راه علامه طباطبایی در پیوند قرآن و جامعه دنبال نشد
مبلغ/ احمد مبلغی با طرح این پرسش که آیا تفسیر امروزی از قرآن میتواند مشکلات را حل کند و ما را از تاریکی شبهات نجات دهد؟ گفت: خیر، باید تحولی اساسی را در مطالعات تفسیری ایجاد کنیم. حوزه نباید تفسیر قرآن را بر یک امر مکرر بنا کند، بلکه باید برای تفسیر اهمیتی فراتر از فقه قائل شود.

به گزارش «مبلغ»، با گذشت چند دهه از انقلاب اسلامی متأسفانه به علت برخی عملکردهای نادرست و کنشگری ناقص در برخی عرصهها، زمینه برای نگاه منفی به دین در بستر سیاسی و اجتماعی فراهم شده است. همچنین به جای آنکه در حوزه و دانشگاه شاهد توسعه و تعمیق پژوهشهای کارگشا و کارساز در رفع معضلات باشیم، به سمت کمیتگرایی رفتهایم.
بدین منظور و نیز به بهانه انتخاب آیتالله احمد مبلغی، به عنوان رئیس جدید شورای دینپژوهان کشور، خبرنگار ایکنا با او گفتوگویی انجام داده است که میخوانید.
طبق نگاه آیندهپژوهانه و جامعهشناسانه، وقتی کلیسا در غرب به حاشیه رفت، دین رسمی به کنج عزلت رانده شد و الهیدانان به تدریج دامن از عرصه اجتماعی برگرفتند و به چهاردیواری کلیسا پناه بردند و فلاسفه جای آنان را پر کردند و میداندار شدند. سپس فلسفه امتداد اجتماعی و اقتصادی و سیاسی یافت و همه ساحتها را دربرگرفت و بر دنیا مسلط شد، ولی در ایران امروزه با به حاشیه راندن تدریجی کنشگران دینی، جامعه گرفتار بیهویتی سیال شده است. آیا با چنین وضعی بهتر نیست که جامعه تجربههای تلخ را تکرار کند تا خود با انتخابش به دین بازگردد، به جای آنکه ما بخواهیم از زاویه دین به همه چیز بنگریم؟
از آنجا که بنده مطالعات دینی داریم، برای نقش و کارکرد دین اهمیت زیادی قائلم، ولی به شرط آنکه پژوهش دینی رخ دهد. در غیر این صورت، توهم جای پژوهش را خواهد گرفت. بنابراین اگر بناست دین پشتوانه حکومت و جامعه باشد، نیازمند دو بال است، یکی ایمان و دیگری اندیشه دینی. بنابراین کنار گذاشتن دین رافع مشکلات نیست و بسیاری از معضلات کنونی در اثر کمتوجهی به دین و پژوهشهای دینی رخ داده است. باید مطالعه و پژوهش در زمینه ایمان مردم و اندیشه دینی را ادامه دهیم و آسیبها را بشناسیم و بشناسانیم و دریابیم که چرا در مواردی ایمان در جامعه کم شده است و راه تقویت ایمان چیست؟
دین ناموس و اساس حرکت ما و از شریعت هم مهمتر است؛ قرآن در آیه ۱۳ سوره شوری فرموده: «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ.» بال دیگر برای تقویت ایمان دینی، تقویت اندیشه دینی است که آن هم با پژوهش دینی به دست میآید. ایمان دینی هم با آسیبشناسی به دست میآید؛ حوزه علمیه و انقلاب و نظام و نسل ما نیاز به دین دارند و هر چیزی در جامعه با دین ربط و رابطه دارد و دین با تقویت ایمان و اندیشه دینی محقق خواهد شد. از این رو میتوان با تغییر رویکرد در پژوهشهای دینی و تقویت خدمات اجتماعی و فرهنگی کوشید که روحانیت جایی برای تکرار تجربههای غرب نباشد. در غرب کلیسا در برابر آزادی و عقلانیت ایستاد، ولی روحانیت در ایران مدافع عقلانیت و آزادی مشروع است.
