عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب مطرح کرد:

صورتهای مشترک جهانی در تجربه‌های نزدیک به مرگ / تیغ دولبه‌ی برنامه زندگی پس از زندگی

مبلغ / دکتر مهراب صادق نیا ضمن هشدار نسبت به این موضوع که برنامه هایی مانند «زندگی پس از زندگی» باید از غنای علمی بیشتری برخوردار باشند حس راحتی و عاری شدن از درد، ترک بدن، دیدن بدن فیزیکی از بالا، کارکرد خیلی سریع ذهن، احساس نزدیک شدن به یک تونل تاریک و عبور از تونل، حس آرامش، دسترسی به دانش نامحدود، بررسی زندگی از اوایل تا الآن و پیش نمایش رویدادهای آینده را از صورتهایی دانست که توسط بیشتر تجربه کنندگان نزدیک مرگ در سراسر جهان به آنها اشاره شده است.

به گزارش مبلغ نشست « بررسی تطبیقی تجارب نزدیک به مرگ » در مؤسسه‌ آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی(ره) در تاریخ ۲۹ بهمن سال جاری  برگزار شد. سخنان دکتر مهراب صادق‌نیا عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در این نشست در ادامه آمده است:

دکتر مهراب صادق نیا در ابتدا  گفت : صحبت کردن درباره مرگ و مطالعه و تحقیق درباره آن کار سختی است. در جهان غرب، کمتر از ۱۰۰سال هست که پژوهش ها درباره مرگ آغاز شده و قبل از آن، گفتگو درباره مرگ به وسیله عالمان دینی و الهی‌دان ها صورت می‌گرفت و بیشتر جنبه تنبیه و توبیخ داشت و وضع مردگان بعد از مرگ و دیگر مسائل دینی آن بحث می‌شد و کمتر جنبه تحقیق و پژوهش داشت. وی در ادامه در تبیین مفهوم  «مرگ» و «تجربه نزدیک به مرگ» گفت: مرگ از حیث پزشکی یعنی افت فشار خون یا مرگ مغزی و از کار افتادن مغز است اما از حیث فرهنگی، تعریف مرگ بسیار مختلف هست و هر گروهی، تعریف خاصی از مرگ دارند. در جامعه شناسی مرگ یعنی قطع شبکه ارتباطی آدم ها. در بعضی کشورها، در بعضی از روزها، مرده را از خاک در می آورند و لباس می پوشانند و برنامه خاصی اجرا می کنند یا مثل مکزیک برای مردگان، جشن می گیرند و کنسرت اجرا می کنند! ولی در میان ما مسلمانان معمولا مرده را سریع دفن می کنند و برایش نذورات انجام می دهند. این ها همه نشان می دهد در جوامع مختف، معناها از مرگ متفاوت است و به تبع این معناها، تجربه های نزدیک به مرگ متفاوتی هم وجود دارد.

دانشیار دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: مفهوم  «تجربه نزدیک به مرگ» تعریف های مختلفی دارد و این تعاریف، در دو دسته جای می گیرند. دسته اول تجربه‌هایی هستند که انسان بعد از مرگ بازگشت پذیر یا  در فاصله بین مرگ و بازگشت از آن، آنها را درک می کند. البته این تجربه ها باید دارای دو شرط اساسی باشند تا بشود نام آنها را تجربه نزدیک به مرگ گذاشت‌: شرط اول اینکه تجربه ها دارای اطلاعاتی باشند که از طریق معمول، به دست آوردن آنها ممکن نباشد. شرط دوم هم اینکه از نظر پزشکی، علائمی مبنی بر سالم بودن مغز و عدم اختلال ذهنی فرد وجود داشته باشد.

دسته دوم تعریف بیشتر در روان شناسی و جامعه شناسی استفاده می شود که آن عبارت است از مواجهه مستقیم انسان با مرگ خود. از نظر روان شناسان، افرادی نزدیک به مرگ هستند که مثلاً دکتر به آنها گفته است فقط تا سه ماه زنده هستی، این افراد صریح هستند و اگر از کسی گلایه داشته باشند مستقیم به او می گویند و شکایت و ناراحتی خود را صریحا بدون مراعات کسی می گویند. تجربه به معنای دوم، ارزشمند تر و قابل پیمایش تر هست و به راحتی می شود از افراد  مصاحبه گرفت و چنین تجربه هایی را به دست آورد ولی تجربه به معنای اول اگرچه شیرین تر و با کنجکاوی بیشتری همراه هست ولی به علت ممکن نبودن پیمایش آن، نوعی بدگمانی درباره آنها وجود دارد.

