معادیخواه:

امام علاقه‌ نداشت جمهوری اسلامی شکل حکومت آخوندی پیدا کند

مبلغ/ تأثیرگذاری بر فکر و اندیشۀ جامعه، به کارهای جدی‌تری نیاز دارد و عوامل زیادی باید دست به دست هم دهند. من نمی‌خواهم منفی حرف بزنم، اما بدبینی در جامعه خیلی غلیظ شده و بخشی که بدبین شده به این حرف‌ها ترتیب اثر نمی‌دهد. تأکید بسیار امام بر اتحاد، وفاق و مردم، برای این بود تا کسی حذف نشده و کنار گذاشته نشود، مگر استثناهایی که صددرصد ضرورت دارد. متأسفانه آن فضا حفظ نشد و دائماً به سمت حذف‌های پی در پی رفتیم به صورتی که امروزه یک منبری می‌گوید: «مجمع محققین و مدرسین دمش را روی کولش بگذارد و از مملکت برود!» ما از آن فضا به اینجا رسیدیم.

 مؤسسه نشر و تنظیم آثار حضرت امام اسنادی را در خصوص امام منتشر می‌کند و در این راستا اخیراً شماری از برگه رأی‌های حضرت امام را منتشر کرده است و شما از کسانی هستید که مورد توجه امام واقع شدید و ایشان به شما رأی داده است. تحلیل حضرتعالی درباره این موضوع چیست؟

من تفاوتی با دوستان دارم که یک مقدار از بحث‌های سیاسی فاصله گرفته‌ام، به دلیل اینکه بحث‌های سیاسی به هم وابسته است، یا آدم باید درست وارد موضوع شود و اظهار نظر مفیدی کند یا کنار بگذارد و وارد نشود؛ چون ورودْ به صورت پراکنده و متفرقه مشکل‌ساز است. اینکه شرائط انتخابات تفاوت کرد، از مسائلی است که به چیزهای دیگر گره می‌خورد. انقلاب که پیروز شد همه تصوری داشتند، اما چیزی که تصور می‌کردند عملی نشد. از جمله حضرت امام چند بار در شرائطی صریحاً بیان کردند که «ما اشتباه کردیم» یا از تعبیر «عذرخواهی» و شبیه این‌ها استفاده کردند. لذا برای فهم جزئیات، باید به صورت اساسی روشن شود که ما در ابتدا چه فکر می‌کردیم، بعد چه شد و الا اگر بخواهیم با جزئیات مباحث مجلس، دولت، کابینه، دستگاه قضائی، کمیته و… را طرح کنیم، به جایی نمی‌رسیم.

درباره بحثی که مطرح کردید، نمی‌شود به صورت فردی حریف شد. چون شما علاقه دارید و به خاطر اینکه حرمت علاقه‌تان حفظ شود، عرض می‌کنم که فضای انتخابات مجلس اول زمانی بود که آقای بنی‌صدر انتخاب شده بود و امام واقعاً علاقه‌ای نداشت که جمهوری اسلامی شکل حکومت آخوندی پیدا کند. ایشان در چنین فضایی آن رأی‌ها را نوشت، اما بعدها شرائط، اوضاع را تغییر داد که هر کدام موضوع بحث مستقل پر شاخ و برگی است.

اصل از نظر امام مشارکت و فراگیر بودن حکومت بود

با عنایت به رأی های امام متوجه می شویم که حضرت امام می‌خواست شورای انقلاب تقویت شود، از ملی ـ مذهبی‌ها مثل آقای بزرگان، سحابی و … حمایت می‌کرد و به حزب توده و مجاهدین خلق بهاء نمی‌داد. از دیدگاه شما چه شرائطی بر کشور حاکم بود که تکثر و تنوع را در آراء امام را می‌بینیم؟

اصل از نظر امام مشارکت و فراگیر بودن حکومت بود، اما استثنائا بخش‌هایی در شرائطی بودند که دیگر نمی‌شد به مشارکت‌ آن‌ها امید داشت که نمونه‌های آن را گفتید. به مرور زمان دائره‌ای که محدود بود گسترده شد و شروع دیوارکشی‌ها و مرزبندی‌ها، مصیبتی بود که زمینه فاجعه ارتداد گردید که اگر کسی بخواهد نگاه امام یا دیگران را به گروه رجوی آشنا شود باید قضیه را از داستان فاجعۀ ارتداد پیگری کند؛ بحث طولانی و پرشاخ و برگی دارد و در عین حال بحث نفرت‌انگیزی است. آدم خیلی به آن علاقه مند نیست و خاصیتی ندارد. چون این‌ مباحث به بحث‌های جمعی با تبادل آراء و نگاه‌ها نیاز دارد و من حرف‌های فردی و پراکنده را نمی‌پسندم.

