زیارت اربعین، امتداد تاریخی نهضت عاشورا

اربعین، یک ایستگاه است که از آن می‌توان سوار کاروان سیدالشهدا علیه‌السلام شد

به گزارش «مبلغ» به نقل از روزنامه رسالت، چرا باید اربعین به کربلا برویم؟ چرا وقت دیگری، که قدری خلوت‌تر، قدری خنک‌تر یا قدری ارزان‌تر از موعد اربعین باشد به کربلا نرویم تا زیارت با کیفیت‌تری را هم تجربه کنیم؟ برای این سؤال در چند سطح و از چند دریچه می‌توان پاسخ یافت. پاسخ اول، اصلا این سؤال را به رسمیت نمی‌شناسد. باری خبرنگاری از یک کودک عراقی پرسید چرا در موکب همپای خانواده‌ای به زوار خدمت می‌کند. کودک به سرعت یک پاسخ کوتاه داد: «حب‌الحسین». چرا پیاده؟ چرا در گرما؟ چرا در شلوغی؟ همه این‌ها به دلیل حب. عشق شور می‌طلبد. رنج می‌طلبد و شکوه می‌آفریند.

پاسخ بعدی، پاسخی است استدلالی، اما کمی خشک و سرراست. امام حسن عسکری علیه‌السلام در حدیثی پنج علامت مؤمن را بر می‌شمرند: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ بِالْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏؛ مؤمن پنج نشانه دارد: اقامه ۵۰ رکعت نماز (مجموع واجبات و مستحبات)، خواندن زیارت اربعین، انگشتر عقیق در دست راست کردن، در سجده پیشانی بر خاک نهادن و «بسم الله الرحمن الرحیم» را (در نماز) بلند گفتن». این برای بسیاری از افراد دلیل محکمی می‌تواند باشد که یکی از علامت‌های انسان مؤمن، در کنار مقوله‌ای همچون نمازها یومیه و نوافل، زیارت اربعین و بنابراین این زیارت، در زمره بالاترین مستحبات قرار دارد.

دلیل دیگر فریضه‌ای است به نام تعظیم شعائر. مسلمان وظیفه دارد شعائر، یعنی پایه‌ها و نمادهای دین خدا را برپا داشته و با بزرگ‌داشت آنان، یاد آن‌ها را در جامعه زنده بدارد. مراسم باشکوه اربعین یکی از فرصت‌های بی‌نظیری است که می‌توان شعائر دینی را در آن زنده کند. رزمایش دین‌داری و خداپرستی در عصر ما، در رتبه نخست حماسه اربعین است و نه حتی حج. حج نهایتا دو میلیون شرکت‌کننده دارد که به دور کعبه طواف می‌کند؛ اربعین بیست میلیون نفر دارد که هشتاد کیلومتر پیاده‌روی می‌کنند. یک قدرت‌نمایی باعظمت از دین‌داران جهان.

اما سطحی از پاسخ هم وجود دارد که از این‌ها جدا نیست و به نوعی تمام این‌ها را در بر می‌گیرد و آن عبارت است از در امتداد تاریخی حرکت سیدالشهدا علیه‌السلام قرار گرفتن و ضمیمه شدن به قیام حسینی و نهضت کربلا. این امتداد تاریخی را اهل بیت امام حسین آغاز کردند و میعاد آن را اربعین قرار دادند. آن‌ها همان سال ۶۱ یا یک سال پس از آن به کربلا رفتند و مرحله تاریخی قیام کربلا را آغاز کردند. این مرحله تاریخی، همچون سایه‌ای است که واقعه کربلا در طول زمان ایجاد کرده است. اربعین، یک ایستگاه است که از آن می‌توان سوار کاروان سیدالشهدا علیه‌السلام شد. در این حالت زیارت اربعین، نوعی لشکرکشی است برای حمایت از اباعبدالله علیه‌السلام. از اساس یک مبارزه است، برپا داشتن عاشوراست، برپا داشتن خود عاشورا و نه تنها یاد آن. زیارت اربعین، نمایی از ماجرای کربلاست و از آن جدا نیست. این تجدید عهد با امام حسین، خاصیتی است که در زیارت اربعین نهفته و دیگر اوقات ولو بسیار با فضیلت باشند، این ویژگی به خصوص را ندارند. سرزمین کربلا و روز اربعین، مکان و زمان یک قرار است برای شیعیان و از اساس، تمام حق‌خواهان و مظلومان و ظلم‌ستیزان. قراری که در آن بار دیگر مقرر می‌شود با سبک و شیوه اباعبدالله علیه‌السلام، باید با ظلم جنگید. قراری که ریشه در روز عاشورا دارد.

ما باید به اربعین برویم تا به جنود شیطان بفهمانیم عاشورا هنوز تمام نشده. باید در سیل جمعیت جا پیدا کنیم، چه این سیل، جویباری از خون است که از پیکر اباعبدالله جاری شد و حضرت در مورد آن گفت: «والله لایسکن دمی». این جویبار اربعین، گواه ساکن نشدن خون حسین علیه‌السلام است. باید به اربعین برویم، تا قطره‌ای شویم از خون سیدالشهدا. با این نگاه، آری! کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا، و کلنا حسین.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.