جای خالی دیپلماسی علوم انسانی ایران در جهان اسلام

به گزارش «مبلغ» به نقل از شعوبا، درگذشت علامه حسن زاده آملی (۱۳۰۷-۱۴۰۰ش) به عنوان یکی از معروف ترین شارحان آثار عرفانی ابن عربی و عدم بازتاب درگذشت ایشان در جهان اسلام و کم کاری رسانه ها و نهادهای فرهنگی بین المللی کشور به ویژه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در معرفی بین المللی این شخصیت عظیم و دانشمند ذوالفنون، بهانه نوشتن این یادداشت شده تا ایده ها و تأملاتی که در حوزه دیپلماسی علوم انسانی و اسلامی داریم، مکتوب شود و امید است توسط دیگر فعالان و سیاستگذاری فرهنگی پرورانده و تکمیل و به همت عده ای عملیاتی شود.

مقدمه

در رشته های علوم انسانی و اسلامی، تحولات، تطورات، رویکردها و چالش ها و حتی اندیشمندان نوظهورش مهم و برای فعالان این عرصه در جهان اسلام می تواند جدی تر و الهام بخش باشد. در جهان اسلام، همواره شخصیت هایی بودند که تلاش هایی برای عصری سازی علوم اسلامی یا بومی سازی یا اسلامی سازی علوم انسانی یا روزآمد کردن علوم اسلامی در مواجهه با چالش های جدید و متناسب با فضای روز داشته اند. این تلاش ها صورت ها و قالب ها و رویکردهای مختلفی به خود دیده است. از راه اندازی رشته های جدید، سرفصل های نو، تحقیقات بنیادین و میان رشته ای گرفته تا نهادسازی های علمی یا حمایت از پروژه ها و تعیین جوایز بین المللی اسلامی و راه اندازی کرسی تحقیقاتی در دانشگاه ها و مراکز معتبر علمی دنیا.

این همه می تواند مورد توجه و حتی الگوی دیگر کشورها و اندیشمندان مسلمان قرار بگیرد. اگرچه محدودیت روابط سیاسی و دیپلماتیک با برخی کشورها، این مسأله را دچار مشکل یا تأخیر کرده، ولی دیپلماسی علمی به ویژه دیپلماسی علوم انسانی فعال می تواند این مرزها را سریع تر بپیماید و از اختلافات عبور کند؛ همچنان که تجربه تاکنون اینگونه نشان داده است. دولتها با همدیگر درگیر یا منقطع بودند ولی برخی اندیشمندان و حوزه های دانشی، تعاملاتشان قطع نشد. نهادهای فرهنگی بین المللی ایران به ویژه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و معاونت بین الملل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در این زمینه می توانند نقش آفرینی جدی تری داشته باشند، البته به شرطی که متوجه اهمیت رسالت خودشان باشند و بسترهایش را در داخل و بین کارکنان و رایزنان ایجاد کرده باشند. هم از اهلش مشورت کنند و هم برای تأثیرگذاری و نقش آفرینی ها، بسترسازی لازم را در کشور و ساختار خود فراهم کنند.

به اجمال برخی رشته ها و موضوعات مهمی که می تواند در دیپلماسی علوم انسانی و اسلامی کشور نقش آفرین باشند، معرفی می شوند و این موارد را می توان پروراند و رشته ها و موضوعات بیشتری را در این سیاستگذاری و عملیات، احصا کرد. حتی در این زمینه، «سبک تدریس» در برخی مدارس و حوزه های علمیه، «پراکندگی جغرافیایی» مراکز مانند فراگیری دانشگاه آزاد اسلامی و دانشکده علوم قرآنی در سطح کشور، «نهادسازی های خاص» و تأسیس دانشکده ها و موسسات پژوهشی مانند پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، فرهنگ و اندیشه اسلامی، فرهنگ و هنر اسلامی، هنر و معماری اسلامی، دایره المعارف بزرگ اسلامی، سازمان سمت و… و «دانشگاه های خاص» مانند امام صادق(ع)، باقرالعلوم(ع)، مفید، ادیان و مذاهب، مذاهب اسلامی و… و «نشریات برجسته» و تأثیرگذار علوم انسانی و اسلامی مانند نقد و نظر، کتاب نقد، قبسات، علوم سیاسی، معرفت و… و می تواند برای دیگر کشورها و اندیشمندان، الگو و الهام بخش باشد.

