مصائب مادران شاغل در پایان دورکاری
مبلغ/ «تا زمانی که دور کار بودم، نه از لحاظ راندمان کاری مشکل داشتم نه نگهداری فرزندم، هم خودم راضی بودم هم مدیر بالای دستم و هم همسر و فرزندم، اما حالا که دورکاری تمام شده، استرس های ناشی از بازگشت فیزیکی به محل کار باعث شده هم راندمان کارم پایین بیاید و هم خانواده ام در تشویش و اضطراب بیفتند، واقعا چه باید کرد؟ استعفا کنم یا بیخیال همه چیز شوم؟» اینها صحبت های یک مادر شاغل دغدغه مند است که مشروح آن را می خوانیم.

به گزارش «مبلغ» به نقل از فارس، «در همان سال اول کرونا متوجه بارداری ام شدم، با همه استرسهای زیادی که دکتر رفتن، سونوگرافی و مسائل مربوط به درگیر نشدن با ویروس داشت، این ۹ ماه گذشت و فرزندم به سلامت بدنیا آمد. چندین ماه از مرخصی زایمانم گذشته بود که با اوج گرفتن کرونا از طرف محل کارم خانم های شاغل دورکار شدند و تا زمانی هم که دختر من ۱۰ ماهه شد ، این دورکاری ادامه داشت، منتها تنها برای خانم های با فرزند کمتر از شش سال!
من هم با همه درگیری ها و استرس های ناشی از کرونا که البته دو بار هم من و خانوادهام را درگیر خود کرده بود، از این بابت خوشحال بودم که لااقل سرکار نمیروم و به فرزندم می رسم. اما دو ماه که گذشت به ما اعلام کردند که باید به سرکار برگردیم و من ماندم و یک بچه زیر یک سال، و اینکه حالا باید فرزندم را چه کار کنم تا بتوانم به سرکارم بازگردم.
خانواده خودم و همسرم تهران زندگی نمیکردند تا بتوانم دخترم را به آنها بسپارم، بنابراین گزینه بعدی مهد کودک بود. مهد کودکهای محلمان تک و توک باز شده بودند، برخی از آنها هم به گفته کسبه محل، به خاطر اجاره بودن محلشان، در دو سال کرونایی مجبور به تعطیلی شده بودند. با همسرم به راه افتادیم تا یک مهد کودک برای بچه پیدا کنیم ، کودکی که هنوز از پس ابتدایی ترین کارهای خودش بر نمیآمد و شیرخوار هم بود را باید به مهد بسپریم.
این صحبت ها را «مریم مادر روشنا» یک ساله از تهران میکند که محل کارش بعد از دورکاری کرونایی به کارکرد عادی برای بانوان دارای فرزند بازگشته است.
در راستای منویات مقام رهبری در خصوص اهتمام به افزایش جمعیت و نیز اصلیترین معضل که با تهدید نسل مواجه است؛ از معاونت امور زنان خواستار استمرار آیین نامه دورکاری بانوان شاغل دارای فرزند زیر شش سال یا معلول یا باردار هستیم. ( حداقل دو روز در هفته) چرا که همین حمایت های قانونی سبب تشویق مادران به فرزند آوری خواهد شد. در این راستا مخاطبان شاغل فارس من مطالبه ای با عنوان «لزوم دورکاری مادران شاغل برای رسیدگی به فرزندان» را در خبرگزاری فارس ثبت کردند که در این گزارش ما یک تجربه پرفراز و نشیب اما آشنا برای بانوان شاغل فرزنددار را در ادامه مرور می کنیم:
بازمی گردیم به صحبت های مریم که با گلایه و ناراحتی اینطور ادامه می دهد: «از پنج مهدکودکی که کشفشان کردیم، چهار تای آنها بچه شیرخوار قبول نمیکردند چرا که مربیانشان معتقد بودند بچه شیرخوار کاملا یک نفر در اختیار می خواهد تا او را رتق و فتق کند. یک مهدکودک هم که پیدا کردیم تا بچه را به آنها بسپاریم، هزینه ۴ میلیونی از ما برای نگهداری بچه می خواست.(با اینکه محل زندگی ما از میانه شهر قرار دارد) برایشان هم مهم نبود که چند روز می خواهیم بچه را به آنها بسپاریم، دو روز می خواهد باشد یا شش روز، چون آنها پول کامل خود را دریافت می کنند.
تا زمانی که تصمیم بگیریم، بچه را کجا بسپاریم، یک روز من بچه را به محل کارم می بردم که در آن یک روز البته کاملا بیکار بودم و فقط به بچه رسیدگی می کردم تا مبادا کاری بکند یا باعث ناراحتی همکاران شود و دیگران را از کار و زندگی بیاندازد. روز دیگر هم همسرم بچه را به محل کارش می برد اما آنقدر کلافه اش میکرد که همان نصفه روز بچه را برای من پس میفرستاد!
