اگر تفاوت تاریخی شیعه و سنی را کنار بگذاریم، زخمهای کهنه باقی می‌ماند!

سخنان محمد تقی سبحانی در نشست تقریب و گفتمان امامت

مبلغ / در یکی از رویکردها در مسئله تقریب مذاهب که به آیت الله بروجردی زعیم حوزه علمیه قم نسبت داده می‌شود، به جای مرجعیت و امامت تاریخی اهل بیت به مرجعیت علمی و معنوی اهل بیت پرداخته ‌می‌شود تا بدین ترتیب با کنار گذاشتن دعواهای تاریخی که شاید دیگر هیچ فایده ای نداشته باشد همگان روی شخصیت علمی و معنوی اهل بیت که توافق بسیار بیشتری روی آن وجود دارد، متمرکز شوند.

به گزارش مبلغ  از گذشته و از زمان شکل گیری مجمع تقریب مذاهب در پس از انقلاب اسلامی ایران، همواره رویکردی وجود داشته است که طبق آن، برای حل اختلاف شیعه و سنی به جای مرجعیت و امامت تاریخی اهل بیت به مرجعیت علمی و معنوی اهل بیت پرداخته شود تا بدین ترتیب با کنار گذاشتن دعواهای تاریخی که شاید دیگر هیچ فایده ای نداشته باشد همگان روی شخصیت علمی و معنوی اهل بیت که توافق بسیار بیشتری روی آن وجود دارد، متمرکز شوند. این رویکرد به موضوع تقریب به آیت الله بروجردی زعیم حوزه علمیه قم نسبت داده میشود که البته مخالفان و موافقانی هم دارد. نشست هم اندیشی «تقریب و گفتمان امامت» که با سخنرانی  محمدتقی سبحانی در تاریخ ۱۲ بهمن سال جاری به همت بنیاد بین المللی امامت برگزار شده است همین موضوع را به عنوان موضوع محوری خود انتخاب کرده است که گزارش آن را در ادامه می‌خوانید.

محمد تقی سبحانی در ابتدای این نشست بحث را در چارچوب دو گزاره دانست؛ اول: وحدت مقوله ای هدفمند  و بر محور یک امر ارزشی و اصولی است و دوم: وحدت دارای مراتب و لایه های مختلفی است از وحدت انسانی و فردی گرفته تا وحدت مذهبی و وحدت فرا مذهبی و چند مذهبی. مسأله ما در جهان اسلام بین شیعه و سنی، این است که یکی (شیعه) موافق با ولایت اهل بیت هست و دیگری (اهل سنت) مخالف با ولایت اهل بیت. حال با این مسئله چه باید کرد؟

مطالب مرتبط : آیت الله بروجردی : باید مشاجرات تاریخی با اهل سنت در مورد حکومت امام علی(ع) را کنار بگذاریم / مرجعیت علمی اهل بیت باید اصل باشد

دکتر سبحانی افزود: دو رویکرد در این جا وجود دارد :رویکرد اول می گوید: محل اختلاف را رها کنیم و کنار بگذاریم اصلا ما چکار به ولایت امیرالمؤمنین داریم و این بحث تاریخی را رها کنیم. متأسفانه بعضی از اعضای قبلی بنیاد تقریب مذاهب چنین دیدگاهی داشتند. رویکرد دوم می گوید :چون اختلاف بر سر ولایت امیرالمومنین هست، پس بساط وحدت را جمع کنیم و به وحدت بر مبنای انسانی و وحدت بر پیامبر (ص) اکتفا کنیم.