مطالعات قرآنی (قرآن پژوهی)

قرآن مورد قبول و احترام همه مسلمانان جهان است و مطالعات قرآنی جایگاه ویژه ای در بین اندیشمندان مسلمان و حتی غیرمسلمان (به عنوان یک متن مقدس یا میراث مکتوب و معنوی یا تأثیرگذار جهانی) دارد. یافته ها و رویکردها و روشهای تفسیری مسلمانان (اعم از شیعه و سنی) به عنوان نحوه مواجهه مسلمانان با کتاب مقدس شان برای الهی‌دانان یهودی و مسیحی هم مفید و الهام بخش است.

مطالعات قرآنی به ویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تحولات عمیق و گسترده ای یافت که قابل مقایسه با قبل از انقلاب اسلامی نیست و چهره ها و رویکردها و نشریات مطالعات قرآنی در دو سه دهه اخیر، بسیار قابل تأمل و اعتناست. اساتید و شخصیت هایی چون سید محمدحسین طباطبایی، محمدهادی معرفت، محمدباقر بهبودی، عبدالله جوادی آملی، محمدتقی مصباح یزدی، سید محمود طالقانی، سید علی کمالی دزفولی، محمدمهدی آصفی، محمد فاضل لنکرانی، محمد صادقی تهرانی، سید محمدباقر حجتی، محمدعلی تسخیری، علی حجتی کرمانی، سید علی اکبر قرشی، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، محمود رامیار، محمدمهدی فولادوند، محمد مجتهد شبستری و… و نسل های بعدی آنها مانند عبدالکریم بهجت پور، محسن قرائتی، علی صفایی حائری، یعقوب جعفری، سید محمدرضا صفوی، محمدعلی رضایی اصفهانی، مهدی مهریزی، محمدعلی مهدوی راد، سید محمدعلی ایازی، محمود رجبی، فتح الله نجارزادگان، مجید معارف، احمد پاکتچی، محمدباقر سعیدی روشن، سید رضا مودب، محمدعلی میرزایی، محمدکاظم شاکر و… در این زمینه صاحب کتاب و مقالات تفسیری و قرآن پژوهی هستند که متأسفانه در داخل کشور هم به درستی شناسانده نشده اند و جا دارد که مجموعه های کامل و غیرجناحی با در نظر گرفتن ادوار مطالعات قرآنی و سطح بندی و روش شناسی و حوزه های علاقمندی و مطالعات تخصصی آنها، به مخاطبان غیرایرانی (به ویژه در زبان عربی و انگلیسی) شناسانده شود. از سویی نگاه قرآن محوری رهبر معظم انقلاب هم جای طرح و ارائه ویژه دارد که برای مخاطبان و محققان غیرایرانی می تواند خیلی جذاب و مهم باشد و نباید این بُعد از اندیشه ایشان نادیده گرفته شود. شاید این چنین کاری تا حدی بتواند اندکی از غفلت ها و کوتاهی ها در معرفی مطالعات قرآنی شیعیان یا جامعه ایرانی بکاهد.

