الله اکبر از مکر بزرگ دشمن و غفلت راهبردی ما
طالبان به تدریج به صدام دوم در شرق ایران تبدیل می شود
مبلغ/ سجاد کوچکی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در آینده نه چندان دور طالبان به تجهیزات نظامی آمریکایی و اروپایی تجهیز شده که آموزش‌های آن توسط اسرائیل و پاکستان شروع شده است؛ پول این تجهیزات را عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس می‌پردازند. طالبان داعش وار از نوار مرزی سیستان و بلوچستان و خراسان ایران را آرام نخواهد گذاشت همچنان که هم اکنون شاهدیم از مرزهای شرق کشور گروه های سنی معاند با انواع سلاح های سبک و سنگین وارد کشور می شوند.
به گزارش «مبلغ» به نقل از دیپلماسی ایرانی، طالبان یک مار سمی بود که دردهه های گذشته در شرق ایران فعالیت تروریستی خود را شروع کرد و خبرنگاران ما را به شهادت رساند. حالا این گروه به تدریج دارد به یک صدام ثانوی در شرق ایران تبدیل می شود.
از زمان تاسیس حوزه علمیه تایباد در نواحی شرق مشهد با هزینه عربستان و آموزش نظامی طالب ها توسط پاکستان و معرفی یک اسلام خشن توسط این گروهک های سلفی – تکفیری با هدایت دستان پلید نامرئی آمریکا، ما همواره و مرتب از سوی این گروهک سلفی غافلگیر شدیم و نتوانستیم به عمق ارتباط راهبردی طالبان و آمریکا به یک درک درست نائل شویم.
ما سران طالبان را به تهران دعوت کردیم، مذاکرات زیادی با آنها انجام دادیم و آنها متعهد شدند با ایجاد فشار انجام عملیات ایذایی آمریکایی ها را وادار به خروج از افغانستان کنند اما بعدها متوجه شدیم که این گروهک در جلسات آشکار و سری معامله خود را با آمریکایی ها در مورد حکومت افغانستان نهایی کرده اند. تا این مرحله هم بر این باور بودیم که طالبان در راستای منافع ما علیه آمریکا و داعش عمل می کند. اما آمریکایی‌ها جاخالی دادند و هزاران مایل از تهدیدات تروریستی این گروهک ها فاصله گرفتند، و علائم و قرائن احتمالی نشان می دهد که طالبان در آینده نزدیک به یک صدام ثانوی تبدیل شده و مضافاً به یک قدرت نیابتی علیه جمهوری اسلامی ایران ایفای نقش خواهد کرد.
نقشه آمریکا در جایگزین طالبان به‌جای حکومت اشرف غنی (دست نشانده بی خاصیت آمریکا) چی بوده است؟ و چه علائمی وهشدارهایی به جمهوری اسلامی ایران گوشزد می کند؟
۱- چرا آمریکا و ناتو بعد از ۲۰ سال باید نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج کنند؟ آیا این خروج به تعبیر همیشگی ما به معنای شکست آمریکا در افغانستان بوده است؟ یا آمریکا بین حکومت اشرف غنی و طالب ها به این نتیجه رسیده است که طالبان بهتر می تواند به نیابت از آمریکا در شرق ایران عمل کند؟
۲- و همین طور چرا سران عربستان و اسرائیل علیه طالبان و دا عش حرفی نمی زنند؟ آیا با وجود همنوایی این گروهگ با آمریکا، عربستان و اسرائیل هنوز می توان اطمینان داشت طالبان در راستای محور مقاومت و اهداف انقلاب اسلامی عمل می کند؟ تا چقدر ساده اندیشی؟
۳- چرا اروپا که این همه دم از حقوق بشر می زند و ترکیه را سال ها پشت در اتحادیه اروپا منتظر نگه داشته، سریعا طالبان را با سبقه جنایت بشریش به رسمیت شناخت و آماده گفت وگو با آن شد؟
۴- یا طالبان همان داعش پیشرفته سخت به نرم فریبنده نیست؟ و چرا کشورهای حوزه خلیج فارس واکنشی نشان نمی‌دهند؟
آیا باوجود همه این علائم ها، دستان پلید آمریکا، اسرائیل، اروپا و عربستان را در آستین طالبان احساس نمی کنیم، الله اکبر ازاین مکر بزرگ دشمن وغفلت راهبردی ما؟
۵- چرا اخیراً آمریکا دیگر تمایلی به مذاکرات هسته با ایران ندارد؟
و اما جواب :
در آینده نه چندان دور طالبان به تجهیزات نظامی آمریکایی و اروپایی تجهیز شده که آموزش‌های آن توسط اسرائیل و پاکستان شروع شده است؛ پول این تجهیزات را عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس می‌پردازند.
طالبان داعش وار از نوار مرزی سیستان و بلوچستان و خراسان ایران را آرام نخواهد گذاشت همچنان که هم اکنون شاهدیم از مرزهای شرق کشور گروه های سنی معاند با انواع سلاح های سبک و سنگین وارد کشور می شوند.
نکته قابل توجه اینکه این گروهگ های تروریستی یک شاخه نظامی خود را به نام خراسان نامیده اند و جمهوری اسلامی ایران اگر دیر بجنبد وارد یک جنگ فرسایشی دیگر می‌شود تا نسل آینده هم درگیر آن شوند.
جای تعجب نیست که ترکیه به سرعت در حال نصب دیوار مرزی بین کشور خود با ایران است. مع الوصف جا دارد تیم های گمانه زنی راهبردی در مراکز استراتژیک کشور تشکیل شود، تحرک و ضعیت آمریکایی‌ها را در لایه زیرین در حکومت طالبان پایش و رصد و ارزیابی کند و تهدیدات را قبل از وقوع خنثی یا به فرصت تبدیل کنیم. جنگ روسیه و اوکراین و جریان‌های امثال خانم شکدوم نباید ما را از اصل شناخت دشمن ورزی دشمنان دور کند.