مدیرعامل شرکت پیشگامان موج تلفن همراه
طهرانچی: خصولتیها با عرضه رایگان محصولات مذهبی، بخش خصوصی را به نابودی میکشانند!

به گزارش«مبلغ»- در تعریف عرضه و تقاضا آن را به عنوان یک مدل اقتصادی، یعنی اثر قیمت بر روی مقدار در بازار رقابتی معرفی میکنند. قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرفکنندگان و مقدار تولید از طرف عرضهکنندگان اثر میگذارد در نتیجه اقتصاد در اثر تلاقی این دو مقدار، در قیمت و مقدار معینی به تعادل میرسد. آیا در بازار عرضه خلاقیت و نوآوری بر اساس فناوری نیز چنین مبحثی قابل طرح است؟ ورود نهادهای دولتی و سرریز بودجهها در این مسیر آن هم برای صرفاً چندین شرکت تولیدکننده به تولید بیشتر و بهتر محصولات دیجیتال کمک میکند یا فضای انحصاری را ایجاد کرده که در نهایت بسیاری از فعالان این حوزه را به گوشه میدان رانده و در نهایت حذف میکند؟ در گفتوگو با محمدعلی طهرانچی، مدیرعامل شرکت پیشگامان موج تلفن همراه، به این موضوع پرداخته شده است که در ادامه مشروح آن ارائه میشود؛
سه نرمافزار اصلی را در ایران به دنیای نرمافزارها اضافه کردید؛ باد صبا، حبلالمتین و مفاتیح صوتی بابالنعیم. داستان انتشار این نرمافزارها از کجا شروع شد؟ در ابتدای این گفتوگو مختصر توضیحی دهید.
به بدو تأسیس شرکت ما در سال ۱۳۸۶ باز میگردد. از همان ابتدا با چند طرح و ایده اختصاصی مشغول تولید شدیم. اولین محصول ما در میان این سه محصول، حبلالمتین بود، سپس بابالنعیم و بعد باد صبا تولید و عرضه شدند.
اگر بخش خصوصی مورد عنایت و حمایت درستی قرار نگیرد، عملاً تمام هزینهها و سرمایهگذاریهایی که به منظور انجام کار محتوایی و ترویجی انجام میدهیم، بیثمر است. ممکن است در یک بازه زمانی کوتاه فعالیت مهمی داشته باشیم، مثل اینکه نمایشگاه قرآن امسال با هزینه و پررونق برگزار شد، ولی به محض اینکه، نمایشگاه پایان یابد، دیگر همه چیز را از دست میدهیم و نباید اینگونه باشد، باید یک چیز مانایی را خلق کنیم
آیا در این راه از نظرات مشاوران حیطه موضوعات مذهبی بهرهمند شدید؟
صد درصد. از همان بدو تأسیس از نظرات دوستان ارزشمند و فرهیختهای بهره بردیم. از دوستان فعال در این حوزه الگوبرداری کردیم و با باقی همکاران و فعالان این حوزه تعامل داشتیم. بیشتر فرایند یادگیری ما یا تکامل این محصولات با تعامل و برقراری رابطه با بقیه اجزای زیستبوم همراه بود.
طی سالهای قبل فرصتها برای بروز و ظهور ایدهها در دنیای مجازی بیشتر بود، به نظر میرسد که الان رقابت بیشتر شده و کار سختتر است. آیا این برداشت صحیح است؟
پرسش خاصی است و جوابش نیز خیلی پیچیده است. به هر حال در آن تاریخ چون تکنولوژی جدید بود، کمتر کسی روی آن کار کرده بود، ولی به همان نسبت بازاری وجود نداشت. در حال حاضر بازار بیشتر شکل گرفته، وسیعتر شده و بازیگر هم بیشتر شده است. هر چند بازیگرهایی که الان نقشآفرینی میکنند به واسطه شرایط و بحرانهایی که در سالهای گذشته تجربه کردند، تضعیف شدند. الان بازیگرها نیاز به کمک برای احیای دوباره دارند. به همین دلیل شاید الان باز هم نمیتوانم بگویم که ازدحام بازیگر در این حوزه وجود دارد.
