بررسی چهار معنای غیبت حضرت ولیعصر(عج)

اینکه حضرت حجت، کلمه تامه الهی است به چه معناست؟

مبلغ / دکتر عبدالله فتحی استادیار موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی چهار معنای غیبت جسم امام، غیبت مقام ولایت، غیبت کلمه تامه الهی و غیبت انسان کامل را از مهمترین معانی غیبت حضرت حجت دانست و به این سوال پاسخ داد که چرا ما تشنه‌ی وجود حضرت ولی عصر(عج) نیستیم؟

به گزارش مبلغ نشست تحلیل فلسفی‌عرفانی غیبت حضرت ولی‌عصر (عج) در اسفندماه سال جاری با سخنرانی دکتر عبدالله فتحی استادیار گروه فلسفه موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی برگزار شده است که گزارش آن در اذامه می آید:

در ابتدای نشست دکتر عبدالله فتحی با سؤالی کلیدی سخنان خود را آغاز کردند. سؤالی که ممکن است به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه در ذهن هر کدام از ما قرار گیرد. چرا ما تشنه‌ی وجود حضرت ولی عصر(عج) نیستیم؟ یا چرا اضطرار به وجود ایشان را حس نمی‌کنیم؟ با وجود اینکه حضرت حجت(عج) موجودی بی‌نظیر و نقطه‌ی اتصال آسمان و زمین هستند. آقای فتحی اضافه کرد یکی از جواب‌ها به این سوال می‌تواند این باشد  که ما اساسا معنی غیبت حضرت را نمی‌دانیم. اینکه معنای غیبت چیست؟ به گفته وی جواب ساده‌ برای این سؤال هم که از دل روایت‌ها برآمده و اغلب می‌دانیم اینست که حضرت حضور دارند و استفاده‌ی مردم از حضور ایشان مانند استفاده‌ی موجودات از خورشید پشت ابر است. خورشید پشت ابر دیده نمی‌شود اما موجودات از روشنایی و گرمای آن بهرمند می‌شوند.در ادامه‌ی نشست دکتر فتحی برای درک بهتر سؤال نخست به تببین و بررسی معانی غیبت پرداختند و ۴ مورد ویژه را بیان کردند:

غیبت جسم امام از بین ما

ایشان گفتند: یکی از معانی غیبت که بسیار هم مهم است، غیبت جسم امام است. امام در بین ما نیست و در جامعه نیست. جسم ایشان یک جسم معمولی نیست بلکه یک جسم با ویژگی‌های خاص است البته منظور ویژگی‌های فیزیکی نیست بلکه نقطه اتصال انوار الهی به این جسم است.دکتر فتحی برای درک بهتر این موضوع مثال‌هایی زدند از جمله : انسان چه اصراری دارد خودش را به کربلا یا کعبه برساند؟ چرا در روایات ما آمده که مثلا دعای عرفه را در فلان روز و فلان جا بخوانید؟

به این علت که در این مکان‌ها و اطراف مزار شریفشان و جسم معصومین اتفاقاتی پیش می‌آید و جلب انواری رخ می‌دهد. این مکان‌های خاص و این اجسام خاص شرافتی دارند که وقتی غیبت پیدا کنند، این مسئله آسیب می‌زند و در واقع بخشی از برکات و نعمت‌های الهی به واسطه عدم حضور معصوم از دست انسان خارج می‌شود. ایشان خاطرنشان کرد این مسئله‌ای است که کمتر موردتوجه قرار گرفته است ولی واقعیتی‌ست که ما به واسطه آن نعمت بزرگی را نداریم.

