قرآن هویت‌های مختلف را نفی نکرده است/ خدمت دانش‌های اسلامی به تقریب

مبلغ/ عضو مجلس خبرگان رهبری و استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه دانش‌های ما باید در خدمت تقریب باشند اظهار کرد: قرآن اصولاً هویت‌ها را نفی نکرده است چراکه یک امر اجتماعی است و اساساً نمی‌توان آن را نفی کرد اما دین اسلام دنبال هویتِ تسامحی و تعاملی است.

به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا، پنجمین نشست بین‌المللی ادب اختلاف با موضوع «تقریب در قرن ۲۱ میلادی؛ چالش‌ها و چشم اندازها» از سوی دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری در این نشست  با موضوع «آینده‌پژوهیِ تقریب» به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید:

موضوع تقریب و وحدت در قرن بیست‌ویکم، چه از حیث نگاه به چالش‌ها و فرصت‌های فرارو و ارائه چشم‌اندازی از این قرن موضوعی بسیار مهم است و طبیعتآً این بحث، ذیل آینده‌پژوهیِ وحدت و تقریب جای می‌گیرد. ما نیاز زیادی به آینده پژوهشی داریم مخصوصا در عصر کنونی که مسائل به شدت در حال تحول هستند و باید برای آینده فکری کنیم و به استقبال مسائل برویم چراکه در غیر این‌صورت و بدون توجه به سناریو‌هایی که در آینده با آن مواجه هستیم حرکت اجتماعی نسبت به مسائل مهم، قابل تحقق و برنامه‌ریزی نیست. از آنجا که وحدت و تقریب امری بسیار اساسی است می‌باید به سمت چنین مطالعاتی پیش برویم.

اهمیت آینده‌پژوهیِ تقریب

طبیعتاً آینده‌پژوهشی بر عهده دانشگاه اسلامی است که آن را انجام دهد. کار دانشگاه مذاهب نیز دانشی است و این دانشگاه باید بخشی از مطالعات خود را معطوف به آینده‌پژوهیِ وحدت کند. این موضوع چهارچوبی است که اگر به دقت رخ دهد، هم نگاه کنونی ما را نسبت به تقریب و ماهیت فعالیت‌ها از حیث ارتباط با آینده علمی‌تر و دقیق‌تر می‌کند و هم اینکه می‌فهمیم چه خطرات و فرصت‌هایی برای ما وجود دارد لذا برنامه‌ریزی و شتاب ما هدفمندتر و دقیق‌تر و غایت‌مدارتر می‌شود.

موضوع آینده‌پژوهیِ تقریب، از زوایای مختلفی قابل انجام است که یکی از آنها اقتضائات مذهب، دیگری امت و شئون مربوط به آن و ماهیت شناسی محتوای امت در عصر کنونی و بعد دیگر نیز سیاست و جهانی شدن است. مذهب از چند مؤلفه تشکیل شده است که هرکدام از این مؤلفه‌ها را باید تحت کاوش آینده‌پژوهانه قرار دهیم که یکی از آنها مجموعه اعتقادات مذهب به عنوان پایه و زیرساخت آن است. مورد دوم هویت مذهبی است و چون اتباع یک مذهب در جامعه حضور دارند لاجرم دارای ماهیت و هویتی اجتماعی هستند. شأن سوم، دانش‌های اسلامی مربوط به یک مذهب است. شأن دیگر، مواردی همانند جغرافیایِ مذهب یا سیاست حاکم بر آن است. هریک از این مؤلفه‌ها را باید با نگاه به آینده مورد بحث قرار دهیم.

وظایف اصحاب و علمای مذاهب

طبیعتآً عقاید و مخصوصاً عقاید کلامی، امور اساسی یک مذهب هستند. البته پدیده‌های مختلف یک مذهب در طول زمان گاهی امتدادها و پیرایه‌هایی پیدا می‌کنند لذا یکی از وظایف اصحاب و علمای مذاهب این است که بین اعتقادات سره و دقیق و پایه‌ای مذهب متبوع خود و آنچه عوام بر آن افزوده‌اند یا در گذر زمان پدید آمده تفکیک کنند چراکه وقتی مذهب به صحنه می‌آید با همه کیان و حقیقت خود باید بیاید تا ظرفیت‌ها و انرژی‌هایی که در اختیار دارد را در عرصه‌های مختلف تزریق کند و پروژه قرآنی تقریب را محقق کند.