این نظر را دارید که تعداد زیادی از فعالان حوزه تولید نرمافزارهای مذهبی و فرهنگی از این میدان، حذف شدهاند؟
نمیخواهم این واژه را به کار ببرم. تضعیف شدند، فعالیتشان را محدود کردند و آن را توسعه ندادند و منتظر فرصت ماندند. امروز که با هم صحبت میکنیم، حبلالمتین یا باد صبا تمام تلاشش را کرده تا برای بازیگرانی که الان شاید فرصتی برایشان به وجود آمده که بتوانند دوباره خودشان را احیا کنند، بازار ایجاد و آن را بزرگتر کند.
از بقیه بازیگران بزرگ به ویژه نهادهای خصولتی و دولتی توقع دارم به این قضیه اهتمام داشته باشند. حتماً برای این مسئله تمهیدی داشته باشند. گاه دیده میشود شرکتهای خصولتی که در حوزه فرهنگ و مذهب فعالیت میکنند، اقدام به از بین بردن بازارها میکنند، چگونه؟ با عرضه رایگان محصولاتشان. یک مقدار انگیزه بقیه بازیگران برای حضور یا توانشان برای تعامل یا ادامه فعالیتهایشان خیلی کم و محدود میشود و همینطور ضعیف میمانند.
یعنی عرضه رایگان محصولات فرهنگی که در ابتدا به نظر میرسد امر صحیحی است، در ادامه آسیبزا میشود؟
زیستبومی که در حوزه نوآوری در هشت سال گذشته شکل گرفت، زیستبومی بود که تلاش کرد، کارهایش را انجام دهد. جدا از آن در مورد تسهیلات ریالی و مالی هم متناسب با طرحهای اقتصادی پیش رو برنامهریزی میکرد، این یک راه حل است
گاهی دوستان با بودجههای دولتی، فعالیتهای فرهنگی را طراحی و بعد فرآوردهها را رایگان عرضه میکنند، چون نیازی به درآمدش ندارند، بلکه رسالت و مأموریت داشتهاند. به صورت سالانه ردیفبودجه دارند. به هر حال با توجه به ارزشهایی که خلق میکردهاند، برایشان ردیفبودجه در نظر گرفته شده است، ولی امروز با یک تصمیم یا رویکرد اشتباه به بازار لطمه میزنند. چون در عمل بخش خصوصی باید نقشآفرین اصلی و محوری این حوزه باشد.
انتظار عرضه رایگان محصولات فرهنگی را تشدید نکنیم
باید بخش خصوصی را بیدار و حمایت کنیم تا بتواند با یک روحیه پویا و فرصتسنجی و نوآوری، رونق مسیر را برای همه بیشتر کند؛ اما با عرضه رایگان محصولاتمان احساس نیاز به خرید و پرداخت وجه از سوی مخاطب را از بین میبریم و این توقع را تشدید میکنیم که خدمات فرهنگی و مذهبی باید رایگان در اختیار مخاطب قرار گیرد. وقتی این روحیه و فرهنگ جا میافتد عملاً بازاری شکل نمیگیرد، در نهایت توقع ایجاد میشود و طراحی کسب و کارها در این حوزه دیگر خواسته نابجایی است و در عمل احداث مرکز رشد در این حوزه اصلاً اشتباه است و طراحی مراکز نوآوری در این حوزه باز هم بیفایده است. چون مارکتی وجود ندارد که بخواهیم برای آن کاری انجام دهیم. آن را با عرضه رایگان محصولات دولتی یا خصولتی از بین بردیم، چرا؟ چون فرض بر این بوده که باید به انتشار بیشتر کمک کنیم، باید انتشار راحتتر باشد. به فکر تسهیل انتشار بودهاند و برای تسهیل آن، اولین فاکتوری که استفاده کردند، عرضه رایگان بوده است.