بدبینی در جامعه خیلی غلیظ شده است

ممکن است در نگاه شما و کسانی که در این زمینه دغدغه دارند، مفید نباشد اما برای نسل جدید آموزنده است. از دیدگاه شما انتشار این اسناد برای آشنایی با روحیه و چهره امام چه مقدار مفید است؟

این اسناد به تنهایی مشکلی را حل نمی‌کند. تأثیرگذاری بر فکر و اندیشۀ جامعه، به کارهای جدی‌تری نیاز دارد و عوامل زیادی باید دست به دست هم دهند. من نمی‌خواهم منفی حرف بزنم، اما بدبینی در جامعه خیلی غلیظ شده و بخشی که بدبین شده به این حرف‌ها ترتیب اثر نمی‌دهد.

برخی می‌گویند امام از تکثرگرایی دست برداشت. آیا این سخن درست است.

من هم گفتم، ایشان در ابتدا نگاهی داشت اما در ادامه تغییر کرد.

دلیل تغییر نظر امام چه بود؟

خیلی مفصل است، یک کلمه که نیست یک تاریخ است.

آیا شخصیت‌هایی مثل بازرگان از مسیر خارج شدند و نظر امام برگشت؟ یا اساساً فضا به سمت دیگری رفت؟

عرض کردم احتیاج دارد به اینکه ما ببینیم چیزی که فکر می‌کردیم چه بود و آن چیزی که در مقابل تصور ما، عمل شد چیست؟

تحلیل حضرتعالی از ترکیب آراء امام در برگه‌های رأی چیست؟

بنده به تحلیل رأی‌ها معتقد نیستم، چون به صدها بلکه هزاران مسئله دیگر گره خورده است. رویدادی در فضایی اتفاق افتاده که آن فضا از مؤلفه‌های زیادی شکل گرفته است که نه حافظه ما یاری می‌کند که همه آنها را به یاد بیاوریم و نه اساساً ضبط کردیم، به طور کلی گذشته مثل آینده، جزء غیب است؛ گذشته و آینده در این خصوصیت مشترک هستند که جزء غیب می‌باشند و بازسازی گذشته چیزی شبیه محال است. اگر انسان بخواهد در زمینه‌ای کاری انجام دهد باید هزینه‌های زیادی کند، حداقل به صورت نسبی مؤلفه‌ها را کنار هم بگذارد.

بنابراین، اگر کسی بخواهد به حافظه‌اش تکیه کند و بگوید تحلیل می‌کنم، تحلیل بی‌پایه و بی‌خاصیتی است. فضایی را که این رأی‌ها داده شده، فراموش کرده‌ایم و امکان ندارد نسل فعلی در آن فضا قرار گیرد چون نزدیک به نیم قرن از قضیه می‌گذرد، شرائط دیگری بوده و امروز در شرائط دیگری به سر می‌بریم.

نگاه امام این بود که همه جامعه به حساب بیاید متأسفانه دائماً به سمت حذف‌های پی در پی رفتیم 

امروزه یک منبری می‌گوید: «مجمع محققین و مدرسین دمش را روی کولش بگذارد و از مملکت برود!»

از مجموع مطالبی که کم و بیش در ذهن داریم این است که نگاه حضرت امام این بود که تا جایی که امکان دارد همه جامعه به حساب بیاید. تأکید بسیار امام بر اتحاد، وفاق و مردم، برای این بود تا کسی حذف نشده و کنار گذاشته نشود، مگر استثناهایی که صددرصد ضرورت دارد. متأسفانه آن فضا حفظ نشد و دائماً به سمت حذف‌های پی در پی رفتیم به صورتی که امروزه یک منبری می‌گوید: «مجمع محققین و مدرسین دمش را روی کولش بگذارد و از مملکت برود!»  ما از آن فضا به اینجا رسیدیم.

به نظر می رسد که امام واقعاً به آنچه که درباره مردم و وفاق می‌گفت، یقین و باور داشت.

علی‌القاعده این طور باید باشد، نمی‌توانیم درباره شخصیتی که یک روز همه جامعه بر محور او متحد شده، بدبین باشیم.

