هوش مصنوعی بر الهیات، سیاست و حکمرانی آینده اثرگذار است

مبلغ/ علیرضا قائمی‌نیا، استاد حوزه و دانشگاه گفت: معتقدم بخشی از کلام جدید ما باید معطوف به این مسئله یعنی هوش مصنوعی باشد. حتی برخی مدعی هستند که نگاه متفاوتی به خدا در پرتو هوش مصنوعی ایجاد می‌شود یا نگاه‌های مبتنی بر هوش مصنوعی به زندگی پس از مرگ شکل می‌گیرد.

به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا، حجت‌الاسلام علیرضا قائمی‌نیا، استاد حوزه و دانشگاه، در نشست علمی «هوش مصنوعی از منظر معرفت‌شناسی» که از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، گفت: قطعا هوش مصنوعی نحوه حمکرانی، سبک زندگی بشر و سیاست ما را تغییر خواهد داد زیرا هوش مصنوعی صرفا ابزاری در اختیار ما قرار نمی‌دهد، بلکه بخشی از ابعاد وجودی انسان و زندگی اوست، هوش مصنوعی و ابزارهای دیجیتال منبعی است که حتی مقولات فکری بشر را تامین کرده و تغییر می‌دهد.

وی افزود: حتی متافیزیک ما تحت تاثیر این مقوله است، هوش مصنوعی فعال مایشاء در تفکر امروزی است و نگاه ما را نسبت به خدا، آخرت، زندگی، حیات و ذهن تغییر می‌دهد و باید این تغییرات بررسی شود تا تاثیرات مفهومی آن تاثیر به‌جا باشد و بتوانیم تحلیل مناسبی ارائه دهیم.

قائمی‌نیا با بیان اینکه هر کسی مجاز است بر اساس تخصص مطلوب به این پدیده نگاه کند ولی بنده نگاه معرفت‌شناختی را مبنایی می‌دانم، اظهار کرد: هوش مصنوعی در باطن خود آمیزه‌ای از نگاه فلسفی به انسان و جهان و همراه با آن تکنولوژی را دارد، لذا خام‌اندیشی است که هوش مصنوعی را صرفا ابزار بدانیم.

استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: نگاه محاسباتی دکارتی مبنای فلسفی هوش مصنوعی است و ریاضی بالاترین تجلی ذهن مناسباتی است؛ حتی برخی فلاسفه تلاش کرده‌اند آن را به شکل موضوعی و محاسباتی در بیاورند. ولی با ظهور فلاسفه‌ای مثل کانت و هگل و … این ایده به حاشیه رفت تا زمانی که آزمون تورینگ مطرح و مباحث هوش مصنوعی از آنجا به صورت جدی مطرح شد. بشر دنبال جایگزینی برای ذهن خود در هوش مصنوعی است. اینها تفکر را دستکاری نمادها تعریف کردند و هوش مصنوعی هم می‌تواند این کار را انجام دهد.

قائمی‌نیا با اشاره به تفاوت میان نگاه محاسباتی و هستی‌‌شناسی بیان کرد: در نگاه هستی‌شناختی نمی‌توان اصالت ریاضیات دکارت را مطرح کرد لذا این نوع نگاه نمی‌توانست باعث پیدایش هوش مصنوعی شود به همین دلیل هوش مصنوعی از دل دکارت و شناخت‌گرایی و مبانی فلسفه غرب بیرون آمد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: در بحث هوش مصنوعی ادعا می‌شود ذهن برای خود زبان خاصی دارد و اگر این زبان نباشد ما زبان طبیعی هم نخواهیم داشت. حتی در دیدگاه عصب‌شناختی نسبت به ذهن براساس فرایند طی شده در سلول‌های عصبی، مدل‌سازی صورت می‌گیرد.