پس به نظر شما حمایت صحیح از مخاطب از سوی نهادهای فرهنگی دولتی و عرضه درست محصولات فرهنگی دنیای دیجیتال باید به چه نحوی باشد تا به بازار ضربهای نزند؟
باید زنجیرهای را از زمان طراحی فرآورده تا تولید و بعد عرضه در نظر داشته باشیم، این زنجیره باید بالغ باشد و تمام این زنجیره باید احیا شود. عملاً وقتی محصولی را خارج از این زنجیره به صورت رایگان عرضه میکنیم، در حال از بین بردن حلقههای دیگر این زنجیر هستیم و خیلی از نقشها از بین میروند و عملاً بعد از مدتی زیستبوم ناقصی داریم، ولی همیشه از آن توقع دارید که خلاق و پویا باشد، ولی وقتی تمام آن کامل نیست و ترکیب جامعی ندارید، مسلم است که بعد از مدتی، میرایی به سراغ فعالیتهای فرهنگی میآید.
توانمندسازی بخش خصوصی با ارائه تسهیلات مالی متفاوت است
پاسخم را دریافت نکردم. بالاخره قشر وسیعی از مردم به این محصولات نیاز دارند و بخش دولتی نظرش این است که برای توزیع آن حمایت داشته باشد و حتی اگر این کار را انجام ندهد، به دلیل این بیتفاوتی مورد نکوهش قرار میگیرد.
خلاصه میگویم که چندین راه میتواند وجود داشته باشد. توانمندسازی بخش خصوصی با ارائه تسهیلات مالی متفاوت است. میتوانیم بودجهها را در راستای توانمندسازی گروهها و مجموعهها از لحاظ فکری، ارتباطی، زیرساختی و مدیریتی خرج کنیم. اینها باید توانمند شوند و باید به آنها خوراک محتوایی دهیم. باید به آنها سمت و جهت دهیم و در تعامل و شبکهسازی حتماً به آنها کمک کنیم.
زیستبومی که در حوزه نوآوری در هشت سال گذشته شکل گرفت، زیستبومی بود که تلاش کرد، کارهایش را انجام دهد. جدا از آن در مورد تسهیلات ریالی و مالی هم متناسب با طرحهای اقتصادی پیش رو برنامهریزی میکرد، این یک راه حل است.
در حال حاضر بازار محصولات فرهنگی دیجیتال بیشتر شکل گرفته، وسیعتر شده و بازیگر هم بیشتر شده است. هر چند بازیگرهایی که الان نقشآفرینی میکنند به واسطه شرایط و بحرانهایی که در سالهای گذشته تجربه کردند، تضعیف شدند. الان بازیگرها نیاز به کمک برای احیای دوباره دارند. به همین دلیل شاید الان باز هم نمیتوانم بگویم که ازدحام بازیگر در این حوزه وجود دارد
راه حل بعدی این است که صاحب یکسری هزینههایی شدیم و باید هم میشدیم تا بتوانیم محتواهایی را تولید کنیم. هماکنون انبارهای از محتواها در نهادهای مختلف ایجاد شده که این انباره میتواند در اختیار بازیگرهای بخش خصوصی قرار گیرد تا از آنها استفاده کنند و برای نشر و انتشار آنها طبق یک قاعده برنده برنده برنده، (رفتار بر پایه اخلاق بین افراد که هیچیک از طرفین آسیبی نبینند و در جهت منافع یکدیگر پیش بروند) آن را در اختیار مخاطب قرار دهند.
شما اگر در آن انباره را باز بگذارید، باز هم در حوزه ترویج و انتشار آن موفق نبودهاید، چون باید برای انتشار آن تبلیغ و معرفی کنیم و جایگاه آن محصول یا محتوا را ترفیع دهیم، این کار هزینه دارد. اگر آن را رایگان عرضه کنیم، هزینه ترفیع و ترویج را چگونه تأمین کردیم؟ نکردیم. بنابر این آن هدفی که به دنبالش هستیم، یعنی انتشار، میسر نمیشود. پس باید بازیگرهای داشته باشیم که برای این محتواها تبلیغ کنند، هزینه اینها را دهند و انتفاع ببرند. انتفاع آن باید هزینه کاربر از بُعد ترافیک (مصرفی) یا از بعد فروش اشتراک یا سرویس باشد.
