اپوزیسیون؛ گروگانگیران روان جامعه

مبلغ/ در هفته‌های اخیر شاهد افزایش تحولات عمده در فضای داخلی ایران به خاطر ادامه سیاست هدفمندی یارانه‌ها، مشکلات زیست‌محیطی و حادثه دردناک متروپل بودیم. این تحولات در عرصه رسانه‌ای ضدانقلاب و معاندین با آب‌وتاب شدیدی دنبال می‌شود و به‌مانند همیشه قصد دارند تا از آب گل‌آلود ماهی خود را صید کنند. یک اصل در جبهه اپوزیسیون خارج نشین وجود دارد و آن  آرزوی بدبختی و بیچارگی بیشتر مردم ایران است.

به گزارش «مبلغ» به نقل از رسالت، در هفته‌های اخیر شاهد افزایش تحولات عمده در فضای داخلی ایران به خاطر ادامه سیاست هدفمندی یارانه‌ها، مشکلات زیست‌محیطی و حادثه دردناک متروپل بودیم. این تحولات در عرصه رسانه‌ای ضدانقلاب و معاندین با آب‌وتاب شدیدی دنبال می‌شود و به‌مانند همیشه قصد دارند تا از آب گل‌آلود ماهی خود را صید کنند. یک اصل در جبهه اپوزیسیون خارج نشین وجود دارد و آن  آرزوی بدبختی و بیچارگی بیشتر مردم ایران است.

آن‌ها بارها از مقامات غربی درخواست کردند تا تحریم‌های سخت‌گیرانه‌تری علیه مردم و کشور ایران تصویب و اجرایی کنند و حتی به دنبال جنگ نظامی علیه ایران هستند. نامه بخشی از معاندین به دونالد ترامپ در ابتدای دوره ریاست‌جمهورش در آمریکا یادآور چنین شرارتی علیه ملت است.

این رویه ثابت برای مخالفان نظام جمهوری اسلامی است و در پس‌زمینه تمامی برآوردهای خود، نقش افزایش فشار بر مردم برای کشیده شدن اعتراضات به خیابان‌ها علیه نظام مستقر را بسیار حیاتی و عینی می‌دانند. این فشار هم از سوی دشمن خارجی و هم از سوی مدیران نالایق یا نفوذی موردتوجه این دسته از اپوزیسیون ضدمردمی قرار دارد.

زمانی که در ایران دارویی نایاب می‌شود یا با افزایش تورم در کالاهای اساسی روبه‌رو می‌شویم، دشمنان انقلاب و نظام هلهله‌کنان در فضای مجازی و رسانه‌ها ظاهر می‌شوند و خواهان حضور مردم در خیابان‌ها و میادین برای فروپاشی نظام اسلامی هستند. این رویه در تمامی حوادث ایران ثابت است. ما سالانه ده‌ها و چه‌بسا صدها حادثه بزرگ و خسارت‌بار در سطح جهان داریم که درصد قابل‌توجهی از آن‌ها از اتفاقات تلخ داخل ایران سهمگین‌تر و مرگبارتر هستند اما شاهد آشوب یا سوءاستفاده مخالفان در آن کشورها از این مصیبت‌ها نیستیم.

باوجود چنین حقیقتی، اپوزیسیون و تندروها در ایران، کافی است تا رویداد تلخی در کشور اتفاق بیفتد تا علاوه بر مصیب‌های جانی و مالی برای بازماندگان وخسارت دیدگان، جو کاملا غیرمنطقی، غیراصولی، فریبکارانه و ضد ملی توسط اپوزیسیون راه بیفتد. این رویه به نحوی پیش رفته که حتی در بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله و … نیز اپوزیسیون به دنبال ماهیگیری از آن‌هاست. تناقضات متعددی نیز در این بستر شکل می‌گیرد ولی به خاطر آنکه فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی با هشتگ‌های بی‌مورد و اخبار و شایعات پر می‌شود، این تناقض‌ها پس از فروکش کردن بار احساسی حادثه خود را نشان می‌دهد. برای مثال در حادثه پلاسکو در سی دی‌ماه ۱۳۹۵ تمام بنگاه‌های رسانه‌ای ضدانقلاب و معاندین در شبکه‌های اجتماعی از نبود امکانات امدادرسانی و آتش‌نشانی انتقاد می‌کردند و جمهوری اسلامی را به خاطر آن مورد اتهام‌های متعددی ازجمله هزینه درآمدهای مالی ایران برای گروه‌های مقاومت قرار می‌دادند ولی همین گروه‌ها در حادثه غمبار متروپل آبادان، مکررا اعلام می‌کنند که مسئولان برای حادثه پلاسکو در پایتخت بهترین تجهیزات را وارد گود کردند ولی آبادان باید از آن تجهیزات محروم باشد. همچنین برای ماجرای آبادان بر توهمات قومی و ضدملی نیز مانور می‌دهند تا این موضوع را القا کنند که مسئولان جمهوری اسلامی علیه اقوام و مذاهب غیرشیعی هستند و هیچ امکاناتی در اختیار آن‌ها قرار نمی‌دهند.

اما در این میان اپوزیسیونی که در باغ سبز به ملت ایران نشان می‌دهد، خود منادی بخش افزایش فشارها و در آرزوی فلاکت و مرگ بیشتر مردم است. تاکنون این اپوزیسیون ضد ملی و ضد میهنی از دستاوردها و محاسن نظام جمهوری اسلامی یک خط سخن نه نوشته و نه خوانده است. این بدان معناست که از دید این مخالفان، جمهوری اسلامی حتی یک دستاورد در طول تاریخ خود نداشته و هر آنچه بوده مصیبت برای مردم بوده ولی بالعکس مشغول سفیدشویی از نظام پهلوی هستند. کافی است که به آمارهایی که بانک مرکزی همان نظام پهلوی از تورم و افزایش فقر در آن دوره اعلام می‌کرد رجوع شود تا میزان دروغ‌گویی و انحراف تاریخی برای بزک کردن پهلوی از سوی مخالفان روشن شود.

به‌هرروی در حال حاضر رسانه‌ها و صداوسیمای ملی باید باظرافت و در قالب‌های متنوع و مختلف چنین رفتاری از سوی اپوزیسیون را برای مردم شفاف‌سازی کنند و اجازه نباید داد که دشمنان از حوادث داخلی ایران برای مطامع ضدملی خود سوءاستفاده کنند.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.