معنویت منهای دیانت یک ذهنیت است

مبلغ/ حجت‌الاسلام مسلم گریوانی ضمن اشاره به چیستی معنویت تصریح کرد: معنویت نوعی فراروی از امور عادی و مادی برای نیل به کمال نهایی است که ما آن کمال نهایی را توحید می‌دانیم.

به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا، پنجمین نشست از سلسله‌نشست‌های فکرت ویژه ماه مبارک رمضان با عنوان «مهارت‌های ارتقای معنوی» با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین مسلم گریوانی، پژوهشگر معنویت، برگزار شد.

گزیده مطالب این جلسه را در ادامه می‌خوانید؛

ابتدا باید توضیح دهیم معنویت چیست و چگونه می‌توانیم برای رشد و ارتقای معنوی خودمان یکسری تمرین‌ها را به کار بگیریم. من از این عناوین، تعریفی در حد اینکه تصویر مشترکی از بحث داشته باشیم ارائه می‌کنم. وقتی می‌گوییم معنویت، اسمش رویش است، یعنی توجه به معنا و باطن. معنویت نوعی فراروی از امور عادی و مادی برای نیل به کمال نهایی است که ما آن کمال نهایی را توحید می‌دانیم؛ یعنی اگر بخواهیم به صورت متعین صحبت کنیم، حقیقت معنویت توجه به توحید است. لازمه این امر این است انسان از امور عادی و مادی عبور کند تا به آن حقیقت نهایی برسد. وقتی این اتفاق افتاد و انسان به قله و کمال معنوی رسید تمام استعدادهایی که به صورت بالقوه در او تعبیه شده بود فعلیت پیدا می‌کند. این تصویر کوتاه از بحث معنویت است.

نسبت معنویت با دین خیلی مورد بحث قرار گرفته است برخی معنویت را خارج از پروژه دین تعریف می‌کنند، در حالی که ما با این دیدگاه موافق نیستیم. وجود برخی آسیب‌ها دلیل نمی‌شود که معنویت را خارج از دیانت تعریف کنیم. طریق نیل به حقیقت از مسیر دیانت می‌گذرد. شخصیت‌هایی چون پیامبر(ص) در چارچوب دیانت این مسیر را طی کردند. ما معنویت منهای دیانت و شریعت را یک ذهنیت می‌دانیم و نهایتا صرف یک احساس خوش، وگرنه چنگی به دل نمی‌زند.

مقصود از مهارت چیست؟ مهارت‌ها ریشه در راهکارها و راهکارها ریشه در اصول و اصول ریشه در مبانی دارند. ما می‌گوییم خدا هست. این «خدا هست» جزء مبانی و نگرش‌های ماست. ممکن است خدا هست صرف باور باشد. اصول، تبدیل این هست به باید و نباید است. وقتی می‌گوییم خدا هست پس خدا باید در زندگی باشد. چه راهکاری برای اینکه خدا در زندگی حضور پیدا کند وجود دارد؟ راهکارش این است که شما باید احساس کنید خدا شما را می‌بیند. در روایات داریم وقتی نماز می‌خوانید طوری نماز بخوانید کانه خدا شما را می‌بیند و شما هم در محضر خدا هستید و او را می‌بینید. با این توصیف مهارت چیست؟ مهارت تمرین ملموس و عینی برای تحقق بخشیدن راهکارهایی مبتنی بر اصول و مبانی است. ما می‌توانیم یک مهارت معنوی را برای یک کودک در قالب بازی و شادی مطرح کنیم.

مهارت‌های معنوی در متن دین

بسیاری از مهارت‌های معنوی در متن دین ما هست و قرآن سبک خاصی را برای ارتقای معنوی انسان دارد. قرآن صرفا بیان برخی مبانی و اصول نیست. اتفاقا مبانی و اصول را قطعی می‌گیرد. مثلا خداوند در آیات مختلف صفات خودش را بیان می‌کند، چرا اینها را مطرح می‌کند؟ شما دو نفر دارید با هم صحبت می‌کنید. قرآن می‌فرماید که وقتی شما با هم صحبت می‌کنید او هم کنار شماست و با شما معیت دارد. ما تعبیر بهتری از معیت برای نشان دادن حضور خداوند نداریم. خدا اینقدر در متن زندگی حضور دارد و وقتی در آیات متعدد، صفات خودش را بیان می‌کند می‌خواهد با این صفات معیت خودش را تبیین می‌کند. سبکی که قرآن پیش گرفته همین راهکارها و مهارت‌های معنوی است ولی باید استخراج شود. باید بگوییم برای این سطح، برای این بیماری این نسخه وجود دارد.

وقتی معنویت را توجه به باطن بدانیم، باید توجه کنیم که انسان ورای این سطح حس و ماده و ظاهرش یک‌سری حقایق و بواطنی درون خودش دارد. انسان غیر از حس یک سطح خیال دارد که روی مدرکات خودش پردازش می‌کند. بالاتر از خیال، تعقل است که حکمای ما به خوبی آن را تبیین کردند. از سوی دیگر مهارت‌ها باید مبتنی بر اصول و مبانی باشد. ما می‌توانیم مهارت‌ها را متناسب با این ساختار تقسیم‌بندی کنیم. مثلا یکسری مهارت‌ها ناظر به حس است که چگونه از عالم حس به عالم معنا منتقل شویم.

تجربه معنوی روزه‌داران

بسیاری از افرادی که تجربه روزه‌داری دارند حتما مزه روحانیت و معنویتی را که در این ماه است چشیده‌اند. یک زمان انسان آنقدر در افطار و سحر می‌خورد که اصلا حس گرسنگی به او دست نمی‌دهد. این روزه‌داری نیست. روزه‌داری یعنی انسان از امور مادی یک پله بالا بیاید. کسانی که تجربه روزه با آداب باطنی خودش را دارند تجربه معنوی داشتند. روزه‌داران در زمان نزدیک به افطار سبکی و سبک‌بالی را حس و با عالم معنا ارتباط برقرار می‌کنند. در آن لحظه انسان دوست دارد با خدا حرف بزند و نماز بخواند.

میل به عالم معنا در همه ما هست ولی چطور این میل ظهور می‌کند؟ زمانی که زمینه آن را در حس فراهم کنیم. در این مرحله است که باید بررسی کنیم در مرحله حس چه مهارت‌هایی داریم. اگر انسان یک مقدار از عالم مادی بیرون بیاید و عالم معنا را مزه کند دیگر برنمی‌گردد. وقتی انسان لذت روحی و معنوی را مزه کند دیگر به لذات مادی برنمی‌گردد و دیگر خوردن و آشامیدن برای انسان لذت نیست.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.