نظر امام درباره تکثر سیاسی چه بود؟

معلوم نیست که به این اصطلاح، حضرت امام عنایتی داشته باشد. «تکثر سیاسی» از اصطلاحات امروز است. ایشان با تجربه‌ای که داشتند، می‌دانستند که پاره پاره شدن جامعه پیامدهای بدی دارد، اما بحث‌هایی که امروز به نام تکثر سیاسی می‌شود با تعریف‌هایی که دارد، شاید ایشان نمی‌پذیرفت و نمی‌شود این اصطلاحات را گردن امام گذاشت. حرف قرآن و همه ادیان است که اختلاف چیز بدی است و همدلی، همراهی و همزبانی خوب است. امام به این مفاهیم باور داشت و تجربه کرده بود.

کشور خوب اداره نشده است بخش عظیمی از مردم از شرائط فعلی راضی نیستند برون‌ رفت از این شرایط با حرف، مجله و مصاحبه و … نمی‌شود باید ریل های کشور و روش‌های اجرایی عوض شود

در اصل انتشار اسناد اگر نکته دیگری دارید، بفرمایید.

چه بخواهیم و چه نخواهیم باید بپذیریم که کشور خوب اداره نشده است، کسی را نمی‌خواهیم مقصر کنیم، دنبال مچ‌گیری نیستیم و خودمان را هم استثنا نمی‌کنیم اما امروز با آمار اگر بخواهیم حرف بزنیم باید از امکانات استفاده کنیم تا بتوانیم به صورت آماری و به صورت دقیق حرف سخنی بگوییم، ولی اگر کسی به جامعه نگاه کند، می‌بیند که بخش عظیمی از مردم از شرائط فعلی راضی نیستند؛ اسم آن را هر چه بگذاریم، این وضعیت چیزی نبود که ما فکر می‌کردیم و می‌خواستیم. به هر حال این اتفاق افتاده، امروز گرفتار چنین شرائطی شدیم و برون‌ رفت از آن با حرف، مجله و مصاحبه و … نمی‌شود، باید ریل های کشور و روش‌های اجرایی عوض شود و این‌ها به گفت و گوهای ملی نیاز دارد که همه در آن مشارکت کنند، همه حرف‌ها شنیده شود و با روش‌های صحیح جمع‌بندی شود. همه این‌ها وقتی حاصل می‌شود که متولیان جامعه چنین چیزی را قبول داشته باشند و اگر قبول نداشته باشند این حرف‌ها مفت است.

این ریل‌گذاری به قانون اساسی هم ربط دارد که نیاز به اصلاح داشته باشد؟

من نمی‌خواهم پیش‌داوری کنیم و پیش از گفت و گو نتیجه‌گیری کنیم، از گفتگو باید استخراج شود که لازم است چه کارهایی انجام دهیم و چه کارهایی انجام ندهیم. اگر ما حرف همه را بشنویم و روشی برای جمع‌بندی داشته باشیم، هر چه بیرون آمد درست است اما اگر الان بگوییم چه درمی‌آید، حرف بی‌خاصیتی است.

حضرتعالی خبر داشتید که امام به شما رأی داده است؟

نه خبر نداشتم و در سایت‌ها دیدم.

الان که خبردار شدید چه حس و نظری برای شما ایجاد شد؟

اصلاً این چیزها را دیگر مهم نمی‌دانیم. یادتان باشد که از شخصیتی حرف می‌زنید که از فرانسه که به ایران می‌آمدند، از ایشان ‌پرسیدند: «رژیمی که مبارزه می‌کردید ساقط می‌شود و شما به جای آن می‌روید. چه احساسی دارید؟» ایشان گفتند: «هیچ».

امام که فرمودند «هیچ»، چه تفسیری دارد؟

یعنی اینکه آدم اگر این دنیا را بشناسد می‌فهمد این مسائل چیزی نیست.

نظر خود را درباره مقوله حجاب که در جامعه گفتگو می‌شود، بفرمایید.

جمع‌بندی صدر و ذیل سوره «نور» این است که نمی‌شود برای تنبیه افرادی که گرفتار بی‌عفتی هستند، شلاق به دست گرفت در حالی که شکم مردم گرسنه باشد. اگر حاکمیتی می‌خواهد شلاق در دست بگیرد باید گرسنه و بیمار را هم ببیند.

منبع: جماران

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.