تصویرسازی نادرست از مهاجرت؛ منظور از آبادی‌ خالی چیست؟

مبلغ/ یکی از موضوع‌هایی که در سالیان اخیر بارها به آن پرداخته شده و هشدارهای مختلفی درباره آن داده می‌شود موضوع تغییرات جمعیت روستایی است اما به گفته یکی از مسئولان، «بررسی جزئیات آماری آخرین سرشماری‌ انجام شده نشان می‌دهد رسانه‌ها در این زمینه فقط به کلیات توجه دارند اما وقتی وارد جزئیات می‌شویم، به نتایج دیگری می‌رسیم.

به گزارش «مبلغ»، نعمت الله رضایی معاون برنامه‌ریزی و امور زیربنایی معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم کشور در گفتگو با ایرناپلاس به تغییرات جمعیت روستایی، میزان مهاجرت از روستا به شهر، دلایل ایجاد یک ذهنیت غلط برای افکار عمومی و رقم واقعی مهاجرت درون­‌کشوری را در سال­‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ (آخرین سرشماری رسمی) پرداخته است.

وضعیت جمعیت روستایی به طورکلی چگونه است؟

جمعیت روستایی ما از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۷۵ اضافه شد و به ۲۳ میلیون نفر رسید؛ از سال ۷۵ تا ۹۵ (آخرین سرشماری رسمی)، این رقم به ۲۰ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر کاهش یافته است؛ یعنی در طول ۲۰ سال، یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از مطلق جمعیت روستایی کشور کم شده که دو دلیل متفاوت دارد.

از سال ۳۵ تا ۷۵ جمعیت روستایی کشور چگونه با وجود موج­‌های مهاجرتی، زیاد شده بود؟

سهم جمعیت روستایی نسبت به کل جمعیت کشور کم شده اما از نظر مطلق عددی، جمعیت روستاها زیاد شده است زیرا در سال ۱۳۳۵ از کل ۲۰ میلیون جمعیت کشور، ۱۳ میلیون آن معادل ۷۰ درصد، روستایی بوده‌اند. در سال ۱۳۶۰ نسبت و عدد مطلق جمعیت شهری و روستایی برایر می‌­شود؛ یعنی۵۰ درصد در روستا و ۵۰ درصد در شهرها ساکن شدند. از این سال به بعد، مطلق جمعیت روستایی بالا می­‌رود اما به‌دلیل رشد جمعیت شهری، نسبت جمعیت روستا به شهر، کم می­‌شود.

وضعیت مهاجرت از روستا به شهر در سال­‌های اخیر چگونه بوده است؟

در فاصله زمانی بین دو سرشماری ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، حدود ۵ و نیم میلیون نفر در کشور جابجا شده­‌اند (مهاجرت درون کشوری) و از سال ۹۰ تا ۹۵، چهار و نیم میلیون نفر؛ اما اصل قضیه این است که از سال ۸۵ تا ۹۰، از هر۱۰۰ نفر مهاجر درون کشوری، ۶۵ نفر از شهر به شهر جابجا شده‌اند (به طور مثال از اراک به تهران)؛ ۷ نفر روستا به روستا و فقط ۱۳ نفر از روستا به شهر رفته و ۱۵ نفر از شهر به روستا آمده‌اند(مهاجرت معکوس).

به عبارت دیگر، در طول ۵ سال (۸۵ تا ۹۰)، میزان جمعیتی که از روستا به شهر و از شهر به روستا رفته (با توجه به نسبت جمعیتی روستا و شهر) به نفع روستا بوده و مهاجرت از شهر به روستا بیشتر بوده است. درفاصله ۹۰ تا ۹۵، میزان مهاجرت از روستا به شهر ۱۵ درصد و شهر به روستا ۱۲ درصد بوده است؛ به این ترتیب در مهاجرت به یک ثبات نسبی رسیده­‌ایم؛ به این معنی که وضعیت مهاجرتی کشور در ۱۰ سال ۸۵ تا ۹۵، به تعادل رسیده است. در این فاصله، بعد از کسر میزان دو مهاجرت از هم، به عدد ۸۲۰ نفر می­‌رسیم که نزدیک به صفر است؛ در حالی­‌که در دهه­‌های گذشته، این عدد ۳۴۹ هزار، ۳۲۶ و حتی ۸۵۶ هزار نفر هم بوده است. (جدول زیر)

پس چرا نسبت جمعیتی روستا به شهر تغییر کرده است؟ 

نکته دقیقا همین است؛ دلیل عمده تغییرِ نسبتِ جمعیت روستانشین به شهرنشین، تبدیل نقاط روستایی به نقاط شهری بوده است. در تقسیمات کشوری، نقاط جمعیتی بزرگ روستایی را مدام به شهر تغییر وضعیت می­‌دهیم. وقتی مراکز همه بخش­‌ها را به عنوان شهر اعلام می­‌کنیم، ناگهان جمعیت روستایی قبلی، به حساب جمعیت شهری اضافه و به عنوان شمار شهرنشینان محاسبه می­‌شود. در سال­‌های گذشته در بخشنامه­‌های مختلف، جمعیت ۲۵۰۰ تا ۱۰ هزار نفر مستقر در یک مکان، به عنوان نقطه شهری اعلام شده­‌اند و با این روند، معلوم است که محاسبه جمعیت روستایی کمتر می­‌شود.