  غیبت مقام ولایت اهل بیت

دکتر فتحی درباره‌ی معنای دوم غیبت بیان کردند که صرفا به زمان حضرت ولی عصر (عج) اختصاص ندارد بلکه از زمان حضرت علی(ع) رخ داده است و آن هم غیبت مقام ولایت اهل بیت است. ولایت اهل بیت یک ولایت تکوینی است. و نه تنها انسان‌ها نسبت به مقام ولایت تولی دارند بلکه به معنای عمیق‌تر سایر موجودات نیز به مقام ولایت و حضرت تولی دارند. به گفته این استاد دانشگاه بر اساس روایات همانگونه که همه‌ی موجودات تسبیح خدا را می‌گویند، به همان شکل نسبت به خلیفة الله و جریان ولایت نیز تولی دارند. بنابراین این معنا نیز، معنای حائز اهمیتی است.

ایشان با اشاره به جریانات صدر اسلام و واقعه مهم سقیفه تأکید کردند که این مورد صرفا به این زمان اختصاص ندارد و آغاز آن از بعد رحلت پیامبر اکرم(ص) بود‌. در واقع اگر واقعه‌ی سقیفه اتفاق نمی‌افتاد و حضرت علی(ع) از ولایت کنار زده نمی‌شدند و با در صدر نشیتی ایشان تا سایر اهل بیت تا حضرت حجت(ع)، عالمی ساخته می‌شد که ویژگی‌هایی خواهد داشت و تناسباتی در آن برقرار بود که هر انسانی در آن به گونه‌ای متفاوت می‌توانست رشد کند. لذا به همین علت علما و اولیاء توصیه کرده‌اند که از خداوند طلب کنیم در ایام ظهور و رجعت برگردیم چرا که در این زمان‌ها، امکانی برای کمال و استکمال وجود دارد که در بقیه‌ی زمان‌ها و جوامع نیست.

دکتر فتحی در ادامه این مطلب افزودند که ما در واقع از نعمت بزرگی محروم هستیم، از چنین عالمی محروم هستیم و همین علتی است که اینگونه در دعای افتتاح شکایت می‌کنیم: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُک عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا»

اگر انسان بفهمد چه برکاتی به وسیله این گناه بزرگ بعد از رحلت پیامبر به پرده رفت، قطعا شکایت می‌کند. ولایت اهل بیت (ع) به پرده رفت و به دنبال آن ولایت قرآن و حقایق نیز به پرده رفته است و حتی حقیقت احکام و سنت‌های الهی نیز در دست ما نیست و همین باعث می‌شود که عقب بمانیم. نه فقط ما که جوامع ما عقب بماند از رشد و کمالی که می‌توانست در سایه‌ی ظهور مقام ولایت از ابتدا طی کند.

غیبت کلمه تامه الهی

در ادامه‌ی این نشست دکتر عبدالله فتحی به زیارت آل یاسین و عبارت «اظهر كلمتك التامه و مغیبك فی ارضك الخائف المترقب» اشاره کردند. اینکه طبق این فراز، حضرت را کلمه‌ی تامة خطاب می‌کنیم بنابراین امروزه از کلمه تامه محرومیم.

ایشان با این سؤال که کلمه به چه معناست به بررسی و تبیین مورد سوم پرداختند: درباره‌ی کلمه بحث‌های مفصلی وجود دارد اما در معنایی که خیلی از علما به آن اشاره کردند، کلمه یعنی چیزی که واسطه‌ی انتقال حقیقت یک مطلب است. مثلا ما چگونه از کلمه‌ها استفاده می‌کنیم؟ برای اینکه معانی را به دیگران منتقل کنیم. بنابراین کلمه یک واسطه است.

حضرت ولی عصر(عج) کلمه تامه‌ی الهی است یعنی بیشتر حقیقتی است که می‌تواند از جانب خدا به بنده برسد. ایشان ضمن تاکید بر عجیب بودن این تعریف ادامه دادند که این جمله یعنی حضرت حجت(عج) بزرگ‌ترین نشانه و آیه‌ای هستند که خداوند از طریق ایشان حقایق را به بندگان می‌رساند و ایشان در غیبت هستند و در واقع کلمه تامه‌ی الهی در غیبت هستند.از طرفی بیشترین ظرفیت تجلی حقایق در زمان ظهور است، یعنی در زمان ظهور کلمه‌ی تامه است. حالا نگاه کنید که ما از چه محروم هستیم!

