جُستاری در مشرب اخلاقی آیت الله علوی گرگانی قدس سره

به گزارش «مبلغ» سید حسن میرمحمدی در یادداشتی نوشت: آنچه در شخصیت مرحوم آیت الله العظمی علوی گرگانی نمود بارز داشت خداباوری، مردم‌داری، حسن خلق، ادب، متانت و تواضع ستودنی شان بود.

من در مدت آشنایی و قرابتی که با بیت رفیع مرحوم آیت الله العظمی علوی گرگانی رضوان الله تعالی علیه داشتم و مفتخر به دامادی شان بودم ظرایف اخلاقی و نکات درس آموزی را از زندگی به تمام معنا روحانی ایشان و نیز نحوه تعامل شان با مردم شاهد بودم. خداباوری، مردم‌داری، حسن خلق، ادب، متانت و تواضع ایشان بسیار ممتاز و ستودنی بود و هر آنچه که از یک عالم مهذّب انتظار می‌رود، در روش و منش ایشان نمود بارز داشت. از مصادیق برجسته علمای ربانی بودند که انسان با دیدنشان یاد خدا می افتاد و محضرشان مملوّ از معنویت، اخلاص و خلق و خوی محمّدی بود. در محافل خصوصی و خانوادگی، یک نوع آراستگی و متانت در گفتار و رفتار حتی در نحوه نشستن شان مقابل حتی نزدیکان وجود داشت که گاهی باعث شرمندگی ما می شد. در ارتباط عاطفی با آشنایان و اطرافیان فوق‌العاده بودند.

تقیّد به صله رحم و عمل به استحبابات از ویژگی های برجسته این عالم متقی بود.

رعایتِ حتی المقدورِ مستحبّات و تقیّد به صله رحم از اوصاف استثنایی این عالم مهذّب بود. شیوه زندگی شان را حتی الامکان بر اساس مراعات امور مستحب و مکروه تنظیم کرده بودند. تکرار صله رحم را هیچگاه موقوف به بازدید طرف نمی کردند و تذکر برخی از اطرافیان که شأن شما دیدار چندین باره از افرادی که تقیّد و تعمّدی به بازدید ندارند را نمی پذیرفتند.

خود و خانواده شان در ایام هفته مقیّد به قرائت دعای کمیل، دعای توسل، دعای سمات، زیارت عاشورا و … بعضاً بصورت دسته جمعی بودند و همیشه یک روح معنویت در خانه و خانواده ایشان موج می زد و دعا، ثنا، نوافل، توسلات و بی اعتنائی به زخارف دنیوی در متن و بطن زندگی ایشان ساری و جاری بود که الحمدلله این اخلاق حسنه و خوش خلقی در اعضای خانواده و تربیت شدگان این بیت الشّرف هم مشهود است.

ندیدیم فرزندان ایشان هیچ شان خاصی مثلاً به جهت جایگاه مرجعیتی پدر برای خودشان قائل باشند؛مانند پدر متواضع و کم توقع.

آنچه در مورد “من لم یشکر المخلوق لم یشکرالخالق” شنیده بودیم در ایشان دیدیم؛ یکی از اوصاف ارزنده این بزرگوار و مجموعه خانواده شان قدر شناسی و زبان تشکر است. اگر بر حسب وظیفه کاری یا محبتی ولو ناچیز نسبت به آنان روا داشته شود بیش از انچه که انتظار است تشکر دارند و هیچ ابایی از بیان آثار این لطف و بواسطه آن احیاناً منافعی ‌که عایدشان ساخته را حتی در جمع ندارند که این فضیلتی است کمیاب.

دقت در مصرف وجوهات شرعیه و رعایت احتیاطات همواره در زندگی شخصی این عالم مهذّب جلوه گر بود که مصادیق فراوانی در ذهن بنده جولان دارد.