در این صورت با توجه به این داده­‌های که از مرکز آمار ایران بیان می‌کنید، میزان مهاجرت از روستا به شهر به آن شدتی نبوده که در ۷ سال گذشته در رسانه­‌ها منتشر شده.

رسانه­‌ها نقل‌قول­‌هایی را مطرح کرده­‌اند…

نکته همین‌جاست؛ اما موضوع این است که آن تبلیغات نادرست چندساله و دمیدن بر حباب «تخلیه ۳۳ هزار روستا» باعث شد برخی مسئولان به درک نادرستی برسند و در سفر هیات دولت به استان لرستان نقل شد

نه! در آن سفر اتفاقا کاملا درست گفته ­شد و ضرورت توجه به روستا و اقتصاد آن مطرح شد.

اما در آن زمان، در خبرها آمد که در بیشتر «روستاهای کشور» گاز، آب و برق وجود دارد اما با این حال روستاییان در روستا نمی‌مانند و مهاجرت می‌کنند و

اتفاقا ما هم می­‌گوییم مهاجرت باید معکوس باشد؛ در روستاها اقداماتی زیادی انجام که سبب شده هم آب داشته باشند هم برق و هم گاز و نشان می­‌دهد وضعیت مناسبی دارند اما بازهم شرایط جامعه روستایی ما باید بسیار بهتر از وضع کنونی باشد. برخی فعالیت­‌های اقتصادی نیز انجام شده که روستا را دچار مشکل کرده است؛ مانند بهره­‌برداری بی­‌رویه از منابع آب­‌های زیرزمینی.

معتقدم اقتصاد روستا با توجه به امکاناتی که در چهار دهه به آنجا رفته، نیارمند توجه ویژه است؛ از ابتدای انقلاب تا کنون میزان امکاناتی که به روستا رفته، همگی افزایشی بوده­‌اند اما نسبت جمعیت روستاها به کل جمعیت کشور کاهشی است.

بخشی از این رخداد محصول تبدیل نقاط روستایی به شهر و بخشی ناشی از مهاجرت است؛ از طرفی شما در حوزه روستا هرجا را که نگاه کنید می­‌بینید اوضاع در حال رسیدن به نقطه مطلوب است؛ به طور مثال الان جمعیت روستایی بهره­‌بردار از راه آسفالت ۹۵ درصد است؛ میزان آبادی­‌های برخوردار از برق سراسری ۹۸ درصد و جمعیت روستایی تحت پوشش آب لوله­‌کشی ۹۵ درصد؛ اما باید توجه داشت که در همین شرایط، ۸۳۰۰ روستا داریم که دچار تنش‌آبی هستند؛ یعنی آب لوله‌کشی و شبکه انتقال دارند اما به هر دلیلی (از جمله خشکسالی)، آب ندارند و باعث شده تنش‌آبی داشته باشیم.

این ارقام بسیار مهم، خوشحال­‌کننده و باعث امیدواری است به‌ویژه که از سوی معاونت توسعه روستایی به‌عنوان نهاد تخصصی توسعه روستاهای کشور اعلام می­‌شود و موثق­‌ترین است؛ اما پرسش این است که آمارهای اشتباه در چند سال اخیر، آن­قدر تکرار شد که برخی مسئولان را به این تعبیر رساند که گویا آمار مهاجرت بسیار بالاست و

به نظرم درباره تصویر مهاجرت در کل کشور، باید به همه نقاط کشور توجه کرد، نه یک منطقه خاص…

دقیقا؛ اما پرسش این است که چرا ذهنیت مسئولان، مردم و خبرنگاران درباره مهاجرت و تخلیه روستاها، تا این حد اشتباه و دستاوردهای نظام در توسعه روستاها کوچک نشان داده شد؟

اجازه دهید نکته دیگری بگویم! اگر شما (خبرنگاران) در این قضیه روشن شوید، بسیاری از قضایا حل می­‌شود؛ اگر روی نقشه کشور، خطی فرضی از سرخس به بندر دیلم وصل کنیم، ۵۰ درصد مساحت کشور در زیر و ۵۰ درصد بالای آن قرار می­‌گیرد؛ به عبارتی نقاط جنوب و جنوب شرق کشور را در یک منطقه و شمال و شمال غرب را در یک منطقه دیگر می­‌بینیم.

در سال ۹۵، ۲۲ درصد جمعیت روستایی در قسمت پایین و ۷۸ درصد بالای خط بوده؛ این نسبت پیش از این ۲۳ به ۷۷ و در سال ۵۵، ۴۰ به ۶۰  بوده است…

اما استانی مانند لرستان که میزان زیادی مهاجرت دارد در بالای خط قرار دارد...