اهمیت عرصه تبلیغات در کنار تولید محتوا
باید عرصه تبلیغات کنار آن محتواها را ارتقا دهیم و این کار را ارائهدهنده یا سرویسدهنده میتواند، تأمین و تقسیم کند یا میتواند به افراد دیگری ارجاع دهد و بگوید خودت هر طور خواستی و من طبق نظارت، مثلاً میگویم که اینقدر قیمت داشته باشد و کار اینطور پیش برود. راهحلهای مختلفی دارد که عملاً برای آن نهادهایی که در حال حاضر از بودجه استفاده میکنند، خوب است و شاید صاحب درآمد دائمی شوند که دیگر نیاز به بودجه دولت نداشته باشند و نیز میتوانند بازیگرهایی را خلق کنند که صاحب انگیزههای بالاتر و دقیقتر و حتی مشخصتر و حرفهایتری باشند تا بتوانند آن خط را دنبال کنند. اینطور پویایی زیستبوم را رقم میزنیم.
شکل حمایتی خیلی مهم است که باید از آن حالت سنتی خارج کنیم و آموزش دهیم. به طور مثال یکی از فروشگاههای اینترنتی مطرح ایران برای اینکه بتواند محصولات خود را بفروشد، ساختار affiliate (وابسته) خودش را راهاندازی کرد و به affiliator (وابستهها) آموزش داد تا کالاها را معرفی کنند و بفروشند و کمیسیون خود را دریافت کنند و در نهایت رونق بیشتری شکل میگیرد.
با شرایط فعلی که تا حدودی در این گفتوگو برشمردید، آینده این صنعت را چطور ارزیابی میکنید؟
در شرایط فعلی بسیار خوشحالم که رویکرد مثبتی برای احیای حوزه فرهنگی و مذهبی وجود دارد. البته باید از گذشته خود و از تجربه قبلی درس بگیریم. اگر بخش خصوصی مورد عنایت و حمایت درستی قرار نگیرد، عملاً تمام هزینهها و سرمایهگذاریهایی که به منظور انجام کار محتوایی و ترویجی انجام میدهیم، بیثمر است. ممکن است در یک بازه زمانی کوتاه فعالیت مهمی داشته باشیم، مثل اینکه نمایشگاه قرآن امسال با هزینه و پررونق برگزار شد، ولی به محض اینکه، نمایشگاه پایان یابد، دیگر همه چیز را از دست میدهیم و نباید اینگونه باشد، باید یک چیز مانایی را خلق کنیم و این سرمایه میتواند صرف ایجاد یک ساختار ماناتر و پایدارتری شود.
گسترش ارتباط تعاملی در باد صبا
در پایان، چه نویدی درباره فعالیت و عرضه آثار جدید خود به مخاطبان خبرگزاری ایکنا میدهید؟
در ابتدای ماه مبارک رمضان امسال، نسخه کاملاً متفاوتی از حبلالمتین منتشر شد. امروز که با شما صحبت میکنم، قرار بود نسخه جدیدتری را برای انتشار در اختیارم قرار دهند و به زودی نسخه جدیدتر آن را منتشر خواهیم کرد. همچنین باد صبا در سال جدید رویکرد متمایزی را اتخاذ کرده و بهدنبال برقراری ارتباط تعاملیتر و بیشتر با مخاطبانش است. به همین دلیل راهکارها و راهحلهای مناسبتری را انتخاب کرده است تا بتواند در حوزه اقتصاد و فرهنگ اثرات مثبتی در زندگی مردم بگذارد.
تقریباً بهروزرسانی همان محصولات قبلی را ادامه میدهیم، ولی در تلاشیم با دریافت علائم درست از محیط، خودمان را با آن تطبیق داده و پاسخهای مناسبی را به محیط دهیم.
منبع: ایکنا