چگونه فرزندانمان را معتمد به خداوند تربیت کنیم

مبلغ/ پژوهشگر حوزه قرآن کریم با اشاره به رابطه مستقیم بین انتقال حس خوب به فرزندان و تربیت صحیح اسلامی، گفت: تعلیم و تربیت اسلامی برای کودکان و فرزندان ایشان را معتمد به خدا و مؤمن می‌کند.

به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا، در فرهنگ اسلامی، تربیت در مورد کل نظام هستی مصداق می‌یابد و همه چیز در راستای تربیت قرار دارد. در قرآن کریم، حدود ۹۷۰ مورد از خداوند به عنوان «رَب» یاد شده است و پروردگاری از غیر خداوند، نفی شده است. رب به معنای آفریننده و مدیر پرورنده است. براساس آیات قرآن، تربیت بر سراسر نظام هستی حاکم و همه چیز در حال تربیت‌پذیری و کمال‌یابی است و این کار، تنها با اراده خداوند انجام می‌گیرد.

هر موجودی که در حال تربیت است، استعدادهای سابق او به طور مرتب فعلیت یافته، آمادگی‌های جدید در نهاد او پدید می‌آید. کمالی در او تحقق یافته و زمینه، برای پذیرش کمال برتر، فراهم می‌شود. هر موجود تربیت‌پذیر در حال حرکت به سوی کمال است. اگر در نظام تکوین، تنها خداوند مربی است، در نظام تشریع هم باید تنها خداوند، مربی باشد، تا تشریع با تکوین هماهنگ شود و انسان در راستای کمال واقعی خود قرار گیرد. بعثت پیامبران و نزول کتاب‌های آسمانی، برای ایجاد همین هماهنگی و تربیت انسان‌ها است.

در وجود انسان، دو گونه استعداد و توانایی نهفته است: یکی استعدادهای طبیعی، که بدون دخالت و اراده انسان، رشد وفعلیت می یابد. و قانون هدایت عمومی بر آنها حاکم است. دیگری، توانای های معنوی که در پرتو اراده و خواست انسان، فعلیت می یابد و با عینیت یافتن آنها شخصیت حقیقی انسان شکل می گیرد. این استعدادها اصلاح شدنی و همین‌ها موضوع تربیت است. در وجود انسان، استعدادهای معنوی فراوانی نهفته است و کمال انسان با رشد صحیح آنها تحقق می یابد. هر کسی در رشد استعدادهای معنوی خود دخالت مستقیم دارد؛ یعنی اگر بخواهد، می‌تواند استعدادهایش را رشد دهد. از آنجا که برای ارزش‌های معنوی و کمالات انسان، نهایتی تصور نمی‌شود، هیچ کسی، هر چند از ارزش‌های والا و بلندی برخوردار باشد، باز هم از تربیت بی‌نیاز نیست. این جهات، سبب شده است که انسان بیش از هر پدیده دیگر اصلاح‌پذیر و تربیت او ضروری باشد.

در راستای بررسی موضوع تربیت اسلامی و نهادینه شدن تربیت صحیح دینی در میان خانواده و فرزندان، به گفت‌وگو با سارا شهیدزاده؛ پژوهشگر حوزه قرآن کریم پرداختیم که در ادامه می‌خوانید:

آنچه در رابطه با موضوع تربیت اسلامی و انسانی به ویژه از سنین کودکی مدنظر است، این است که باید اتمسفر و جوی وجود داشته باشد تا انسان هم بتواند در آن به خوبی نفس کشیده و مراحل رشد خود را پیگیری و تکمیل کند و هم بتواند مراحل رشد معنوی و فکری خود را طی کند. در نتیجه بحث تربیت اسلامی و رشد کودک موضوعی است که دو بال دارد، یعنی در آن هم بحث اسلامی و هم فضای پرورشی بیان می‌شود.

رویکرد قرآن و روایات در این زمینه ما را از کندی در تعلیم و تربیت باز می‌دارد، یعنی کاری می‌کند که هم معنای تربیت اسلامی و هم مبانی و مفاهیم دینی و معنوی محقق شود. به این صورت که با توجه به بحث زمان تولد قوه‌های کودک و سیر شکوفایی و به بلوغ رسیدن هر کدام از آن‌ها، منظومه رشدی را تأمین می‌کند که متصدیان امر تربیت از جمله خانواده، مدرسه و … بدانند که در دوره اول رشد که پنج سال اول کودک است، لازم نیست اطلاعات ویژه‌ای به کودکان داده شود.

تربیت دینی از چه سنی آغاز می‌شود

البته کودکان در همین سنین نیز در فضای گفت و شنود و آموزش قرار می‌‎گیرند، اما چون هنوز انتزاع قوه فکر آن‌ها فعال نشده، باید اصل آموزش را بر روی فهم عینیات قرار می‌دهیم، یعنی ارائه آموزش‌های مختلف در مورد خدا، ملائکه و … هیچ لزومی برای این سنین ندارد؛ چراکه این نوع آموزش‌ها در این سن و سال اثر ویژه‌ای در کودکان ندارد و چنانچه مسئله‌ای را نیز دریافت کنند، به صورت تقلیدی خواهد بود. این آموزش‌ها مربوط به دوره دوم زندگی کودکان می‌شود که در این مقطع می‌توان مبانی دینی و مذهبی را در قالب احکام، باید و نبایدها، زندگی مخلوقات و … به ایشان ارائه داد. حتی موضوعاتی همچون تربیت جنسی که خانواده‌ها بعضا از بیان آن برای فرزندان دچار ترس و تردید هستند را نیز می‌توان در این دوره از زندگی به ایشان عرضه کرد.

