فرزندآوری در گرو تأمین رفاه اجتماعی و اقتصادی
مبلغ/ یک روانشناس با بیان اینکه انتظار والدین نسبت به آرامش و رفاه اجتماعی تغییر یافته و بسیاری از آنها معتقدند با بیشتر شدن تعداد فرزندان، امکانات و رفاه کمتری را میتوانند برای فرزندان خود فراهم کنند، گفت: همین امر باعث ترس آنها از فرزندآوری شده است.
به گزارش «مبلغ»، بهروز نظری، روانشناس و مدیر گروه پژوهشی علوم تربیتی جهاددانشگاهی تهران در گفتوگو با ایکنا به مسئله کاهش جمعیت و عدم تمایل برخی خانوادهها به فرزندآوری اشاره کرد و گفت: مسئله تعداد جمعیت یکی از بحثهای جدی در هر کشوری است و بعضی کشورها با کاهش جمعیت مواجه هستند و برخی نیز در وضعیت بحرانی قرار گرفتهاند.
وی افزود: در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با رشد جمعیت مواجه شدیم؛ کارشناسان در رابطه با مشکلات اقتصادی و اجتماعی این رشد جمعیتی هشدار داده و رسانهها شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» را تبلیغ کردند که البته پیش از انقلاب در مورد این موضوع تبلیغ میشد. این شعار نسخه وارداتی جوامع غربی بود و روی این موضوع که اگر تعداد فرزندان زیاد شود، نمیتوان فضای رفاه را فراهم کرد، تأکید داشتند.
نظری ادامه داد: دامنه این شعار و تبلیغات به قدری گسترده شد که قالب ذهنی مردم تغییر یافت و تعداد فرزند کمتر به عنوان مطلوب مورد توجه قرار گرفت. البته منطق هم داشت، یعنی اگر خانواده تعداد جمعیت کمی داشته باشد، بهتر و بیشتر میتواند به رفاه، آموزش و … رسیدگی کند.
افزایش انتظارات والدین
وی با بیان اینکه هم بحث تبلیغات و هم شرایط اقتصادی و اجتماعی در کاهش جمعیت مؤثر بوده است، ادامه داد: در واقع پیشتر نگاه جامعه ما که به سمت توسعه پیش میرفت، این بود که فرزندان بازوی اقتصادی خانوار هستند؛ لذا جامعه به سمت خانوارهای پرجمعیت سیر میکرد و هر چه خانواده پرجمعیتتر بود، خانواده قدرتمندتری محسوب میشد.
این روانشناس با تأکید بر اینکه قاعده اصلی برای ایجاد خانوادههای پرجمعیت، مربوط به شرایط اجتماعی و اقتصادی است که ما در آن زیست میکنیم و همین مسئله سببساز آن است، بیان کرد: بسیار شنیده میشود که قبلاً یک نفر که کار میکرد میتوانست تا ۱۰ نفر را تأمین کند، اما در شرایط اقتصادی حاضر باید همه کار کنند تا خانواده کمجمعیت سه – چهار نفری از نظر معیشت تأمین شود.
وی تصریح کرد: یکی از مسائل نقشآفرین در تمایل نداشتن به فرزندآوری، رفاه اجتماعی است که بسیاری از والدین معتقدند با بیشتر شدن تعداد فرزندان، امکانات و رفاه کمتری را میتوانند برای فرزندان خود فراهم کنند و به عبارتی به دلیل این مسائل از فرزندآوری ترس دارند. مسئله مهم دیگر، فشارهای اقتصادی است که به نظر میرسد مهمترین عامل اثرگذار است.
مواجهه با سندرم آشیانه خالی
نظری با اشاره به سمپاشیها و تبلیغات سوء برخی رسانههای خارجی گفت: نسخهای که آنها برای جهان سوم پیچیدهاند، این است که سطح فکر و سواد هر چه پایینتر باشد، تعداد فرزندان بیشتر است و این فکر در ذهن ما رسوخ کرده است. این مسئله تا میزان زیادی پیش رفته است. تصویری از بعضی سلبریتیهای کشورمان در فضای مجازی میبینیم که در حال نگهداری یا تبادل عاطفی با حیوانات خانگیشان هستند و تمایلی به فرزندآوری ندارند؛ در حالی که شاهدیم بعضی سلبریتیهای خارجی، بچههای متعدد از نژادهای مختلف را پذیرفته و آنها را نگهداری میکنند. در واقع توانمندی خود را در پرورش انسان به کار گرفتهاند.
