بررسی چند مطالعه میدانی جامعه شناختی در مورد تأثیر بی حجابی بر روی طلاق / فاطمه موسوی

به گزارش «مبلغ»- دکتر فاطمه موسوی ویایه در یادداشتی با عنوان «حجاب، خیانت و طلاق » به بررسی نتایج چند پژوهش میدانی و علمی پرداخته است که در آنها به موضوع عوامل منجر به طلاق در جامعه ایرانی پرداخته است. دبیر گروه مطالعات زنان انجمن جامعه شناسی نتیجه میگیرد که موضوع بی حجابی از کمرنگ ترین متغیرهای معادله طلاق است. متن یادداشت ایشان در ادامه آمده است:
یکی از پرتکرارترین استدلال طرفداران حجاب اجباری این است که بدحجابی زنان باعث لرزیدن دل مردان و خیانت و طلاق و در نهایت سست شدن بنیان خانواده است. این ادعا در ماده اول لایحه حجاب نیز تکرار شده است. برای بررسی این ادعا تحقیقات میدانی که به صورت مقاله علمی پژوهشی منتشر شدهاند را مرور میکنیم. تحقیقات میدانی درباره خیانت بیشتر بر عوامل روانی سوقدهنده فرد به خیانت مانند صفات شخصیتی، طرحواره، سبک دلبستگی و … یا تاثیر خیانت بر روابط زوجین بخصوص همسر خیانتدیده تمرکز دارند. با این حال چندین تحقیق به دلایل و توجیهات همسر بیوفا پرداختهاند:
چوپانی، سهرابی فرد، محمدی، اسماعیلی، صمدی فرد (۱۳۹۸) ادراک مردان بیوفا از علل و عوامل بازدارنده از روابط فرازناشویی را طی یک مطالعه کیفی بررسی کردند. ۱۲ مرد خاطی در شاهین دژ مورد مصاحبه قرار گرفتند و تحلیلی تفسیری علل خیانت زناشویی را شناسایی کرد: ۱- علل درون فردی: تنوعطلبی جنسی، عدم پایبندی مذهبی، کسب اعتماد به نفس، انتقام. ۲- علل بینفردی: نارضایتی جنسی، نارضایتی عاطفی و عدم تعهد. ۳- علل محیطی: مهیا بودن شرایط خیانت و اختلال در همسرگزینی.
فیروزجائیان و قدیری (۱۳۹۶) در مطالعه پدیدارشناختی دلایل بیوفایی زناشویی، ۳۶ نفر از زنانی را که تجربه رابطه فرازناشویی داشتند را بررسی کردند و ده دلیل اصلی خیانت: فردگرایی و خودمحوری، ضعف دینداری و اخلاق، عدم رفع نیازهای جنسی، عدم رفع نیازهای عاطفی و روانی، خشونت فیزیکی و کلامی شوهر، ضعف نظارت بر زندگی و زندگی صادقانه، تاثیرپذیری از دوستان، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد، رسانه و شیوع فرهنگ فساد در جامعه برشمردند.
پنجهبند و عنایت (۱۳۹۵) در پی تبیین فرآیند شکلگیری رابطه فرازناشویی با ۱۶ مرد در گچساران که خیانت آنها منجر به طلاق شده بود مصاحبه کردند یافتههای مطالعه در قالب سه مقوله اصلی شامل رابطه نامتناسب عاطفی- جنسی مردان با زنان، ساختار فرهنگی- اجتماعی مستعدکننده نارضایتی جنسی مردان، و معیارهای نادرست انتخاب همسر بودند. در اغلب این ازدواجها مردها تفاوت سنی بسیار زیادی با زنان خود داشتند و اظهار کردند که از ابتدا بین آنها عشق و علاقهای وجود نداشته. غالب بودن جو سرد و بی تفاوتی بر محیط خانواده و روابط زناشویی آنها باعث شده که آنها نتوانند نیازهای عاطفی و جنسی همدیگر را برآورده سازند.
عبدالملکی و آزاده (۱۳۹۳)، شناخت عوامل موثر بر برقراری روابط فرازناشویی را هدف اصلی پژوهش خود عنوان کردند. ۲۴ نفر از زنان و مردان در شهر قروه -که به همسرشان بیوفا بودند را مورد مطالعه قرار دادند و بنا بر تحلیل آنها موارد نارضایتی عبارت بودند: ازدواج اجباری، دلبستگی به خانواده منشأ و دخالت آنان، اختلاف نگرش بر سر نقشهای جنسیتی، نارضایتی از روابط جنسی، ناخشنودی در روابط عاطفی، و سوءظن و بدبینی.