بله، جمع جبری مهاجرت کل کشور از روستا به شهر و برعکس مورد نظر است؛ در برخی شهرستان­‌های این استان، میزان مهاجرت روستا به شهر به­‌شدت بالاست اما برخی از نقاط نزدیک استان البرز و روستاهایی که نزدیک کلان­شهرها هستند بعضا مهاجرت معکوس دارند به این دلیل که محل خوابِ بخشی از جمعیت بیرون شهر و محل کار در شهر بزرگ قرار دارد؛ فرد صبح می­‌آید در محل جمعیتی بزرگ، کار می­‌کند و شب برمی­‌گردد به خوابگاهش. مقصود اینکه ما برآیند مهاجرت در کل کشور را می­‌گوییم اما وقتی به‌صورت نقطه‌به‌نقطه تحلیل و بررسی کنیم، عارضه­‌های بسیاری داریم که باید برطرف شود.

شما می­‌گویید برآیند مهاجرت متعادل است و

بله، به عنوان معاون برنامه­‌ریزی معاونت توسعه روستایی کشور، برآیند کل را می­‌گویم اما وقتی وارد جزئیات می­‌شویم، بحث­‌های متفاوت و مجزای دیگری وجود دارد؛ اما خبرنگاران عمدتا سراغ یک نقطه می­‌روند! در صورتی که آن نقطه نشان­‌دهنده کل کشور نیست…

اما خبرنگاران و رسانه­‌ها آمار را از مسئولان می‌گیرند؛ اعداد و ارقامی که باعث این ذهنیت اشتباه در میان اقشار مختلف شده، به نقل از معاون توسعه روستایی در دولت یازدهم و دوزادهم مطرح می­‌شد؛ حال اینگونه نتیجه بگیریم که به‌طور کلی اگر کسی بخواهد درباره میزان مهاجرت از روستا به شهر صحبت کند، باید چند نکته را در نظر بگیرد؛ یکی تغییر تعریف آبادی و

برخی مواقع ما شهود داریم و آن شهود را تعمیم می­‌دهیم؛ به طور مثال می­‌گوییم روستا شده خانه دوم و مردمی که به روستا می­‌روند به خانه دوم خود می­‌روند و از این قبیل؛ در صورتی که نمی­‌دانیم در تعریف سرشماری، زمانی می‌گوییم یک نفر از جایی به جای دیگر رفته و زندگی می­‌کند که ۶ ماه به‌علاوه یک روز در آن مکان ساکن باشد.

به طور نمونه، من زمانی در جمعیت تهران قرار می­‌گیرم که بیش از ۶ ماه در تهران سکونت داشته باشم؛ حتی اگر بچه یک منطقه دیگر باشم. درمورد خانه دوم هم همین است؛ اکر یک نفر منزل دومش در یک روستا باشد و بیش از ۶ ماه در آنجا باشد، جزو جمعیت روستایی محسوب می­‌شود.

اگر بخواهید تصویر روشنی از وضعیت مهاجرت یا جمعیت روستایی در ۱۰ سال اخیر ارائه دهید؛ چه نکاتی را مطرح می­‌کنید؟

پاسخ این است که نسبت جمعیتی روستایی ما اکنون ۲۶ درصد و شهری ۷۴ درصد است؛ درباره مهاجرت از روستا به شهر می­‌گویم که این روند کاهند بوده و نسبت جمعیت روستایی در ۶۰ سال گذشته، کاهشی بوده چون از ۶۹ به ۲۶ درصد رسیده اما مطلق جمعیت تا سال ۷۵ افزایشی بوده و از ۱۳ میلیون در سال ۳۵ به ۲۳ میلیون نفر در سال ۷۵ رسیده است.

این عدد از سال ۷۵ تا ۹۵، با شیب کندی در حال کاهش است و الان به ۲۰ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر رسیده اما چه در زمانی که افزایشی بوده و چه در زمان کاهش، بسیاری از نقاط روستایی تبدیل به شهر شده­‌اند؛ پس بخشی از این کاهش جمعیت روستایی، ناشی از تبدیل نقاط روستا به شهر است و بخشی، ناشی از رشد منفی جمعیت. به عبارت دیگر جمعیت روستایی کشور از سال ۷۵ به این طرف، منفی شده است؛ در واقع نرخ رشد جمعیت روستایی ما کاهنده شده و به همین دلیل است که جمعیت روستا کاهش یافته است.

میزان مهاجرت کلی درون­‌کشوری؟

در فاصله ۹۰ تا ۹۵، نزدیک به ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از جمعیت کشور جابجا شده­‌اند که ممکن است از یک شهر به شهر دیگر و از یک روستا به روستای دیگر هم رفته باشند و …اما در فاصله ۸۵ تا ۹۰ حدود ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر جایجا شده­‌اند؛ در مجموع در فاصله سال ۸۵ تا ۹۵، نزدیک به ۱۰ میلیون جابجایی درون­‌کشوری داشتیم و برآیند مطلق آن _ کسر مهاجرت به روستا از مهاجرت به شهر_ نشان می­‌دهد که در این سال­‌ها ۸۲۰ نفر از روستا به شهر رفته­‌اند.

وضعیت پنج سال اخیر مشخص نشده؟

خیر؛ چون سرشماری رسمی نداشتیم.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.