مطالعات تاریخ اسلام

مطالعات تاریخ صدر اسلام اهمیت بسزایی در زمینه عقاید و کلام و شناخت جامع و صحیح جامعه اسلامی صدر اسلام و حوادث آن دوران دارد و موضوع جذاب و چالشی برای محققان اسلامی و اسلام شناسان غربی و شرقی نیز هست. اگرچه برخی معتقدند نگاه شیعی در مطالعات تاریخ اسلام بر جامعه دانشگاهی و حوزوی ایران غلبه دارد ولی متد و شیوه مراجعه به متون کهن اسلامی و احادیث و روایات برای محققان این رشته در دیگر کشورهای اسلامی هم مفید و جذاب است و می تواند مورد توجه محققان اهل سنت و مستشرقین باشد. حال این موضوع می تواند به صورت کلی بیان شود یا مقطع تاریخی خاص یا نظریات یک محقق خاص. مثلاً نظریه «انسان ۲۵۰ساله» آیت الله خامنه ای از دوران امامت اهل بیت(ع) می تواند برای همه محققان جذاب باشد و آشنایی آنها با سید جعفر شهیدی، جعفر سبحانی، سید هاشم رسولی محلاتی، محمدهادی یوسفی، مهدی پیشوایی و… و نسل های بعدی اینها مانند غلامحسین زرگری نژاد، اصغر قائدان، اصغر منتظرالقائم، محمدرضا جباری، جواد سلیمانی امیری، مصطفی صادقی کاشانی، غلامحسین محرمی، محمدرضا هدایت پناه، رسول جعفریان، احمدرضا خضری، محمد نصیری رضی، ستّار عودی و… آثار و روش ها و رویکردها و مطالعات تاریخی و تحلیل تاریخ صدر اسلام آنها برای غیرایرانی ها خالی از فایده نیست. اگرچه همگی در دوره صدر اسلام هم متمرکز نیستند و دوره های بعدی اسلامی در زمینه تخصصی آنها محسوب می شود و می تواند زمینه تعاملات علمی بین مورخان و محققان ایران و جهان اسلام را فراهم کند.

عرفان پژوهی (به ویژه مولوی شناسی و ابن عربی شناسی)

عرفان و تصوف از علوم اسلامی جذاب و پُرمخاطب و چالش برانگیز در جهان اسلام است. اگرچه این رشته علوم اسلامی در جهان اسلام، منتقدان جدی دارد ولی طرفداران و باورمندان زیادی هم دارد.

الف. مولوی پژوهی: در بین عرفای مسلمان، مولوی جایگاه بسیار مهمی در بین محققان و ادبای مسلمان و غیرمسلمان دارد و تاکنون شروح مختلفی بر مثنوی و دیگر آثار مولوی نوشته شده است و زندگی نامه ها و داستانهای زیادی درباره مولوی نوشته شده و می شود. کتاب مثنوی مولوی از جمله کتب ماندگار و تأثیرگذار اسلامی در جهان اسلام و اهمیت فوق الهاده ای بین محققان و مستشرقین دارد. علاوه بر آن دولت ترکیه سرمایه گذاری زیادی درباره مولوی انجام داده و حتی به دنبال منافع اقتصادی از این فعالیت هاست. اخیراً یکی از اساتید دانشگاه زنجان گفته است که درآمدی که دولت ترکیه در هشت سال گذشته از قونیه (مزار مولوی) داشته، به اندازه نصف درآمد نفتی ایران در یک سال بوده است. کتاب «ملت عشق» یکی از پُرفروش ترین کتاب های زندگینامه ای در برخی از کشورها و از جمله ایران شده است و همه این مسائل حاکی از اهمیت مولوی برای جهان امروز و انسان امروزی است. متأسفانه مولوی پژوهی ایرانی (آن چنان که باید و شاید) به جهانیان و حتی مسلمانان جهان معرفی نشده است. لذا معرفی مولوی پژوهان ایرانی به غیرایرانیان ضروری است. از سویی افراد محدودی به عنوان مولوی پژوه ایرانی در محافل آکادمیک غربی شناخته می شوند (مانند دکتر سید حسین نصر و دکتر عبدالکریم سروش) که گویای همه ظرفیت ها و داشته های ایران اسلامی در این زمینه نیست و تنها دو برداشتی ایرانی از مولوی ترویج می شود که جامعیت ندارد و باید رویکردها و شارحان ایرانی دیگر مولوی به دنیا معرفی شوند. شخصیت هایی مانند محمدتقی جعفری، سید جعفر شهیدی، بدیع الزمان فروزانفر، عبدالحسین زرین کوب، سید عزالدین حسینی زنجانی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، محمدعلی موحد و… و جایگاه مولوی در بین عرفا و حکمای معاصر ایران و نسل های بعدی مولوی پژوهان هم می تواند مورد توجه قرار بگیرد که مولوی و مولوی پژوهی در ایران زنده است و مولوی طرفداران زیادی در جامعه فرهنگی و ادبی ایران معاصر دارد و نسل های جدید هم توجهات زیادی به مولوی پژوهی دارند مانند عبدالرحیم گواهی، کریم زمانی، شیخ حسن رمضانی خراسانی، قادر فاضلی و …