همیشه بزرگان را با تواضع و احترام یاد می‌کردند و دیگران را نیز به آن توصیه می نمودند. استاد و فاضل ارجمند جناب حجه الاسلام و المسلمین سید محمد شبیری دو ویژگی ممتاز مرحوم آیت الله علوی را در درس فقیه نامدار مرحوم آیه الله العظمی حاج آقا مرتضی حایری دیده بودند و همیشه می ستودند؛ یکی آنکه از ابتدا تا انتهای درس مقابل استاد خود دوزانو بسیار مؤدب و با احترام می نشستند و هیچگاه تکیه گاهی برای خود برنمی گزیدند دیگر اینکه اگر هم نکته یا اشکالی به ذهن شان می آمد با ادبیاتی محترمانه بصورت سوال استفهامی طرح می کردند که خودنمایی و برداشت اشکال به استاد نشود.

افراد را در هر سن و هرجایگاهی متواضعانه احترام می کردند و معمولاً کسی از دایره نگاه محبت آمیزشان خارج نمی شد.

در رفتار مردم با ایشان نوعی عشق و علاقه قلبی نمود داشت. گاهی افراد به جهت تأدّب در مواجهه با شخصیت ها، چهره ها و بزرگان تحت تاثیر شخصیت شان قرار گرفته، عادتاً آنها را احترام می کنند که الزاماً نشانه ارادت قلبی نیست ولی من آن چیزی که در رفتار توده مردم با ایشان می‌دیدم، فراتر از این بود؛ نوعی عشق و علاقه و پیوند و علقه مردم با مرجعیت بود خصوصاً در مردم گرگان که موطن آباء و اجدادی ایشان بحساب می‌آمد. ما معمولاً شخصیت های اخلاقی را در هیئت افراد زاهدی که چهره افتاده و سر بزیر و شاید هم گوشه گیر که بی اعتنا به دنیا هستند می بینیم و چه بسا به جهت همین خصلت شان بعضاً از توجه به افراد و پیرامون خود غافل می شوند ولی ایشان یک عالم متخلّقِ کاملاً اجتماعی بودند که در بسیاری از عرصه ها حضور فعالانه داشتند و شمول این توجه، تمامی مرتبطین و مراجعه کنندگان را در بر می گرفت و معمولاً کسی از دایره نگاه محبت آمیزشان خارج نمی شد.

اکثر مواقع در سلام کردن پیشی می گرفتند و با ادب خاصی دست به سینه از حاضران، پیر و جوان، عالم و عامی، در جمع استقبال می کردند.

این عالم ربانی همانند پدر بزرگوارش با ارائه چهره جذاب از دین، در عمق قلوب مردم نفوذ کرده و نصایح و مواعظ شان را اثرگذار ساخته بود.

من در طول مدت آشنایی چهره ای جز خوشرویی و تبسّم و لطافت در رفتار از ایشان ندیدم.

بخشی از نفوذ و جایگاه معنوی شان در خطه گرگان مدیون والد معظّم شان مرحوم آیت الله آقای حاج سید سجاد علوی که از علمای بسیار محترم و با نفوذ گرگان بشمار می رفتند بود؛ عالمی که مورد علاقه وافر مردم و احترام و اعتماد بزرگان حوزه بودلذا به قول معروف بسیاری ازاین آوازه ها از شَه بود.

در ایامی که این عالم بزرگوار برای بحث تبلیغ در گرگان حاضر می‌شدند که به اذعان بزرگان یکی از اوصاف ممتاز، خالصانه و متواضعانه ایشان بود، در بسیاری از جلسات مذهبی حتی در جلسات محدود قرائت قرآن در ماه مبارک رمضان شخصاً حضور می‌یافتند و برای کسب فیض و نیز تشویق دیگران خودشان هم مانند جوانان و حضّار، آیاتی نورانی از قرآن کریم را تلاوتمی‌کردند و با چهره خندان جوانان و مردم را به برنامه‌های تعظیم شعائر دینی دعوت می‌نمودند و با یک ادبِ حضور خاصی از ابتدا تا انتهای جلسه را می‌نشستند و این برنامه را در مساجد مختلف تکرار می کردند.