تحولات هوش مصنوعی

قائمی‌نیا گفت: در هوش مصنوعی دو دوره داریم؛ اول کلاسیک که براساس ایده تورینگ کار می‌کند و ذهن را براساس تحلیل داده‌ها بررسی می‌کنند؛ این هوش، نسل اول هوش مصنوعی است و براساس محاسبه‌گرایی کار می‌کنند؛ دوره دوم به اتصال‌گرایی ملهم از شبکه‌های عصبی نزدیک شده و هوش مصنوعی دقیقا مانند شبکه‌های نرونی عمل می‌کنند؛ در نسل اول هوش مصنوعی سؤالات زیادی مطرح بود که مثلا آیا هوش مصنوعی می‌تواند شطرنج بازی کند؟ آیا می‌تواند یاد بگیرد؟ خیلی‌ها آن را نفی می‌کردند ولی بعدا طراحی‌هایی شد که به خوبی شطرنج بازی می‌کنند و حتی بهتر از انسان می‌توانند یادگیری و آگاهی داشته باشند.

وی در ادامه افزود: هوش مصنوعی می‌تواند قدرت معناشناختی داشته باشد یا خیر؟ می‌تواند احساسات و عواطف داشته باشد؟ خواب ببیند و پیش‌بینی کند و … جزء مباحث علمی مهم دوران اخیر است و بسیاری به این خوشبین هستند. در فلسفه هوش مصنوعی دو تز وجود دارد؛ یکی اینکه هوش طبیعی و مصنوعی هر دو هوش هستند ولی  هوش طبیعی، حقیقی است ولی برخی هوش مصنوعی را هم حقیقی می‌دانند و دلایلی برای آن ذکر می‌کنند.

وی با اشاره به اینکه هوش مصنوعی می‌تواند معرفت معنوی، علم حضوری و آگاهی داشته باشد مسائلی است که فلسفه‌های مختلف پیش روی این هوش گذاشته‌اند، گفت: حال به فرض اینکه بپذیریم هوش مصنوعی ادارک دارد آیا اعتباری است یا حقیقی؟ آیا می‌تواند فراتر از اینها از عالم ماوراطبیعی و خدا فهم داشته باشد؟

مراحل معرفت در غرب

قائمی‌نیا بیان کرد: معرفت‌شناسی در غرب متاثر از محاورات افلاطونی به معرفت است که آن را به عنوان باور صادق موجه مطرح کرده‌اند؛ برخی استادان ما در حوزه قبول ندارند که معرفت‌شناسی باور صادق موجه است و می‌گویند معرفت‌شناسی با مطلق علم سر و کار دارد که  این جای بحث دارد. معرفت‌شناسی از دانشی بحث می‌کند که با علم تفاوت دارد؛ معرفت در غرب سه فاز را طی کرده است؛ اول از افلاطون تا دوره جدید و عصر ابداعات؛ در جهان اسلام برهان شفا نمونه خاصی از نگاه افلاطونی است.

وی افزود: در عصر اطلاعات، معرفت‌شناسی تفاوت زیادی کرد در این دوره اطلاعات جای دانش نشست، یعنی اطلاعات و داده‌ها به جای داده‌های معناردار نشست و معرفت‌شناسی متفاوتی به وجود آمد و حتی مبانی معرفت را تغییر داد و مبناگرایی در هوش مصنوعی تفاوت جدی پیدا کرد. ما الان با پردازش اطلاعات مواجه هستیم لذا با نوعی معرفت‌شناسی اطلاعات بنیاد روبرو هستیم، صرفا اطلاعاتی به هوش داده می‌شود که این داده‌ها مبنا قرار گرفته و ما در حقیقت با آبشارهای اطلاعاتی روبرو هستیم، در این صورت ذهن به صورت طبیعی درگیر آن شده و همخوان می‌شود؛ اینکه این اطلاعات با چه منطقی پیش می‌رود و به معرفت ما شکل می‌دهد نیازمند معرفت‌شناسی اطلاعات است.

قائمی‌نیا تصریح کرد: بعدها ایده کامپیوتر اپیستمولوژی‌ مطرح شد یعنی براساس تغییراتی که هوش مصنوعی ایجاد کرده معرفت‌شناسی بازسازی شود، دوره کنونی هم نسل جدید هوش مصنوعی بیشتر به سمت پردازش اطلاعات پیش رفته و ما با اطلاعات خام مواجه نیستیم. مثلا وقتی با گوگل سرچ کنیم دسته‌بندی و مفهوم‌سازی می‌کند نه صرفا دادن اطلاعات خام لذا ارتباط بشر با اطلاعات خام در حال بریده شدن است.