ب. ابن عربی پژوهی: ابن عربی در کنار مولوی یکی از معروف ترین و جنجالی ترین عرفای مسلمان در جهان شناخته می شود و جایگاه مهمی در محافل حوزوی و اسلامی هم دارد و همچنین منتقدان بسیار سرسختی هم در بین اهل سنت دارد و هم در حوزه های علمیه شیعه. هم طرفداران سرسختی دارد و هم منتقدان سرسختی. متأسفانه ابن عربی پژوهی ایرانی (به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی) به مخاطبان غیرایرانی مسلمان و غیرمسلمان شناسانده نشده است. امام خمینی(ره) در نامه اش به گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، از عرفان اسلامی و آثار ابن عربی سخن می گوید. جا دارد شخصیت هایی مانند سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، محمدتقی آملی، سید محمدحسین طباطبایی، سید کاظم عصار، محی الدین الهی قمشه ای و شاگردان اینها مانند حسن زاده آملی، جوادی آملی، انصاری شیرازی، سید جلال الدین آشتیانی، سید حسن سعادت مصطفوی، سید رضی شیرازی، حسن ممدوحی و… معرفی شوند و معرفی آثار و رویکردها هم محدود به نسل های گذشته محدود نشود و نسل های جدید با رویکردها و آثارشان معرفی شود و باب تعاملات بین المللی برای اینها فراهم شود. اساتیدی مانند سید یدالله یزدان پناه، حسن رمضانی خراسانی، حمید پارسانیا، سید علی حسینی آملی، سید یوسف ابراهیمیان آملی، قاسم کاکایی، اسماعیل منصوری لاریجانی، محمدباقر تحریری و… و روش ها و آثار و رویکردهای آنها معرفی شود. اگرچه بهتر است محدود به جریان عرفان پژوه هم محدود نشد و کارهای شاخص و رویکردهای منتقد عرفان از جمله رویکرد مکتب تفکیک یا مکتب معارف اهلبیت(ع) هم تبیین شود تا باب گفتگوهای انتقادی در این زمینه باز شود.

دین شناسی و دین پژوهی

دین شناسی و دین پژوهی از رشته های جدید دانشگاهی در غرب است ولی در تاریخ معاصر ایران شخصیت های علمی و حوزوی داشتیم افرادی که می توان از آنها به عنوان دین پژوهان معاصر یاد کنیم؛ اگرچه بیشتر مباحث آنها درون دینی بوده تا برون دینی، ولی با این حال برخی تأملات و نظرات آنها ممکن است مورد توجه محققان و دین پژوهان غیرایرانی شود. اگرچه رشته های دین شناسی و دین پژوهی در ایران جدید و نوپاست و ما هنوز آثار شاخص و ارزنده ای در زمینه دین شناسی برای مخاطبان بین المللی نداریم ولی رویکردهای ایجابی و انتقادی برخی شخصیت ها می توان باعث غنی شدن این علوم در عرصه بین المللی شود. متأسفانه محدود دین پژوهان و دین شناسان معاصر ایرانی به مخاطبان بین المللی درستی شناخته نشده اند و شناخت غیرایرانی ها عمدتاً محدود به شخصیت هایی مثل علامه طباطبایی، سید حسین نصر، عبدالکریم سروش، محمد مجتهد شبستری و این اواخر هم مصطفی ملکیان است و شناخت کم و بیش برخی اندیشمندان جهان غرب از استاد مصباح یزدی. ولی می توان شخصیت هایی چون محمدتقی جعفری، مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، جوادی آملی، محمدرضا حکیمی، محی الدین حایری شیرازی، آیت الله خامنه ای و… و نسل های بعدتر مانند عبدالله نصری، علیرضا قائمی نیا، اصغر طاهرزاده، علی صفایی حائری، سید محمدمهدی میرباقری، سید مجتبی حسینی و… را تحلیل و معرفی کرد.