محمد تقی سبحانی ادامه داد: اگر ما از اصل، بحث اختلاف شیعه و سنی را کنار بگذاریم، زخم های کهنه باقی می مانند و فقط باعث تحریف و کینه و کدورت بیشتر می شود. پس ما باید یک مکانی داشته باشیم که شیعه و سنی به صورت بسیار محترمانه و با رعایت کامل مسائل اخلاقی، با منطق درست، ریشه های اساسی اختلاف بین شیعه و سنی را مطرح کرده و بحث کنند. هدف، شیعه سازی اهل سنت نیست بلکه بیان حق است. ایشان افزود: گفتگو با زبان علمی، حقانیت معارف ما را اثبات می کند، ذهن شیعه و سنی از بسیار از اوهام خالی می شود و فایده های دیگر. این گفتگو باعث می شود ما به یک الهیات تطبیقی برسیم که هر دو طرف، آن را می پذیرند. متأسفانه ما می آییم کتاب می نویسیم، مقاله می نویسیم سخنرانی می کنیم ولی به هم (شیعه و سنی) که می رسیم  نمی نشینیم اختلافات را کم کنیم.

رئیس بنیاد بین المللی امامت در پایان صحبتهای خود گفت: ما باید هر مطلبی را تحت عنوان امامت مطرح نکنیم و مسائل امامت را به زبان های مختلف برای اقشار مختلف بیان کنیم که قابل فهم همه جامعه باشد نه یک قشر خاص. ضعف اساسی که ما داریم این است که  شیعه را به خوبی به جهانیان نشان ندادیم و اگر کسی بخواهد در زمینه شیعه اطلاعاتی کسب کند، سراغ کتاب های مستشرقان غربی می رود در حالی که کتب آنها پر از تحریف شیعه هست؛ البته ما شروع کرده‌ایم به نوشتن ولی هنوز جای کار بسیاری داریم.

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

1 نظر
  1. مهران .ع می‌گوید

    حقیقت و موضع حق را ،اگر همینطور رها کنیم،و به آن نپردازیم ،چه فرقی دارد با اینکه اصلا قائل به آن حقیقت نباشیم و از بنیاد آنرا مردود بپنداریم،شاید بهترین کار همان باشد که در مقاله هم اشاره شده بود،که مجمعی سازمانی در مورد حقیقت ولایت اهل بیت علیهم السلام داشته باشیم،تا هم مسیر هدایت و روشنگری تاریک نماند که اگر از برادران اهل سنت ‌یا علمای محترم آنها،و یا حتی از شیعیان کسانی که نیاز مفصلی به موارد داشتند بتوانند از آن بهره مند شوند ،اما جهت وحدت و موضوع مشترکی که فصل الخطاب هر دو طرف باشد همان وجه معنوی و خاص بودن آن چهارده معصوم بزرگوار ع از نظر و دیدگاه خداوند و اسلام را میشود همان فصل اشتراک قرار داد،چرا که دوستان و همکارانی دارم اهل تسنن ،که واقعا به ۱۴ معصوم تعلق خاطری روحانی و معنوی دارند و بسیار مورد وثوق ایشان هستند،و چیزی که من از این دوستان برداشت کردم این بود که اگر قائل به خلفای راشدین هستند و ولایت اهل بیت ع را نمی‌پذیرند ،نه از روی بغض و غضب که بخاطر این است از بدو زندگی خود با اینگونه مباحث همراه بوده و این موارد به آنها تفهیم شده ،که با قرار دادن خودمان در چنان وضعیتی به جای اینها،میتوان حالشان را درک کرد و به آنها حق داد،منتها بودن جایی که بتوانند در آن با منطق و عقل و بدون تعصب و با شنیدن و خواندن حقیقت ،به آن دست یابند بسیار موثر و برایشان راهگشاست،و مطمئنا خواست خدا و پیامبر ص و اهل بیت علیهم السلام هم همین آگاهی رساندن به ایشان است که وظیفه برادری و تعهد به صفات اخلاقی هم دقیقا همین انتظار را از ما دارد،راهی که حقیقتش بر خود ما آشکار است را نباید بر برادران و خواهران دینی مان که مذهبی دیگر دارند ولی از حق و عقل و منطق هم روگردان نیستند ببندیم و به کل فقط یک نقطه اشتراک جدید را انتخاب و ادامه دهیم،در کنار ادامه وحدت ،باید شرایط و ماوای دستیابی به حقیقت ولایت را هم برای این برادران و خواهران فراهم نماییم،که شاید حسنه ای برتر از این اقدام اصولاً وجود نداشته باشد.ممنون