آسیبهای تکفرزندی
این روانشناس در ادامه به آسیبهای تکفرزندی اشاره کرد و گفت: واقعیت این است که در خانوادههای تکفرزند، والدین همه انرژی خود را برای یک فرزند خرج میکنند و اگر اتفاقی برای آن فرزند رخ دهد، انگار تمام سرمایه خود را از دست دادهاند. فضای ارتباطی و اجتماعی ما از کودکی تعاملاتمان را شکل میدهد. وقتی کودک و نوجوان در معرض رقابت، حسادت و … قرار میگیرد، به تدریج پختگی در محیطهای اجتماعی رخ میدهد. در جلسات مشاوره، اغلب کودکان و نوجوانان از تنهایی خود و نداشتن همبازی ناراحت هستند. تنها بودن بچهها و همتا نداشتن آنها در رشد اجتماعیشان اثرگذار است. بلوغ و پختگی ارتباطی و اجتماعی این فرزندان به قوت فرزندانی که در خانواده پرجمعیت بزرگ میشوند، نیست. فرزندان پرجمعیت این امتیاز را دارند که بچهها با هم چالش، بگو و مگو و دعوا دارند و با هم رشد میکنند. اگر والدین نگاه تربیتی مناسبی داشته باشند، آنها تبدیل به آدمهای اثرگذار در جامعه خواهند بود.
نظری تصریح کرد: ما در حال حاضر با سندرم آشیانه خالی مواجه هستیم. یعنی تکفرزندی که در نهایت ازدواج میکند و والدینش تنها میمانند و کسی نیست به آنها رسیدگی کند. اما در خانوادههای پرجمعیت، بالاخره یکی از فرزندان مسئولیت والدین را میپذیرد. شاید با گسترش فضای تکفرزندی، در آینده شاهد کارتنخوابی و رها شدن بعضی سالمندان که از جهات اقتصادی ضعیفترند، باشیم و اگر آنها حمایت نشوند، دچار آسیب خواهند شد. تکفرزندی که فضای ارتباطی خوبی نداشته باشد، در محیط مدرسه، کار و … نمیتواند ارتباط خوبی با دیگران داشته باشد.
لزوم نظارت بر اجرای قانون خانواده
وی در ادامه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه قانون حمایت از خانواده چقدر در فرزندآوری اثرگذار خواهد بود، بیان کرد: اگر نهادها و سازمانهای اجرایی این قانون با یکدیگر تعامل داشته باشند، این قانون میتواند در فرزندآوری خانوادهها اثرگذار باشد. قانون خانواده و جوانی جمعیت هر چند دیر شروع شده، اما میتواند اثرگذار و راهگشا باشد؛ مشروط بر اینکه دستگاههایی که متولی این موضوع هستند، هم مشارکت کنند و نظارت دقیق بر اجرای قانون وجود داشته باشد. زیرا اگر قوانین خوبی داشته باشیم، اما نظارت نباشد چندان اثرگذار نخواهد بود.
این روانشناس ادامه داد: قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت بیشتر بر روی مسائل کمی خانواده متمرکز است و روی مسائل کیفی خانواده متمرکز نیست. یعنی مسائل فرهنگی، تربیتی و اجتماعی که در محیط خانواده است، جزء مسائل ثانوی است که باید به آنها هم پرداخته شود. در حال حاضر عوامل تشویقی خوبی در قالب این قانون وجود دارد که اگر به درستی پیادهسازی شود، آثار خوبی خواهد داشت. همچنین اگر نهاد و سازمانی درست همکاری نکرده، بازخواست شود.
مدیر گروه پژوهشی علوم تربیتی جهاددانشگاهی تهران با بیان اینکه فضای فرهنگی باید اصلاح شود، تأکید کرد: باید خودمان را از قالبهای فرهنگی که به ذهن ما الصاق کردهاند، رها کنیم.