در زمینه طلاق نیز فراتحلیل مطالعات انجام شده در حوزه طلاق در ایران، ۱۳۹۷ از فیروزجائیان، صادقی، جانمحمدی لرگانی، لطفی خاچکی بر اساس دادههای ۱۹ تحقیق در بازه زمانی (۱۳۹۵-۱۳۸۱) عوامل موثر بر طلاق را برمیشمارد: مداخله اقوام و اطرافیان، اعتیاد، تفاوت ارزشها و عدم تفاهم (میان عوامل اجتماعی) و عواملی مانند بیکاری و مشکل امرار معاش (در میان عوامل اقتصادی) بیشترین فراوانی را داشتند.
فراتحلیل مطالعات و تحقیقات پیرامون عوامل مرتبط با طلاق در ایران برای دوره ۱۳۹۶- ۱۳۸۶- نویسندگان: نیازی، عسگری، کویری، الماسی بیدگلی، نوروزی و نورانی با بررسی ۲۱ تحقیق درباره طلاق عوامل موثر بر طلاق را فهرست میکند، عوامل فرهنگی مانند مداخله اقوام و اطرافیان، نبود همسانگزینی در انتخاب همسر و عدم شناخت قبل از ازدواج و عوامل اقتصادی شامل اعتیاد و خشونت، بیکاری و مشکل امرار معاش بیشترین فراوانی را داشتند.
همانطور که مرور تحقیقات نشان میدهد مهمترین عامل عدم تداوم خانواده، ازدواج بدون در نظر گرفتن همسانگزینی، عدم علاقه و دلبستگی حین ازدواج، ازدواج ابزاری، نداشتن مهارت گفتگو و حل اختلاف بین زوجین و مشکلات اقتصادی است. زمانی که نیازهای روانی و عاطفی فرد در ازدواج برآورده نشوند در حالیکه طلاق نیز آسان نیست، فرد به عنوان راهحل به روابط فرازناشویی روی میآورد. امکان آشنایی با دیگران و اختلاط نامحرم و بدحجابی کماهمیتترین متغیر این معادله هستند. گفتمان حجاب اجباری صورت مساله را اشتباه طرح میکند و در نتیجه پاسخ اشتباه میدهد.
هدف از این سخنان و علت درج آنها در اینجا چیست ؟ بی اهمیت بودن حجاب و حریم بین نامحرم و رد لایحه قانونی حجاب ؛ اینها ارزشها و دیدگاههای مبلغ است ؟ زاویه داشتن این مقاله با ارزشهای دینی معلوم است بنحوی که حتی از حکم الهی حجاب با عنوان چرند (حجاب اجباری) یاد میکند ؛ متوجه هستید ؟!
هدف اینه که با مغالطه و استدلال های نادرست اینجور قوانین منحصر به فرد که به صورت سراسری به افراد تحمیل میشه رو توجیه نکنید .
اینقدر این مغلطه های طرفدار های حجاب اجباری زیاده که مغز ادم میترکه .
نمونه استدلال ها : “قانون قانونه ! باید بهش احترام گذاشت ! ” ، ” هر جا پوشش مناسب خودشو داره ما با لباس خونگی نمیریم مثلا عروسی ! ” ، ” حجاب همیشه پوشش زنان ایرانی بوده پس باید این قانون وجود داشته باشه ! ( که در واقع برداشت گزینشی از تاریخه ) ” …
شیرزاد برو بالا بیا پایین حجاب شرعی اجباری چرنده ، حجاب باید از اعتقاد درونی سرچشمه بگیرد که خوب از آب دربیاد ، چرا حجاب خوب زنان مالزی و اندونزی و ترکیه را به سر زنان ایرانی میکوبید ؟ کسی آنها را مجبور کرده ؟ دارید حجاب شرعی را با زور تهدید و پلمب و شلاق و زندانی کردن و … به جامعه تحمیل میکنید بعد بدتون میاد بگن حجاب اجباریه ، الان نمیتونید با کلمه قانون درستش کنید چون هیچ جای دنیا بجز افغانستان بدبخت چنین قانونی وجود ندارد و حجاب مورد قبول دنیا حجاب عرفی است ، مردی که از زندگیش راضی باشه و پایبندی مذهبی هم داشته باشه میلیاردها زن بزک کرده و بی حجاب هم براش اهمیتی ندارند
وقتی توی پرسشنامههایی که داده شده یا سوالاتی که انجام شده،حرفی از حجاب نیست، چه جوری قرارها جزو معیارها بیاد؟!
ثانیا آمار جهانی هم هست دیگه که کلمبیا با ۸۴٪ و کشورهای دیگه نزدیک ۵۰٪آمار فرزندان نامشروعشان هست!
چرا واقعا؟!
اصلا شریعت اثری ندارد!نه؟!