کارکرد دین در دنیای مدرن چگونه است؟

مبلغ/ به نظر شما آیا دین می‌تواند در دنیای مدرن کارکردهای مثبت داشته باشد؟ در این صورت آیا می‌توان از اسلام تعبیری منطبق با نیازهای بشر عصر مدرن ارائه داد؟

به گزارش «مبلغ» به نقل از اسلام کوئست، دین یک واژۀ عام است که شامل همۀ ادیان اعم از ادیان آسمانی و غیر آسمانی، تحریف نشده(اسلام) و تحریف شده و … می‌شود. به اعتقاد ما تنها اسلام است که در همۀ زمان‌ها و در تمامی اعصار می‌تواند کارکردهای مثبت داشته باشد و ادیان دیگر از چنین توان‌مندی برخوردار نیستند؛ زیرا تنها اسلام دین خاتم و کامل‌‏ترین دین مرسل است.

اساسا حوزۀ کارکرد دین از حوزۀ کارکرد علم و تکنولوژی کاملا متمایز است. دلیل نیاز آدمى به دین، وجود امورى است که انسان با عقل، حس و تجربۀ خود نمى‌تواند به آنها دست پیدا کند. این مطلب؛ یعنى محدودیت ابزار ادراکى ما در مباحث فلسفى مورد تأیید عقل قرار گرفته و قرآن نیز به آن اشاره کرده و می‌فرماید: “… علّمکم ما لم تکونوا تعلمون”؛[۱] به شما آنچه را نمی‌توانستید بدانید، یاد داد. با این وصف، هیچ‌گاه بشر به نقطه‌اى نمی‌رسد که از دین بی‌نیاز شود.

دین در سه بخش براى انسان برنامه و راه‌کار دارد و در تلاش است که به تصحیح سه نوع ارتباط بپردازد:

ألف) ارتباط انسان با خود،

ب) ارتباط انسان با دیگران (طبیعت و جامعه)،

ج) ارتباط انسان با خدا،

از این‌رو هم به دنیا توجه می‌کند و هم به آخرت. اسلام به دنبال آبادانى دنیایى است که آخرتش را هم آباد کند و چنین چیزى از عهدۀ اخلاق دنیایى و … خارج است. دین هم به دل توجه دارد و هم به عقل. چگونه علم می‌تواند براى بشرى که تاکنون از او و ابعاد وجودیش شناخت کاملى پیدا نکرده است، برنامه‌‏اى جامع عرضه کند و سعادت او را تأمین نماید. اگرچه علوم بشرى کارسازند، اما این علوم تنها در طراحى سازوکارهاى مناسب به مدد ما می‌آیند و از ارائۀ مکتب و فلسفه و نظام عاجزاند و بشر پیش از هر چیز به برنامه و مکتب نیازمند است و آن‌گاه به سازوکار. در اسلام طراحى سازوکارهاى مناسب به خود انسان‌‏ها واگذار شده است و دین متکفل امورى است که علم به تنهایى قادر نیست آنها را به دوش بکشد.

با پیش‌رفت تکنولوژی دامنۀ برنامه‌ریزی و قانون‌گذاری دین گسترش می‌یابد و با پیدایش موضوعات جدید، فقهای تیزبین اسلام، احکام موضوعات جدید را از منابع فقه اسلام استنباط و استخراج می‌کنند و با وجود حوزۀ گستردۀ اجتهاد در فرهنگ اسلام جای هیچ‌گونه تردیدی بر انطباق احکام اسلام بر مقتضیات و نیازهای بشر عصر مدرن باقی نمی‌ماند.

از سوى دیگر، اگر چنین چیزى درست بود که پیش‌رفت علم و تکنولوژی باعث بی‌نیازی از دین شود، می‌بایست پس از گذشت یک یا چند قرن از ظهور اسلام، بشر بی‌نیازى خود را از دین احراز می‌کرد و با عقل خویش دنبالۀ راه را می‌پیمود. تاریخ معاصر بهترین گواه بر بطلان چنین امرى است. بشر نه تنها احساس بی‌نیازى از دین نکرده، بلکه پس از عصیان در برابر دین، بعد از رنسانس، و چشیدن تلخی‌هاى فراوان در این‌راه، امروزه هر لحظه به دین نزدیک‌‏تر و خود را به آن نیازمندتر احساس می‌کند.[۲]

 

[۱]. بقره، ۲۳۹.

[۲]. منابع براى مطالعه بیشتر: «سرّ خاتمیت دین اسلام»، ۳۸۶؛ «دین و تحول»، ۸؛ «اسلام و ضرورت یک طرح»، ۱۶؛ «اسلام و نظریه‏ى اندیشه مدون»، ۱۷؛ «مقایسه‏اى بین علم و دین»، ۲۱۰؛ هادوى تهرانى، مهدى، ولایت و دیانت، ص ۵۶ – ۱۳، قم، خانۀ خرد؛ هادوى تهرانى، مهدى، باورها و پرسشها، قم، خانۀ خرد؛ هادوى تهرانى، مهدى، مبانى کلامى اجتهاد، قم، خانۀ خرد.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.