اخلاق پژوهی

اخلاق همواره برای فلاسفه و محققان و مؤمنان مهم بوده و هست و از جمله حوزه های فعال پژوهشی فلاسفه و متکلمان اسلامی همین موضوع اخلاق است. با توجه ارزش های الهی و انسانی والا در تعالیم اسلامی، نظریات اخلاق پژوهان مسلمان ایرانی می تواند مورد توجه و اقبال جوامع علمی و پژوهشی غیرایرانی قرار بگیرد. معرفی آراء اندیشه های اخلاقی شخصیت هایی طباطبائی، محمدتقی جعفری، مصباح یزدی، حائری شیرازی، آقامجتبی تهرانی و نسل های بعدی مانند علی صفایی حایری، خسرو باقری، محسن جوادی، امیر غنوی، احمدرضا اخوت، محمد عالم زاده نوری، سید حسن اسلامی اردکانی، مسعود آذربایجانی، احمد حسین شریفی، علی همت بناری، علیرضا پناهیان و… می تواند بخشی از ظرفیت های اخلاق پژوهی جامعه مسلمان ایرانی باشد.

غرب شناسی

غرب شناسی یا استغراب در مقابل شرق شناسی و استشراق از جمله رشته ها و رویکردهای جدید است که می تواند از مناظر مختلف فلسفی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی انجام پذیرد. با توجه به اینکه غرب شناسی انتقادی دغدغه برخی اندیشوران و روشنفکران عرب و مسلمان هست معرفی افراد و رویکردهای غرب شناسی انتقادی و فلسفی ایرانی می تواند مورد استفاده و الهام آنها باشد و در تقویت همبستگی اسلامی موثر واقع شود. در زمینه غرب شناسی فلسفی و نقد مدرنیته و تجدد پس از پیروزی انقلاب، عمق بیشتری یافت و علاوه بر جریان سنت گرایی (دکتر سید حسین نصر و برخی شاگردانش مانند غلامرضا اعوانی و محمود بینای مطلق)، جریانات دیگری فعال شدند که رویکرد دکتر سید احمد فردید و حلقه مشهور به فردیدی ها مشهورترین آنهاست. رضا داوری اردکانی، محمد مددپور، شهید آوینی و دیگرانی که به این حلقه مشهور شدند. استاد مصباح یزدی و شاگردانش، استاد سید منیرالدین حسینی شیرازی و شاگردانش هم دو طیف دیگر حوزوی منتقد غرب بودند که غرب شناسی فلسفی را غنا بخشیدند و هم اکنون اساتیدی مانند شهریار زرشناس، سید محمدمهدی میرباقری، اصغر طاهرزاده، عبدالله نصری، حمید پارسانیا، حسن رحیم پور ازغدی و… ازجمله چهره های شاخص در این حوزه هستند.

البته اینها همه ظرفیت ها و داشته های ما برای فعال کردن دیپلماسی علوم انسانی و اسلامی ما در جهان اسلام و بین الملل نیست و برش ناقص و محدودی ارائه شد که تلنگری باشد تا اذهان و سیاستگذاران و رسانه ها را به اهمیت این موضوع و برنامه ریزی و سیاستگذاری در این حوزه ها برساند. ناگفته نماند که «مرکز الحضاره لتنمیه الفکر الاسلامی» در لبنان تجربه جدیدی در حوزه نشر بوده و کارهای ارزشمندی در این زمینه ها در حوزه زبان عربی انجام داده ولی هم باید اقداماتش گسترده تر شود و هم دیپلماسی علوم انسانی و اسلامی ما منحصر و محدود به کتاب و نشر نشود. «توان» دیپلماسی علوم انسانی و اسلامی ایران خیلی بیشتر و «تشنگی» ها فراوان تر و «انتظارات» از اندیشه و فرهنگ اسلامی و انقلاب اسلامی ایران فراتر از اینهاست.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.