من خود از نزدیک مجالس باشکوه وعظ و برنامه‌های احیای بسیار تاثیرگذار ایشان در ماه مبارک رمضان را شاهد بوده ام؛ حتی شنیدم برخی از زندانیان با اخذ مجوز و مرخصی خودشان را به مجالس احیای ایشان می رساندند.

درگرگان که افراد و علاقه مندان به ایشان حتی اقشاری که با وجود منش بزرگواری از جهت مالی در نهایت استضعاف بودند مصرانه قول و وعده میزبانی ایشان را از ماه‌ها قبل از حضور ایشان در گرگان برای یک وعده افطار یا سحر می‌گرفتند و مشتاقانه ایشان وتمامی همراهانشان را صمیمانه میزبانی می کردند. در بسیاری از این منازل، ما اطرافیان به منزل باز می گشتیم ولی ایشان مختصری از شب را در منزل میزبان استراحت می‌کردند و ایامی را در جمع صمیمی خانواده آنان می‌گذراندند لذا می دیدیم چطور خود و خانواده هایشان پروانه وار دور ایشان می چرخیدند و بعضاً نوزادان و فرزندان خود را در دامن حاج آقا می نشاندند و تصاویر یادگاری می گرفتند. من شخصاً چنین جلوه های چشم نواز از این علاقه و محبت عمیق را که البته طرفینی بود، نظاره گر بوده ام.

تشییع باشکوه مردم مومن گرگان و قم به خوبی نشان داد که علمای ربانی و مردم دار، چه جایگاه رفیعی در قلوب مردم قدرشناس دارند؛ عمق تأثر و حسرت مردم شریف گلستان در فراق و وداع با عالم نامدار و خوشنام خویش جلوه هایی ماندگار را رقم زد که بعضاً در قالب تصویر و فیلم مقابل دیدگانمان قرار گرفت.

در پیامهای تسلیت بزرگان حوزوی و فرهیختگان علمی و سیاسی که معمولاً دقت بالایی در استخدام کلمات و استفاده از عبارات دارند، واژه های وزین و پرمعنایی در مورد این فقیه نزیه و وارسته و به قول رهبر معظم انقلاب وفادار به مردم و پشتیبان نظام، برجسته بود.

انصافاً هم نسبت به تقویت نظام اسلامی، خصوصاً رکن رکین آن ولایت فقیه بسیار همّت داشتند و کوشا بودند و کوچکترین تضعیف در آن را جایز نمی دانستند.

وصیت نامه این عالم ربانی هم مشحون از روایات و نصایح اخلاقی، مستحبات وصیت و ظرافت و تدبیر بود. مبلغی را از وجوه شخصی خود که حاصل از درآمد زمین کشاورزی موروثی شان بود را برای مخارج کفن و دفن و مراسم و هزینه های احتمالی پزشکی، کنار گذاشته بودند تا نه تحمیلی بر ورثه باشد و نه بر وجوه شرعیه.

رحمت و رضوان الهی بر روح مهذّب این عالم ربانی باد که تا واپسین لحظات عمر شریفش، زبانش از ذکر و ثنا و توسل باز نایستاد. حتی در بیمارستان و بستر بیماری با تنی رنجور مناجات اطرافیان بر سر بالینش را به آرامی همراهی و زمزمه می کرد تا این که مشیت الهی چنین مقدّر شد و سرانجام روح بلند و بیقرار این مرجع بصیر در عصر دوازدهمین روز شعبان المعظم ۱۴۴۳ هجریقمری (۲۴/۱۲/۱۴۰۰) به سوی معبود پر کشید و پیکر مطهرش در جوار مضجع شریف کریمه اهل بیت فاطمه معصومه سلام الله علیها آرام گرفت.

عاش سعیداً و مات سعیداً

خداوند این عالم پرجدّ و جهد را با اجداد طاهرینشان محشور نموده و بر علو درجات شان بیفزاید و ما را قدردان وجود چنین گوهرهایی که انوار هدایت‌اند قرار دهد تا بتوانیم از سیره و مجاهدت‌های علمی و عملی این بزرگان و اسوه های تاریخی درس‌های اخلاقی بگیریم و سرمشق زندگی‌مان سازیم.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.