فاصله بشر با عالم واقع زیاد شده است

قائمی‌نیا گفت: تحقیقاتی که در دانش زیست اطلاعات صورت می‌گیرد تاثیر گسترده‌ای روی هوش مصنوعی خواهد داشت و ما با این سر و کار داریم که نحوه تعامل موجودات زنده با مسئله اطلاعات چگونه است. اینکه ما وارد عصر پردازش اطلاعات شده‌ایم و هوش مصنوعی ما را به سایه اطلاعات برده است طبیعی است فاصله بشر با عالم واقع بیشتر شود که باید تحلیل معرفت‌شناسی شود و پیامدهای وحشتناک و فواید آن را بیان کنیم.

تاثیر هوش مصنوعی بر الهیات

استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به سؤالی درباره تاثیر هوش مصنوعی بر الهیات و ایجاد چالش برای آن، اظهار کرد: نسبت الهیات با هوش مصنوعی بحثی جدی و مهم است؛ معتقدم بخشی از کلام جدید ما باید معطوف به این مسئله یعنی هوش مصنوعی باشد. حتی برخی مدعی هستند که نگاه متفاوتی به خدا در پرتو هوش مصنوعی ایجاد می‌شود یا نگاه‌های مبتنی بر هوش مصنوعی به زندگی پس از مرگ شکل می‌گیرد. قطعا الهیات ما در دوره جدید باید درگیر این مباحث شود؛ هوش مصنوعی می‌تواند هم الهام‌بخش باشد و هم مخاطراتی نسبت به دینداری داشته باشد.

وی افزود: هوش مصنوعی سبب می‌شود تا از واقعیت گذشته دور و وارد لایه‌هایی جدیدی از هستی شویم، هوش مصنوعی الان ما را از حضور در متن زندگی غافل کرده و واقعیت‌های دیگری را می‌بینیم که چقدر می‌تواند سودمند باشد سخن دیگری است؛ آیا هوش مصنوعی ما را به خیال نزدیک می‌کند یا خیر باید بحث شود.

قائمی‌نیا تصریح کرد: برخی مدعی این مسئله هستند که هوش مصنوعی می‌تواند همه عواطف و احساسات را داشته باشد؟ ولی برخی می‌‌گویند نمی‌شود. البته ترکیب هوش مصنوعی و طبیعی هم مطرح است و روی این مسئله دارند تحقیق می‌کنند یعنی ابزارهای دیجیتال را به هوش انسان پیوند می‌زنند ولی بنده معتقدم که هوش مصنوعی هیچ وقت نمی‌تواند آگاهی بشری را داشته باشد زیرا هوش بشر رازی است که هیچگاه شناخته نخواهد شد هرچند هوش مصنوعی می‌تواند برخی از ابعاد مسئله آگاهی و محتوای ذهن را تا حدی حل کند.

وی افزود: واقعیات هوش مصنوعی تخیل و توهم نیست بلکه واقعیتی است که ممکن است متفاوت با واقعیت گذشته ما باشد البته نه اینکه مطلق واقعیت عوض شود بلکه یکی از ویژگی‌های فضای ذهنی مبتنی بر جداشدن صورت از ماده و رفع محدودیت‌ها است.

آیا هوش مصنوعی به معرفت نفس می‌رسد؟

استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: در هوش مصنوعی حتی بحث معرفت نفس هم مطرح است ولی به شکلی که در فلسفه اسلامی قابل تعریف است هوش مصنوعی نمی‌تواند علم حضوری داشته باشد ولی ممکن است به مرحله‌ای برسد که از دل ابزارهای دیجیتال چیز متفاوتی پیدا شود که مصداق علم حضوری باشد.

قائمی‌نیا‌ گفت: دو نوع معرفت‌شناسی در هوش مصنوعی داریم؛ اول تحلیل معرفتی هوش مصنوعی و دوم وضعیت معرفتی کاربر هوش مصنوعی، کسانی که از هوش قوی حمایت می‌کنند معتقدند که هوش مصنوعی می‌تواند معرفت و ادراک داشته باشد ولی برخی منکر آن هستند.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.