اگر به دین و دو بال آن بازگردیم، دین کم نخواهد آورد، بلکه میتواند حرف قویتری را در عرصه جهانی بزند. طبق روایات، وقتی مشکلات و شبهات به صورت امری شکننده و تاریکیبخش به سراغ شما آمد، «علیکم بالقرآن»؛ به سراغ قرآن بروید. ما قرآن را داریم. قرآن دریای عمیق علم، معرفت، انگیزه، انسانسازی و هستیشناسی توحیدی است و اگر امروز کمتر از آن در گرهگشایی از کارها بهره بردهایم، به سبب آن است که باید تفسیر مناسبی را ارائه دهیم. آیا تفسیر امروز میتواند مشکلات را حل کند و ما را از تاریکی شبهات نجات دهد؟ خیر، باید تحولی اساسی را در مطالعات تفسیری ایجاد کنیم. حوزه نباید تفسیر قرآن را بر یک امر مکرر بنا کند، بلکه باید برای تفسیر اهمیتی فراتر از فقه قائل شود. رشته تخصصی بنده فقه است، ولی قبل از هر چیز باید به قرآن اهمیت بدهیم. قرآن نیازمند مطالعات عمیقتری است، زیرا مطالعات سرسری جوابگو نیست. متأسفانه راهی که علامه طباطبایی گشود و قرآن را به جامعه پیوند زد دنبال نشده است. میتوان جامعه را با اندیشههای قرآنی در چارچوب روایات و معارف اهل بیت(ع) اصلاح و نیز رابطهای بین قرآن و جامعه برقرار کرد. پس دین قدرتمند است به شرط اینکه ایمان به دین و اندیشه دینی قویتر و پویاتر و جدیتر به میدان بیاید.
متأسفانه نحوه و نوع پژوهشهای کنونی در بسیاری از موارد برای رفع تکلیف و پر کردن رزومه است که نقش چندانی در رفع نیازهای روز ندارد. تحلیل شما چیست؟
مراکز پژوهشی دچار آسیبهای جدی شدهاند، زیرا درباره موضوعاتی پژوهش میشود که برای جامعه مفید نیست و بود و نبود آن دردی دوا نمیکند و بخش زیادی از هزینهها صرف موضوعات غیرکاربردی و تکراری و غیرضروری میشود. آسیب دیگر در پژوهشهای دینی و علوم انسانی، تداخل و موازیکاری است، یعنی چند مرکز پژوهشی با صرف هزینههای پژوهشی بر یکسری موضوعات مشترک تمرکز میکنند؛ به ویژه اگر بر موضوعات مورد نیاز جامعه تمرکز نشود، فاجعه است.
همچنین باید پژوهشها را به همدیگر پاس بدهیم؛ یعنی یک مرکز نمیتواند به تنهایی به نتیجه برسد، بلکه باید با هم مرتبط باشیم؛ وقتی پژوهشها در حال تبادل با هم نیستند چگونه میتوانند دردهای جامعهای را درمان کنند که همه ارکان آن با هم مرتبط هستند. علاوه بر این، بسیاری از پژوهشها شکل میگیرند، ولی براساس روش علمی نیستند. لذا خروجی آن کمیتی است که سره از ناسره در آن بازشناخته و تمییز دادهشده نیست و نیز بخشی از خروجیها قابل اجرا نیست و فقط پژوهشگران برای خودگویی و خودخندی پژوهش کردهاند.
راه حل چیست؟
تعداد آسیبها در پژوهش کم نیستند، ولی آیا جایی هست که آنها را سامان دهد؟ در اینجا دو کار را میتوان انجام داد؛ یکی نقش اداری و دیگری الهامی. نهادی چون شورای دینپژوهان نقش الهامی دارد و سابقه آن هم این را نشان میدهد، یعنی در دوره سخت بیپژوهشی و کمپژوهشی قویترین نداهای الهامبخش را در کشور سر داده است و ما قصد داریم این نقش تقویت شود. از آنجا که وجدان پژوهش در حوزه قوی است و محققان افرادی جدی، بیدارتر، مستعدتر و باانگیزهترند، دل خوش کردهایم که الهامات ما از طریق نشست، رایزنی و … به گوش نسل جدید برسد تا هم به حوزه و هم به دین خدمت شود.
نقش اداری نیز برعهده مدیریت حوزه و بسیار حساس و شکننده است، زیرا اگر سامانه اداری حوزه متوجه سختی مسیر پژوهش نباشند، ناخودآگاه جلوی بسیاری از ایدهها گرفته میشود. از سویی پژوهش نیازمند مدیریت پژوهش است و از سوی دیگر باید مراقبت کنیم که پژوهش امری خشک و دستوری نباشد، زیرا اگر جلوی برخی پژوهشها گرفته شود، ممکن است مورد نیاز حوزه باشد، ولی به اشتباه جزء اولویتها قرار نگیرد. بنابراین از مدیریت حوزه درخواست میکنیم که سازوکاری را برای مدیریت پژوهش با در نظر گرفتن همه معیارها ایجاد کند.