اثبات وحیانی بودن متون مقدس از مسیر «غایتمندی زندگی»

مبلغ/ یاسر میردامادی ضمن اشاره به دیدگاه فلای شاکر مبنی بر تقدم عقل بر وحی، بیان کرد: طبق نظر او، اگر از دیدگاه سکولار به ارزش زندگی بنگریم، زندگی ارزش ندارد، ولی اگر نگاه دینی را بپذیریم، همه زندگی‌ها ارزش دارند.

به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا، نشست «ساموئل فلای شاکر در باب نیاز به وحی در جهان جدید» از سلسله‌نشست‌های «قدر وحی» با سخنرانی یاسر میردامادی، پژوهشگر دین، در صفحه اینستاگرام دین‌آنلاین برگزار شد که گزیده‌ای از مباحث این نشست را می‌خوانید؛

وقتی در فضای مجازی فارسی سخن از دین می‌رود، این اعتراض پرشور و عصبی برانگیخته می‌شود که چه موقع می‌خواهید دین‌بس اعلام کنید؟ پاسخ مختصر این است که دنیاطلبی بخشی از دینداران در قالب استبدادورزی به نام دین، دلایل کافی برای اعلام دین‌بس آن نوع دینداری را فراهم کرده و ممکن است کسانی بگویند تنها دینداری دنیازده نیست که باید پایان یابد، بلکه هر نوع دینداری باید پایان یابد، یعنی باید دین‌بس سراسری اعلام کنیم. حتی اگر در عمل دین‌بس سراسری اعلام کنیم، باز هم بحث نظری درباره دین پایان ندارد. به تعبیر دیگر دین‌بس علمی لزوماً دین‌بس نظری را لازم نمی‌آورد. از این گذشته اگر استدلال کسانی مانند فلای شاکر، کارا باشد، دلایل قانع‌کننده را برای اعلام پایان همه صورت‌های دینداری در اختیار نداریم یا حداقل بحث‌های فلای شاکر نشان می‌دهد باب اینکه باید دین‌بس اعلام کنیم یا نه، گشوده است و هنوز مختومه نشده است.

ابتدا اشاره کنم که فلای شاکر کیست. برای فهم بهتر یک سخن باید مختصات صاحب سخن را دانست. فلای شاکر متولد ۱۹۶۱ میلادی و فارغ‌التحصیل دکتری فلسفه از دانشگاه ییل و استاد فلسفه دانشگاه شیکاگو و از سال ۲۰۰۴ استادتمام فلسفه است. حوزه پژوهش او فلسفه سیاسی، فلسفه اخلاق و فلسفه دین است. برخی از موضوعات پژوهشی او عبارت‌اند از: معرفت‌شناسی، فرهنگ اخلاق، فرهنگ رابطه فلسفه اخلاق با علوم اجتماعی و رابطه ارزش‌های اخلاقی و ارزش‌های دینی. از میان کتاب‌هایش فقط یک کتاب به فارسی ترجمه شده و آن «تاریخ مختصر عدالت» است. پس برای فارسی‌زبانان ناشناخته تلقی می‌شود و راجع‌به او به فارسی مطلبی نوشته نشده است.

تمرکز من روی دو کتاب اوست؛ «تعلیم الهی و طریق جهان، دفاع از دین وحیانی» و «خوبی و کتاب خوب وحی همچون راه زندگی» که هر دو را دانشگاه آکسفورد چاپ کرده و کتاب دوم مختصرشده و ساده‌سازی‌شده کتاب اول است.

تلاش فلای شاکر برای سازگار کردن عقل و وحی

ایده اصلی فلای شاکر این است که می‌خواهد عقل و وحی را با هم سازگار کند. دعوای کهن عقل و وحی در مسیحیت و یهودیت و اسلام مطرح است و همچنان ادامه دارد. شاکر سعی می‌کند از دو منبع برای حل نزاع عقل و وحی کمک بگیرد، یکی متون سنتی یهودی و دیگری آموزه‌های روشنگری مثل اخلاق مدرن و رویه‌های علمی جدید. به اعتقاد او ادیان وحیانی می‌توانند موارد مهمی را به ما عرضه کنند، ولی این پیام می‌تواند فاسد شود و به افراط کشیده شود. برای پرهیز از این امر، باید تعالیم الهی با اخلاق سکولار آمیخته شود. ممکن است کسی بگوید اگر یکی از منابع فلای شاکر متون یهودی است، اثری انحصارگرایانه محسوب می‌شود، ولی او می‌گوید روش من به کار صاحبان ادیان دیگر هم می‌آید و به همین دلیل من به این کتاب توجه کردم.

