اشتباه تاریخی شیعه و اهل سنت در فرقه گرایی / مسعود امامی

مبلغ / شیعه و اهل سنت در سه قرن نخست هجری ـ یعنی عصر حضور امامان شیعه (ع) ـ کم و بیش فقط دو جریان فکری بودند، تا اینکه به تدریج تبدیل به دو فرقه شدند. این بزرگترین اشتباه تاریخی پیروان این دو مذهب بود.

به گزارش «مبلغ»- مسعود امامی نویسنده کتاب «اعتبار عقلی و شرعی رأی اکثریت» در کانال اسلام و جمهوریت با انتشار یادداشتی نوشته است:

گاهی یک مکتب در حد یک جریان فکری در جامعه ظهور دارد و گاهی تبدیل به یک فرقه می شود. تفاوت این دو در این است که پیروان جریان های فکری در جامعه در کنار هم و با هم زندگی می کنند، بر خلاف فرقه ها که پیروان هر یک از آنها می کوشند در معاشرت، دوستی، ازدواج، آداب و سنن اجتماعی، عبادتگاه ها و حتی مناطق مسکونی (محله ها، شهرها و کشورها) از پیروان دیگر فرقه ها جدا باشند.

لازمه تفاوت انسانها در باورها، به وجود آمدن فرقه نیست، دو جریان فکری در جامعه ممکن است از جهت دیدگاه های نظری در غایت تضاد باشند، اما تبدیل به فرقه نشوند و در یک جامعه در کنار یکدیگر زندگی کنند و با هم تفاهم و گفتگو داشته باشند. در فضایی که مذاهب تبدیل به فرقه می شوند، پیروان مذاهب ارتباط کمتری با یکدیگر دارند و به همین علت، زمینه برای به وجود آمدن دشمنی و سوء تفاهم بسیار مهیا است.

شیعه و اهل سنت در سه قرن نخست هجری ـ یعنی عصر حضور امامان شیعه (ع) ـ کم و بیش فقط دو جریان فکری بودند، تا اینکه به تدریج تبدیل به دو فرقه شدند. این بزرگترین اشتباه تاریخی پیروان این دو مذهب بود.

اهل بیت علیهم السلام با تاکید بر حفظ ارزش‌ها و باورهای شیعه و ترویج آنها، از تبدیل شدن شیعه به یک فرقه به شدت پرهیز می دادند. آنها در روایات بسیار، شیعیان را تشویق می کردند که در مساجد و نماز جماعت اهل سنت حضور یابند، به تشییع مردگان آنها روند، از بیماران آنها عیادت کنند و برای آنها در دادگاه شهادت دهند (وسائل الشيعة، ج‌۸، ص۲۹۹؛‌ ج۱۲، ص۵). در برخی روایات جواز ازدواج با آنها نیز آمده است (بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۳۷۷). آنها خود اینگونه بودند و با اهل سنت همچون شیعیان معاشرت داشتند و با آنها زندگی می کردند. برخی همسران آنها از جامعه اهل سنت بودند و شاگردان بسیاری نیز از میان آنها داشتند.

امام جعفر صادق (ع) می فرماید: کسی که در صف اول جماعت اهل سنت شرکت کند مانند کسی است که در صف اول جماعت پیامبر خدا (ص) شرکت کرده است. (من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۸۲).
ایشان در روایت دیگری می فرماید: «با اهل سنت با اخلاقی که خوشایند آنها است برخورد کنید. در مساجد آنها نماز بخوانید. به عیادت بیماران آنها بروید. در تشییع مردگان آنها شرکت کنید، و اگر می توانید امام جماعت یا موذّن مسجد آنها شوید. هر گاه اینگونه باشید اهل سنت خواهند گفت: اینها پیروان جعفر هستند، خداوند رحمت کند جعفر را که چه نیکو پیروان خود را تربیت کرده است. اگر اینگونه عمل نکنید خواهند گفت: اینها پیروان جعفر هستند. خدا جزای جعفر را بدهد که چه بد پیروان خود را تربیت کرده است. (من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۸۳).
همچنین می فرماید: با مردم (اهل سنت) معاشرت کنید، به نزد آنها روید و آنها را یاری کنید و از آنها دوری نگزینید و با آنها همچنانکه خداوند فرمان داده با نیکی سخن گویید (مستدرک الوسائل، ج۸، ص۳۱۴).

اینها گوشه ای از روایات فراوانی است که در آنها اهل بیت (ع) پیروان خود را از فرقه گرایی بازداشتند. اگر شیعیان به این توصیه های امامان خود عمل می کردند و اهل سنت نیز جامعه شیعه را طرد و با آنها دشمنی نمی کردند، امروز شاهد این همه اختلاف و دشمنی میان مسلمانان نبودیم و با شکل گیری فضای گفتگوی سالم میان پیروان هر دو مذهب، اختلافات اعتقادی راحت تر حلّ می شد و حقیقت برای پیروان هر دو مذهب آشکارتر می‌گردید.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

1 نظر
  1. پیر خراباتی می‌گوید

    داستان تشکیل فرق مختلف درمذاهب مختلف داستان لمس فیل درتاریکی مثنوی معنوی مولانا جلال الدین رومی است که هرکسی انرا به چیزی تشبیه کردچون درروشنایی فیل راندیده بودند .یکی پاهاش ولمس کردانرابه ستون یکی گوشهای انرالمس کردانرابه بادبزن و………تشبیه کردندوملای رومی دراخرحکابت میگه درکف هریک اگرشمعی بدی اختلاف ازگفتشان بیرون شدی متاسفانه علم انتقادپذیراست اما مذاهب نه چون معتقدین به هرعقیده ومرامی فقط وفقط خودرابرحق میدانند ودیگران رابرطریق باطل میبینند . گرچه دراین مجال مختصر فرصت پرداختن به موضوع مذاهب ومرام ومسلک پیروان انها ابزاروروشهای اشاعه وترویج ان حذف مخالفین وایده وهدف نهایی ان ازدبدپیروانش و…….نیست