شما یارانم نیستید و زمانه، زمانه من نیست

دکتر هادی انصادی

امام صادق (علیه‌السّلام) در سال ۱۱۴ هجری به امامت رسید. ایشان در دوران امامت خود با پنج خلیفه بنی امیه یعنی: هشام بن عبدالملک، ولید بن زید، یزید بن ولید، ابراهیم بن ولید، و مروان حمار می زیست. همچنین با دو خلیفه از خلفای بنی عباس یعنی ابوالعباس سفاح و منصور دوانیقی معاصر بود.
مدت نزدیک به یک قرن اسلام و مسلمانان بازیچه اغراض سلطه جویان بنی امیه بودند. ناسزا گفتن به حضرت علی (علیه‌السّلام) در سرلوحه برنامه‌هایشان و فاجعه خونین کربلا و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، اوج جنایات آنها بود.
همچنین بسیاری از بزرگان شیعه و علویان به جرم هواخواهی اهل بیت (علیهم‌السّلام) به شهادت رسیدند، یا سال‌ها در سیاه‌چال‌های مخوف زندانی شدند. جنایات هولناک بنی امیه و نیز عواملی همچون مبارزه‌ها و روشنگری‌های امامان، فشار اقتصادی در اثر مالیات‌های سنگین، نادیده گرفته‌شدن غیر عرب در نظام حکومتی بنی امیه، موجب قیام مسلمانان عراق، ایران و شمال آفریقا علیه خاندان بنی امیه شد و به حکومت یک قرن ظلم و جنایات آنان خاتمه داد.
سران شورش‌ها و قیام‌ها، که با شعار خونخواهی شهدای کربلا، مردم را گرد خود جمع کرده و علیه امویان به شورش و قیام واداشته بودند، پس از سرنگونی بنی امیه، به جای آن که حکومت را به شایسته‌ترین فرد، امام صادق (علیه‌السّلام) واگذارند، خود بر اریکۀ قدرت تکیه زدند و به محض به دست گرفتن قدرت، مانند ستمگران گذشته، برای حفظ سلطنت خود، بر امام صادق (علیه‌السّلام) و یارانش سخت گرفتند.

آنها کوشیدند جامعه را از خاندان نبوت دور بدارند، تا مبادا حکومتی را که به نام دودمان پیامبر و با تظاهر به اسلام به چنگ آورده‌اند، از دست بدهند، سفاح نخستین خلیفه عباسی، مدت چهار سال و منصور دوانیقی دومین خلیفه، بیست و دو سال – یعنی تا ده سال پس از شهادت امام صادق (علیه‌السّلام) قدرت را در دست داشتند.

امام صادق و کناره گیری از سیاست
امام صادق (علیه‌السّلام) از اوضاع آشفته دستگاه خلافت اموی استفاده و برنامه اصلاحی و نهضت فرهنگی خود را آغاز کرد. آن حضرت برای حسن انجام رسالت خود دو خط مشی کلی اتخاذ کرد.
۱. کناره‌گیری از مناقشات سیاسی و بهره‌گیری از پوشش تقیه؛
۲. دعوت به امامت و پاسداری از آن.
نباید تصور کرد که امام به کلی خود را از جریانات و امور سیاسی دور نگه داشت، بلکه همواره از وقت‌های مناسب برای ترویج حقانیت خود و بطلان هیأت حاکمه بهره می‌برد و بدین منظور نمایندگانی را نیز به مناطق مختلف بلاد اسلامی می‌فرستاد.
عباسیان برای کسب قدرت و محبوبیت در دل‌های مردم از وجهه اهل بیت پیامبر استفاده می‌کردند و حتی شعارشان ” الرضا فی آل محمد” بود.
آنان به دنبال اشخاصی با وجهه مردمی بودند که هم از بستگان پیامبر باشند و هم در میان مردم محبوبیت داشته باشند. لذا بهترین شخص در نظر عباسیان امام صادق بود.
امام صادق پیشنهاد آنان را رد کردند و فرمودند: «نه شما از یاران من هستید نه زمانه، زمانه من است.»

حتی برخی از بستگان آن حضرت نزدیک بود با این پیشنهادها فریب بخورند، اما امام با روشنگری خاص خود به آنان فهماندند که به ظاهر توجه نکنند. امام می‌دانست که عباسیان نیز هدفی جز رسیدن به قدرت ندارند و اگر شعار طرفداری از اهل بیت را مطرح می‌کنند، صرفا به خاطر جلب حمایت توده‌های شیفته اهل بیت است. امام می‌دید که سران سیاسی و نظامی عباسیان در خط مستقیم اسلام و اهل بیت نیستند و لذا حاضر نبود با آنان همکاری کرده و به اقدامات‌شان مشروعیت بخشد. چنانکه در تاریخ می‌بینیم که چه جنایاتی کردند و چه خون‌هایی ریختند تا پایه‌های عباسیان محکم گردد. از حوادث مهم در زمان امامت حضرت، قیام عمویش زید بن علی است که شکست خورد و با شهادت زید به پایان رسید.//

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.