درباره مؤلفه دوم که هویت است باید گفت هویت، امری اجتماعی است و مجموعه‌ای که دارای فرهنگ، اندیشه، پیشینه و مصالح و منافع واحد هستند هویت جمعی پیدا می‌کنند که در تک تک انسان‌های وابسته به آن مجموعه، این احساس هویت وجود دارد لذا نباید تصور کرد مجموعه‌ای دارای اندیشه واحد در جامعه باشند و هویت واحد پیدا نکنند حال سؤال این است که تغییرات در جهان و حرکت به سمت جهانی‌ شدن، هویت را از بین می‌برد یا نه؟ بر اساس گفتار عالمان، در فضای جهانی شدن، هویت‌های اجتماعی هرچه بیشتر پررنگ‌تر می‌شوند گرچه گمان بر این است که این هویت‌ها به سمت محو شدن و افتادن در حاشیه می‌روند.

وضعیت هویت‌های مذهبی در عصر جهانی شدن

از جمله این هویت‌ها، هویت‌های دینی و مذهبی است که دائماً پررنگ‌تر می‌شود مگر اینکه یک دین یا مذهب توانایی خود را ذاتاً از دست داده باشد. موضوع دیگر این است که آیا این هویت‌ها، در فضای آینده با وضعیتی که در گذشته داشتند و غیریت‌سازی می‌کردند همچنان بر طبل غیریت‌سازی خواهند زد یا خیر؟ اساساً هویت غیریت‌ساز است اما غیریت‌سازی را می‌توان به دو شکل، مد نظر قرار داد که یکی غیریت‌سازی ایجابی و تعاملی و دیگری غیریت‌سازی منفی و تخاصمی است. به نظر می‌رسد هرچه زمانه به پیش می‌تازد هویت‌ها به سمت دور شدن از تخاصم می‌روند چراکه جهانی شدن، آنها را در تعامل با هم قرار داده است.

قرآن اصولاً هویت‌ها را نفی نکرده است چراکه یک امر اجتماعی است و اساساً نمی‌توان آن را نفی کرد اما دین اسلام، دنبال هویتِ تسامحی و تعاملی است. وقتی قرآن از اقوام و ملت‌های مختلف سخن می‌گوید می‌فرماید این هویت‌های مختلف برای این است که یکدیگر را بشناسید و نباید در برابر هم قرار گرفته و در حال تخاصم باشید. «وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ هر کسی را راهی است به سوی حق که بدان راه یابد (یا قبله‌ای است که به آن روی آورد) پس بشتابید به خیرات که هر کجا باشید همه شما را خداوند (به عرصه محشر) خواهد آورد و محققا خدا بر همه چیز تواناست» (بقره/ ۱۴۸) قرآن می‌گوید اگر می‌خواستیم یک امت تشکیل می‌دادیم بنابراین هویت مذهبی یک امر لاجرم است اما قرآن می‌گوید به جای تخاصم، دنبال تعامل باشید. تا خیرات به میزان بیشتری ظهور و بروز پیدا کنند بنابراین به نظر می‌رسد حرکت پرشتاب قرن بیست و یکم، هم هویت‌ها را پررنگ‌تر می‌کند و بهتر است ما امت اسلامی بکوشیم به سمت قبولی دیگری در این شرایط پیش برویم تا امت واحده اسلامی بدون درگیری و اختلاف را شاهد باشیم.

دانش‌های اسلامی در خدمت وحدت باشند

درباره دانش‌ها باید گفت که زمانی دانش‌های اسلامی یکی بودند و ارزش‌افزوده‌ زیادی برای امت اسلامی ایجاد می‌کردند و تعاملات زیادی بین علمای شیعه و سنی وجود داشت و بر کتاب‌های همدیگر حاشیه می‌نوشند که این اقدامات در خدمت وحدت بود اما به مرور زمان برخی فاصله‌ها ایجاد شد هرچند که امروزه حرکات دانشی همانند ایجاد دارالتقریب و بسیاری جاه‌های دیگر به سمت ایجاد گزاره‌های معطوف به وحدت است و اساساً دانش‌های ما و فقه و تفسیر باید در راستای ایجاد وحدت و تقریب باشد چراکه امروزه مشکلاتی گریبانگیر ما شده که به اسلام و پیامبر گرامی اسلام(ص) ضربه می‌زند لذا دانش‌های ما باید گزاره‌هایی در خدمت اسلام و قرآن و مبانی ما ایجاد کنند.

درباره آداب و شعائر هم باید گفت که اصولاً ذات آداب، اختلاف را نمی‌خواهد بلکه باید علما، آداب و شعائر را در خدمت وحدت و تقریب در میان مذاهب مختلف اسلامی قرار دهند. اگر یک مذهب دارای شعائری است باید آن را به گونه‌ای ارائه کند که منجر به اختلاف نشود چراکه اختلاف همانند یک زهر مهلک است و برای همه امت اسلامی خطرناک است.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.