نکته بعدی اینکه تعلیم و تربیت اسلامی برای کودکان و فرزندان بدین منظور انجام می‌شود، که آن‌ها انسان‌هایی معتمد به خدا و مؤمن باشند تا بتوانند خود براساس قواعد و قوانین الهی زندگی کند و سپس، معارف و مبانی آموخته شده را به دیگران انتقال داده و در آینده نیز طبق این مبانی، مسئولیت اجتماعی بپذیرند و نقش احیاگری در جامعه داشته باشند. بنابراین، فضای تعلیم و تربیت اصلاً مقطعی نیست و همانگونه که مقطعی نیست، ثمره آن نیز نباید مقطعی باشد.

با توجه به این مطالب، لازم است تا برای بحث تربیت اسلامی، نقطه‌زنی کرده و بدانیم که در هر دوره‌ای باید بر روی چه ویژگی‌هایی از کودکان تمرکز کنیم که این تمرکز خود منجر به رشد ویژگی‌های دیگر فرزندان در دوران بعدی زندگی آن‌ها خواهد شد. ترس از عدم یادگیری مفاهیم دینی و مذهبی گاهی باعث می‌شود تا والدین فضا را آن‌چنان پر از داده‌ و اطلاعات کنند که نتیجه نداده و ثمره این می‌شود که بسیاری از فرزندان حتی پس از ۱۵ سال آموزش هنوز هیچ‌‌گونه اطلاعی از مبانی و مفاهیم دینی ندارند.

رابطه محبت‌آمیز پدر و مادر با یکدیگر؛ اساس تربیت اسلامی

در رابطه با بحث محیط تربیت خانوادگی نیز رفتار پدر و مادر مهربانی که نسبت به هم عشق و محبت دارند، به فرزندان منتقل می‌شود و انتقال لطافت زندگی به فرزندان، خود اساس بحث تربیت اسلامی است؛ چراکه موضوع تربیت اسلامی را نمی‌توان از اصلاح و ارتقای نفس والدین جدا کرد و فرزندان در خانواده با فراگیری آموزش‌های لازم می‌توانند مراحل رشد معنوی و معرفتی را به خوبی طی کرده و در آینده برای جامعه مفید باشند.

احترام به مادر از سوی پدر آن‌چنان در جنین اثرگذار است که شاید بتوان گفت هفت دهم دوره تربیت و رشد در دوران طفولیت از همین دوران جنینی و بارداری رخ می‌دهد. یعنی حس رضایت مادر از پدر در دوران جنینی کودکان تأثیر بسیار مهمی در رشد آن‌ها دارد. ارتباطات لمسی و چشمی، حرف زدن، شنیدن صداهای زیبا مانند قرآن و دعا از والدین و … از موضوعات بسیار مهم در رشد کودکان است. گاهی اوقات تأثیر شنیدن صدای پرمهر و عطوفت والدین از سوی فرزندان حتی تأثیر بیشتری از شنیدن صدای ملکوتی کلام‌الله مجید دارد و ایشان را در معرض تربیت صحیح اسلامی قرار می‌دهد. ۲۵ تا ۳۰ ماه اولیه زندگی مهمترین زمان زندگی انسان است که شامل ۹ ماه بارداری و ۲۴ ماه اول زندگی است. یعنی در این دوران است که خمیرمایه فرزندان شکل می‌گیرد.

پول جای احساس عاطفی را نمی‌گیرد

موضوع بسیار مهم دیگر در تربیت اسلامی فرزندان، بحث انتقال عاطفه به ایشان از سوی پدر و مادر است. برخی نمی‌دانند که چگونه می‌توان عاطفه را به فرزندان منتقل کرد اما حتما می‌دانند که چگونه می‌توان آن را منتقل نکرد یعنی با داد و بیداد در منزل، تحقیر اعضای خانواده، بی‌نظمی و… عاطفه منتقل نمی‌شود. البته برخی گمان می‌کنند با پول خرج کردن زیاد می‌توانند عاطفه را منتقل کنند، اما این مسئله صحیح نیست. یکی از نکات مهم در بهتر تربیت شدن انسان طی ۳۰ ماه اول زندگی او بحث مهر و محبت و عاطفه است.

موضوع بعدی با برنامه بودن و اتلاف وقت نداشتن پدر و مادر است، یعنی پدر و مادر اهل مطالعه باشند. والدینی که تمام برنامه‌های روزانه و هفتگی آن‌ها مدون و با نظم است، موجبات رشد و تربیت فرزندان را به خوبی مهیا می‌کنند. فرزندان نیز با مشاهده زندگی با نظم و ترتیب خانوادگی، تحت تأثیر قرار گرفته و به خوبی تربیت می‌شوند. برنامه‌دار بودن و اتلاف وقت نداشتن پدر ومادر موضوع بسیار مهمی در امر تربیت است.

اصل تربیت، القای حس است. بنابراین، موضوع مهم بعدی انتقال حس‌های خوب به فرزندان است. امروز عموما آن چیزی که در خانواده‌ها منتقل می‌شود، حس‌های بد و نیمه خالی لیوان را دیدن است. والدین باید علیرغم انتقال حس‌های خوب به یکدیگر، این حس‌ها را به فرزندان نیز منتقل کنند.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.