کار به جایی کشید که نزد مسئولان محل کارم رفتم و درخواست چند روز دورکاری مجدد برای هر هفته کردم تا بلکه بتوانم اوضاع را سروسامان بدهم، از سوی دیگر هم همسرم مدام به من می گفت که استعفا بده و دیگر کارت را ادامه نده، اما هر چه فکر می کردم این همه سال کار کردنم و نزدیک شدن به بازنشستگی برایم خیلی سخت بود که به راحتی دست از کارم بکشم و خانه بنشینم و دیگر درآمدی نداشته باشم، به هرحال با سختتر شدن شرایط زندگی، گرداندن یک زندگی با حقوق یک کارمند کار دشواری است و اگر من نمی توانستم کمکی باشم، حس بدی را تجربه میکردم هر چند که در آن دوره هم شرایط برایم خیلی سخت و ناراضی کننده شده بود.
یکی دیگر از مسائلی که تجربه میکردم، کم شدن راندمان کاری ام بود، تا قبل از آن در کنار فرزندم در خانه به خوبی کار میکردم هر چند که همه خانم ها میدانند کار کردن با بچه در منزل خیلی هم راحت نیست، اما به هرحال زمان هایی که خواب بود یا در حال بازی من می توانستم به کارهایم برسم و در کنارش خیالم هم راحت بود که بچه ام سالم و در کنار خودم هست اما بعد از آن واقعا نگرانی های ناشی از اینکه کودکم چه حس و حالی دارد؟ چه میکند؟ کار کردن را هم برایم دشوار کرده ، به طوریکه راندمان کاری ام پایین آمده بود.
در هر حال من و همسرم تصمیم گرفتیم که بچه را مهد بگذاریم، بنابراین اسم او را نوشتیم. اما بخش اعظم مصیبت هایمان از همینجا شروع شد چرا که دخترم آلرژی داشت و به شدت نسبت به ویروس ها و بیماری ها حساس بود، به خاطر همین هر روز از مهد با ما تماس میگرفتند که بچه مریض است، بچه مشکل گوارشی دارد یا غذا نمیخورد و مجبور بودیم یا من یا همسرم با عجله به مهد برویم و او را تحویل بگیریم. تازه هزینه هایمان چند برابر هم شده بود چون در طول هفته دو بار هم او را دکتر می بردیم و با داروهای مختلف دوباره تحویل مهد می دادیم.
دیگر شرایط طوری شده بود که تصمیم به استعفا گرفتم و تا امضای آن هم پیش رفتم. همه ناراحتی ام هم این بود که مسئولان محل کارم میدانستند که من به راحتی در منزل میتوانم از پس کارهایم بر بیایم چرا که نوع کار من طوری بود که با دورکاری منافاتی نداشت اما بالادستی ها تصمیم به این گرفتند که دورکاری ما را حذف کنند با وجود اینکه دستور دورکاری برای مادران دارای فرزند زیر شش سال توسط ریاست جمهوری هم ابلاغ شده بود و عملا کارفرماها می توانند به ما دورکاری بدهند.»
مریم اینطور ادامه می دهد که حال او کار نیمه دولتی داشته و تا این حد هم دورکاری به او تعلق گرفته خیلی از دوستانش که در شرکت های خصوصی کار میکنند و البته کارشان را از منزل هم میتوانند انجام دهند، اصلا به نیروهایشان دورکاری ندانند و بانوان بعد از ۹ ماه مرخصی زایمان مجبور به حضور در محل کار شدند، حال چه می خواستند ادامه بدهند یا اینکه کارشان را رها کنند».
طبق تحقیقات، امکان دورکاری برای برخی مشاغل هست و برای برخی مشاغل نیست. بنابراین درباره دورکاری نمی توان کلی صحبت کرد، یک دسته بندی مشاغل مشخص میکند که چه کسانی میتوانند دورکار باشند و وقتی ضرورتی ایجاب کند، به محل کار بیایند. ضمن اینکه محل کارها هم میتوانند راندمان کاری بانوان را درنظر بگیرند و درصورتی که اهمال کاری از آنها دیدند، دورکاری شان را لغو کنند.
از سال ۸۹ نیز معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری با آیین نامه دورکاری بانوان دارای فرزند زیر شش سال موافقت کرد که به موجب آن زنان شاغل سرپرست خانوار یا دارای فرزند در اولویت دورکاری با همان کار در منزل قرار گرفتند. طبق این طرح زنان کار خود را در زمان معینی در منزل انجام داده و به کارفرما تحویل میدهند و اولویت با زنانی است که فرزند خردسال دارند و این آیین نامه در قالب بخشنامه به ادارات ارائه و به اجرا رسید.
البته درست است که کارفرماها برای اجرای چنین طرحی باید زیرساخت های لازم را داشته باشند، منتها نقش مادری نیز در کنار نقش شغلی آنقدر با ارزش هست که اگر چنین بسترهایی بعد از چند سال فراهم شود، بسیار بر روحیه خانواده و حتی وضعیت شغلی شان اثر مثبت دارد. ما حتی بعد از سال ها میبینیم که ساعت کاری بانوان دارای فرزند با مردان هیچ تفاوتی ندارد در حالیکه فقط یک ساعت از ساعت کاری بانوان دارای فرزند زیر شش سال کمتر از مردان است.
بنابراین بهتر است شرایطی برای بانوان در جامعه فراهم شود تا آنها بتوانند نقش شغلی خود را به خوبی ایفا کرده و در کنارش نقش همسری و مادری پررنگی نیز بدون استرس و اضطراب داشته باشند.