دکتر صادق نیا گفت : تجربه های نزدیک به مرگ (به هر دو معنا) عمیقا شخصی هستند و تجربه یک فرد با فرد دیگر متفاوت هست و مطلق نبوده و نسبت به همه صادق نیستند  ولی با این حال صورت های مشترکی بین همه این تجربه ها وجود دارد. همه این افراد حس راحتی و عاری از درد را تجربه می کنند. یا حس ترک بدن و اینکه فرد خود را بالای بدن فیزیکی خود می بیند. و اینکه مغز و ذهن خیلی سریع تر کار می کنند و فعال تر هستند. همین طور احساس نزدیک شدن به یک تونل تاریک و عبور از تونل و دیدن نور درخشان در انتهای تونل. حس آرامش، عشق مطلق و بی قید و شرط داشتن، ناچیز انگاری جهان، حس دسترسی به دانش نامحدود، بررسی زندگی از اوایل تا الآن، پیش نمایش رویدادهای آینده، برخورد با چهره های مذهبی، دیدار با یک امر مذهبی مبهم و … بین تجربه کنندگان ادیان مختلف مشترک بوده است. البته همه تجربه ها خوشایند نیست و تجربه های ناخوشایندی مثل انداخته شدن در تاریکی بی انتها، حس کردن بوی بسیار نامطبوع، ديدن چیزهایی با ظاهر ترسناک و… برای افراد هم اتفاق می افتد که معمولا به خاطر ترس از متهم شدن به گذشته پر از گناه و بدی، آنها را بازگو نمی کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان درباره شکل مواجهه با این تجربه ها افزود : معمولا انسان های تجربه کننده، سه واکنش به این تجربه ها نشان می دهند: چرخش؛ بیشتر در آدم های مذهبی رخ داده و صورت دین‌داری آنها تغییر کرده  و سعی می‌کنند زندگی سازگارتری با دین داشته باشند.  برنامه زندگی پس از زندگی هم بر همین اساس ساخته شده است. تقلیل گرایی؛ (کوچک شمردن مرگ)  بیشتر در تجربه های خوشایند رخ می دهد و این فراد می گویند یعنی همه مرگ همین بود! و این که همه اش نور بود و راحتی بود و احساس خلأ و … این افراد دیگر از مرگ نمی ترسند و نسبت به مسائل ترسناک، رابطه محبت آمیز دارند. این واکنش در جامعه ایران اصلا پذیرفتی نیست چرا که مرگ در جامعه ما دارای ارزش اخلاقی و بنیادین است. همراهی آزاردهنده؛ برخی تجربه کنندگان بعد از آن تجربه، همواره با یک ترس و وحشت زندگی می کنند و نمی توانند به زندگی عادی خود برگردند.

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب ادامه داد: افرادی که این تجربه ها را می شنوند و خود تجربه نکرده اند سه واکنش در مقابل این تجارب دارند: انکار؛ یعنی اصلا این تجربه ها را قبول نداشته و کاملا منکر آنها هستند. تبیین های علمی؛ در علم پزشکی می گویند این تجربه ها به علت داروهایی هست که این افراد مصرف کرده‌اند. روان‌شناسان هم می گویند علت این تجربه ها، الگوهایی هست که در ذهن این افراد وجود داشته است مثل ملاقات‌ با مردگان و … و اصلا در واقع وجود ندارند. واکنش های الهیاتی؛ ضمن تأیید این تجربه ها می گویند ممکن است برای تزکیه باشد یا الهام از خداوند هست، همانطور که قبلا از طریق پیامبران به ما پیام می‌داده است و از جهت اخلاقی نیز می گویند این تجربه ها نشان دهنده این است که هرچه ما درباره مرگ می گفتیم، درست است.

دکتر صادق نیا در پایان سخنان خود درباره برنامه «زندگی پس از زندگی» گفت: اصل صحبت کردن درباره مرگ، بحث خوب و مهمی هست ولی به کیفیت این برنامه انتقاد وارد هست زیرا همان مقدار که ممکن هست مردم دین دارتر و اخلاقی تر بشوند، ممکن هست به تقلیل گرایی برسند و مرگ را کوچک بشمرند یا باعث آزار به افراد شود. بنابراین لازم است روی موضوعات آن به خوبی تحقیقات علمی لازم صورت گیرد.

 

تهیه و تنظیم: کاظم افشین پور

مطالب مرتبط
2 نظرات
  1. مریم می‌گوید

    من با دیدن این برنامه یاد گرفتم کمتر در مورد دیگران قضاوت کنم و یاد گرفتم که اون دنیای ما در واقع نتیجه اعمال این دنیای ماست و متوجه شدم در آن دنیا حق الناس بر هر چیزی برتری دارد .من ب خاطر ظلمی که یک بنده خدا در حقم کرده بود همیشه پدرش رو که فوت کرده بود مورد لعن خودم قرار میدادم اما بعد دیدن این برنامه توبه کردم و از خدا و اون بنده خدا که فوت کرده طلب بخشش کردم .متوجه شدم نباید به کسی که فوت کرده توهین کنم هر چقدر که فرزندش در حق من ظلم کرده باشه .من که این برنامه رو خیلی دوس دارم و از خدا میخوام بهم قدرت بده که شروع کنم نمازم رو بخونم و شروع کنم کارهای خیر بیشتری انجام بدم نه ب خاطر بهشت و جهنم بلکه ب خاطر اول رضای خدا بعد آرامش خودم و آرامش جهانی که در اون زندگی میکنم چون هر کار خیر من انرژی فراوان مثبت به کل دنیا هدیه میده و باعث شادی در کل جهان و مخلوقات جهان هستی میشود

  2. رضا می‌گوید

    چیزی که من متوجه شدم این آقا که ظاهرا دکتر هم هستن آنچنان اعتقادی به علم نداشتن و از نظر ایشان فقط تحقیقاتی علمیه که نتیجش مورد پسند خودشون باشه و تصورات و انتظاراتشونو برآورده کنه

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.