از نظر فلای شاکر عقل سکولار یعنی عقلی که قدر مشترک همه جوامع و مقدم بر دین است، یعنی اینطور نیست که اول ببینید دین چه می‌گوید و بعد حقوق بشر را با آن منطبق کنید، بلکه باید اخلاق سکولار ملاک قرار بگیرد. نکته مهم در کار فلای شاکر این است که رابطه عقل سکولار و وحی یک‌سویه نیست. اگر عقل در جاهای دیگر مقدم بر وحی است ولی جایی حیطه اختصاصی وحی محسوب می‌شود و وحی مقدم است و آن حیطه غایت یا معنای غایی زندگی است. فلای شاکر در ادامه کتاب علیه تمام مدل‌های غایتمندی سکولار استدلال می‌کند و نتیجه‌ای می‌گیرد که اگر از دیدگاه سکولار به ارزش زندگی بنگریم، هیچ زندگی‌ چه دینی و چه غیردینی ارزش ندارد، ولی اگر نگاه دینی را بپذیریم، همه زندگی‌ها ارزش دارد حتی زندگی غیردینی. ساختمانی که او برای دفاع از ادیان وحیانی می‌چیند دو پایه دارد؛ یک مرکزیت غایتمندی و دو ناتوانی عقل سکولار در تأمین غایت. سپس روی این دو پایه، ساختمان دفاع از ادیان وحیانی را بنا می‌کند.

از نظر او ملاک وحیانی بودن متن چیست؟ اعجاز لفظی است؟ نه، ملاک وحیانی بودن، غایتمندی است. بر این اساس اعتبار یک متن مدعی وحیانی بودن به وثاقت تاریخی آن نیست، بلکه متنی وحیانی است تا اشتیاق غایت‌مدارانه را در ما برانگیزد. وقتی متنی مدعی وحیانی بودن است، اشتیاق غایتمندی را برمی‌آورد. اشتیاق غایتمندانه یعنی همان شعر «از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود/ به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم».

اثبات وجود خدا از راه وحیانی بودن متون

فلای شاکر می‌گوید که اگر متنی برای فرد وحیانی شود، یعنی اشتیاق غایتمندی را در او برآورده کند. بدین ترتیب موجه است که خدا را باور داشته باشد. در حالت طبیعی می‌گوییم اول خدایی وجود داشته باشد. بعد ببینیم با ما حرف زده یا نه، ولی ایشان می‌گوید که اگر متنی اشتیاق غایتمدارانه شما را تأمین کرد و دیواره‌های وجودی شما را گسترد، باید به خدا ایمان بیاورید. بهترین تبیین متافیزیکی گشایش دیواره وجودی این است که این متن از طرف خداست. ابن عربی می‌گوید که وحی اشارتی پنهانی است که به جان تو می‌چسبد؛ یعنی نه بحث معجزه را مطرح می‌کند و نه وثاقت تاریخی را.

پس روشن شد که عقل بر وحی مقدم است، ولی در حیطه‌ای وحی حرف اختصاصی دارد و آن غایتمندی است. غایتمندی ملاک این است که یک متن وحیانی است یا نه. اگر کسی انکشاف غایتمندانه پیدا کرد، آن متن برای او وحی است و می‌تواند باور کند که خدا وجود دارد.

فلای شاکر به عنوان یک یهودی معتقد با سؤالی دشوار مواجه است و آن اینکه بسیاری از مسائل غیراخلاقی، جنسیت‌زده، زن‌ستیز و بیگانه‌ستیز در تورات آمده است. او می‌پذیرد که لکه‌های ننگ اخلاقی در متون دینی وجود دارد. برای حل این مشکل راه حل‌هایی بیان شده است؛ یکی اینکه این مسائل ناشی از فهم بشری از کلام خداست و کلام خدا نیست. این یک راه حل است، ولی فلای شاکر آن را قبول ندارد. به اعتقاد او تورات تجلی زبانی حضور خداوند است و خودش وحی محسوب می‌شود و از طرفی انسانی است، چون وارد زبان شده و زبان، انسانی است. بنابراین سراسر انسانی شمرده می‌شود، چون زبان انسانی و سراسر الهی است چون تجلی زبانی خداوند است.

فلای شاکر راه عجیبی را برای حل این مشکل پیشنهاد می‌کند و آن اینکه خداوند لکه‌های ننگ را تعمداً در متون دینی یعنی تورات گذاشته است که تذکر دهد متون دینی حتی اگر وحیانی باشد، نباید مطلق در نظر گرفته و مردم متن‌پرست شوند. باید خدا را مطلق گرفت نه متن را، چون خدا کما هو حقه در هیچ متنی نمی‌گنجد حتی متن وحیانی که الفاظش عین وحی است. بدین ترتیب به این شیوه بدیع لکه‌های ننگ متون دینی را می‌پذیرد و می‌زداید.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.