غیبت انسان کامل

دکتر عبدالله فتحی درباره‌ی آخرین مورد با تاکید بر این مطلب که مورد چهارم تکمیلی بر سه معنای قبلی است بیان کردند: حضرت حجت(عج) انسان کامل است و غیبت ایشان یعنی غیبت انسان کامل.  در عرفان بحث‌های مفصلی درباره‌ی انسان کامل وجود دارد. اینکه انسان کامل چیست؟

و پاسخ آن این است که انسان کامل مظهر همه‌ی اسمائی است که خداوند در خلیفه‌ی خودش قرار می‌دهد و صاحب همه‌ی چیزهایی است که وقتی خداوند به حضرت آدم(ع) داد، ویژگی و مزیتی در وجود ایشان شد که باید همه‌ی ملائکه به او سجده می‌کردند. سجده کردن امری اختیاری نبود و در واقع امری تکوینی بود که باید اتفاق می‌افتاد.

ایشان افزود: در حقیقت تمام اوامر الهی تکوینی هستند و به لحاظ فلسفی و عرفانی وقتی درباره‌ی حضرت آدم این اتفاق افتاد، سجده کردن امر دلخواهی نبود و باید همه سجده می‌کردند و آن کسی که سجده نکرد سقوط کرد. دکتر فتحی در پایان این نشست از ابن عربی و نظر ایشان درباره‌ی انسان کامل صحبت کردند:

ابن عربی که از بزرگ‌ترین عرفای اسلام است و مقام او را در عرفان نظری و شهودی بالا می‌دانند درباره‌ی انسان کامل اینطور می‌گوید:

«عالم طفیل وجود انسان کامل است.» و خداوند با واسطه و به واسطه‌ی انسان کامل بر سایر پدیده‌های عالم تجلی پیدا می‌کند یعنی اگر پدیده‌های دیگر خدا را می‌شناسند به واسطه‌ی  تولی به انسان کامل است و به واسطه‌ی پذیرش محبت انسان کامل است. در حقیقت نسبت انسان کامل به بقیه‌ی عالم مانند نسبت نگین انگشتر به بقیه‌ی انگشتر است.

ایشان همچنین نظر آیت الله شهید مطهری درباره‌ی انسان کامل را نیز بیان کردند:

شهید مطهری در کتاب انسان کامل و در واقع براساس مجموعه‌ی مباحثی که داشتند درباره‌ی انسان کامل اینطور بیان می‌کنند که انسان کامل زیباترین و محبوب‌ترین انسان‌هاست. انسانی است که همه‌ی ارزش‌های انسانی را دارد. قهرمان ارزش‌های انسانی‌ است و تمامی ارزش‌ها چون کمال، عشق، محبت، عقل، عدالت، عبادت، آزادی و… در وجود انسان کامل به کمال است. انسان شیفته‌ی انسان کامل می‌شود و در کنار چنین انسانی دائما می‌تواند رشد کند.

دکتر فتحی در ادامه‌ی تببین و معرفی انسان کامل افزودند: عرفا از انسان کامل به لیلی قدر تعبیر می‌کنند. لیلی قدر چیزی است که اگر شما حقیقت آن را درک کنید تقدیرتان نیکو می‌شود و زندگیتان تغییر می‌کند.

ایشان با بیان اینکه حالا در غیاب انسان کامل، ما شیفته‌ی  آدم‌های قلابی می‌شویم و در نتیجه تقدیرمان تغییر می‌کند و انسان، ظلمانی می‌شود، تاکید کردند که درباره‌ی این چهار مورد باید تأمل کرد تا فهمید و درک کرد که دقیقا از چه نعمتی محروم هستیم. شاید اگر درک کنیم بیشتر به اضطرار برای وجود مبارکشان پی ببریم.

تهیه گزارش: کاظم افشین پور

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.