واجبات خدا یا واجبات مردم؟

مبلغ/ یکی از مراجع گفته بود: ما دوگونه واجب داریم، آنچه خدا واجب کرده است و آنچه مردم واجب می‌دانند. با واجبات خدا مخالفت کنید چون خدا مهربان است، به بخشایش او امیدوار باشید، اما اگر با واجبات مردم مخالفید از همه چیز ساقط می‌شوید.

به گزارش «مبلغ» به نقل از فارس، حتماً شنیده‌اید که می‌گویند «شاه می‌بخشد اما وزیرش نه!» این موضوع در مسائل دینی هم صدق دارد، گاهی اوقات سنت‌ها و عقایدی در بین مردم چنان ریشه می‌دواند که گویی از واجبات الهی است و مخالفت با آن مخالفت با احکام و دستورات خداوند است. مرحوم رضا بابایی در طی یادداشتی در کتاب دیانت و عقلانیت به  این موضوع می‌پردازد که در ادامه بخش‌هایی از آن را باهم می‌خوانیم.

چون گفته بود اهل کتاب طاهراند، منزوی‌اش کردند

سی و پنج سال پیش استاد مرتضی مطهری در محفلی از اصحاب قم، در سخن از قید و بندها که رعایت حال عوام بر دست و پای بزرگان دین نهاده است، نمونه‌ای جالب ذکر فرمود: شیخ عباسعلی اسلامی واعظ، بنیان‌گذار جامعه تعلیمات اسلامی که از فعالان طراز اول مذهبی دهه سی بود، گویا در مراجعت از سفر به خارج، به مرحوم آیت‌الله بروجردی مراجعه و با ایشان در میان نهاده بود که فتوای عدم طهارت اهل کتاب، موجب عسر و حرج مسلمانان در خارج کشور شده و شایسته است در آن نظر تعدیلی صورت پذیرد.

ایشان در جواب به مطایبت گفته بود که مگر برای ما خیالی در سر داری؟ آنگاه توضیح داده بود که وقتی پس از اتمام تحصیل از نجف به بروجرد بازگشت، در آن شهر، روحانی دانشمندی را یافت که تبحر و دقت نظری شایان داشت، اما متروک و منزوی بود و کسی بدو حرمتی نمی‌نهاد. علت آن بود که وی فتوا، به طهارت اهل کتاب داده بود. نمونه دیگر مرحوم ملا محمدتقی نوری بود که چون دخانیات را مفطر روزه نمی‌دانست و در ایام ماه مبارک به اجتناب از آن پایبند نبود، تفسیق گردیده بود.

واجبات خدا، واجبات مردم

یکی از اعضای دفتر استفتائات یکی از مراجع نجف نیز در خاطراتش می‌نویسد: ایشان در جلسه‌ای به شوخی فرمودند: ما دوگونه واجب داریم، نخست آنچه خدا واجب کرده است و دوم آنچه مردم واجب می‌دانند. اگر با واجبات خدا مخالفت کنید چون خدا مهربان است، به بخشایش او امیدوار باشید، اما اگر با واجبات مردم [مخالفت] کنید. از همه چیز ساقط می‌شوید و هیچ امیدی نداشته باشید که آنها شمارا ببخشند. چون مردم بیشتر از خدا در دین خدا تعصب دارند!

ماجرای شهادت ثالثه و سنی کردن ملاعبدالله

محمدتقی مجلسی، پدر محمدباقر مجلسی (مؤلف بحارالانوار) کتابی دارد به نام لوامع صاحب‌قرانی که شرح فارسی کتاب من لا یحضره الفقیه نوشته شیخ صدوق است. وی در این کتاب، ذیل عبارتی از شیخ صدوق که در آن گویندگان شهادت ثالثه (اشهد ان علی ولی الله) را در اذان نفرین می‌کند، می‌نویسد: «در خدمت مولانا عبدالله درس قواعد می‌خواندیم. در مبحث اذان، سخنان شیخ صدوق را ذکر فرمودند. بنده عرض کردم شما چرا در اذان و اقامه «اشهد ان علی ولی الله» می‌گویید، فرمودند از باب تبرک و تیمن می‌گویم، اما دیگر نمی‌گویم. چند روز ترک کردند. همان ایام از جمعی شنیدم که مولا عبدالله سنی شده است. خدمت ایشان رسیدم و عرض کردم ظاهراً واجب است، گفتن آن به تقیه. من نیز منظورم از تبرک و تیمن تقیه بود. پس ایشان تا پایان عمر این تقیه را داشتند.

جامعه ما، جامعه اهل غلو است

انگیزه‌های اهل علم برای مخالفت با آنچه مردم واجب می‌دانند اما در واقع واجب نیست، هر روز کمتر می‌شود، گاهی نیز با توجیه و استدلال به کمک مردم می‌آیند و افزوده‌ها را بنیان مرصوص می‌کنند. پس از چندی دیگر رسما جزء واجبات اصلی و حتی مقدم بر واجبات خدا می‌شود، قرآن کریم می‌گوید: «ای اهل کتاب در دینتان غلو نکنید.» اما جامعه دینی ما در غلو و افراط، با یکدیگر مسابقه گذاشتند و هرکس به واجبات و محرمات بیشتری اعتقاد داشته باشد و هر افراطی را تفریط بداند و تا می‌تواند بر شدت و غلظت دین بیفزاید، در نظر ما مسلمان‌تر است.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.