یادداشت |حقوق بشر آمریکایی؛ از قلّه ادعا تا گودال ذبحگاه
مبلغ/ حقوق بشر آمریکایی، حاکمیت سالم و با ثابت را مخاطره ای بنیادین برای انحصارگری اش می داند. از این رو تخریب و تضعیف نهاد خانواده در بیرون از مرزهایش، از اولویت دارترین سیاست های رسانه ای و حقوقی حقوق بشر آمریکایی به شمار می رود.

به گزارش «مبلغ» به نقل از فارس، «دکتر محمدجلیل آلامین» استاد فلسفه دانشگاه و فعال رسانهای: حقوق بشر، حقوق ذاتیِ انسانِ مستقل از نژاد، قوم و ملیت است. حقوقِ بشر، یعنی حقِ ذاتیِ زیستن با اراده خویشتن.
اگر ملتی به فرهنگ، زبان و گرایش دینی باور دارد باید حقوقِ متأله آنان به رسمیت شناخته شود. بسیاری از ملتهای آزاد در دنیا به نهاد خانواده به عنوان الگویی برای زندگیِ آرام و متعالی باور دارند. خانواده پیوندِ طبیعیِ بین مرد و زن براساس نظامِ حقوقیِ معین و مدون است که علاوه بر کارکردهای تعالیبخش برای زوجین، موجبِ امتدادِ نسل نیز میشود.
حقوقِ بشرِ آمریکایی، حاکمیتِ سلطهگر آمریکا را در صدرِ صاحبان حق قلمداد میکند و هر امرِ دیگری که بنای مخالفت با آن را داشته باشد، علیالاطلاق باید از سر راه برداشته شود. خانواده، نهادی نظام ساز و قوامبخش در جوامعِ انسانی است. خانواده سالم، ضامن جامعه سالم است و جامعه سالم، صلح و ثبات را بین ملتها به ارمغان خواهد آورد.
حقوق بشر آمریکایی، حاکمیت های سالم و با ثبات را مخاطرهای بنیادین برای انحصارطلبیهای نظامِ سیاسی آمریکا میداند که تفکرِ تسلط به منابع دنیا و مصادره آن به نفعِ عدهای استعمارگرِ لیبرال را بر هم میزند و فرو میریزد. از این رو تخریب و تضعیفِ نهاد خانواده در بیرون از مرزهای آمریکا، از اولیتدار ترین سیاست های رسانهای و حقوقیِ حقوقبشر آمریکایی به شمار میرود.
دعویِ ظاهری حقوق بشر آمریکایی، در قله های خودساخته آنان قرار دارد، ادعایی که تا اعماق مقررات بینالمللی نفوذ کرده است تا حافظ منافعِ حاکمانِ استثمارگرِ آمریکایی باشد. اما حقیقت آن است که حقوقِ بشرِ یکجانبه و طلبکارانه آنان، برای لابیهای قدرت و ثروت، از قلههای پوشالی تا ذبحگاهِ حقوقِ «دیگری» تفاوت دارد.
حقوق بشر آمریکایی برای برهم زدنِ نظم اجتماعی که بنیادِ آن در استحکامِ نهادِ خانواده است و میتواند ضامنِ بقای نظامهایِ مستقلِ سیاسی باشد، نسخههای متفاوتی را تجویز و تبلیغ میکنند.
امپراتوری رسانهای آنان، برای فروریختنِ هویت و استقلالِ جوامعی که حکمرانیِ آنها بر اساسِ احکام و مبانیِ دینی در ابعادِ مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بناشده است، از حربههای ضددینی استفاده میکنند. حربههایی مانند، برهنگی زنان از عوامل شخصیتِ آزاد آنان قلمداد میشود، عامل تضییعِ حقوقِ زنان در جوامعِ دینی، دین و احکامِ ناعادلانه آن در نسبتِ مردان است، زنان در نظامهای دینی شهروند درجهدوم به شمار می رود، زنان و دختران متدین به دلیل استفاده از لباسهای تیره، افسرده و روانپریش میشوند و مانند آن.
از دیگر ابزارهای دیپلماسیِ عمومی و جنگ روانیِ ایالات متحده آمریکا در قبال جوامعِ دینی، تهدید نرم فرهنگی برای ویران ساختنِ اخلاق و مناسبات اخلاقی است که نهاد خانواده را متزلزل کرده و از بین میبرد.
حقوقِ بشر آمریکایی قائل به حقِ بلامنازع برای آمریکا و تکلیفِ بلامنازع برای سایر دولتها و ملتها در مقابل سیاستهای سلطهطلبانه آمریکاست و این همان ذبحگاهِ جهانی برای حقوقِ عامه بشر در اینسویِ تاریخ است.