نماهنگ‌هایی که روان کودکان و نوجوانان را تهدید می‌کند / نقدی بر نماهنگ «عزیزم حسین ۲»

به نظر میرسد این تهی بودن و بی‌محتوایی با هدف سازندگان چنین نماهنگ‌هایی سازگار است: شوآف و نمایش. گویا هدف، بیشتر از اشاعه معرفت و راه امام حسین در جامعه، اظهار و ابراز وجود طرفداران امام حسین است!

به گزارش «مبلغ» – نماهنگ «عزیزم حسین ۲» چند روز پیش با خوانندگی رضا هلالی و جناب اسداللهی به عنوان شاعر با حضور جمعیت انبوه کودکان در بابل رونمایی شد. یادداشتی که در پی می آید در کانال تلگرامی اقلیت در مورد این نماهنگ و نماهنگ های مشابه که این روزها منتشر می شود نوشته شده است:

این روزها بازار نماهنگ‌های به نام اهل بیت گرم است. اخیرا دو نماهنگ، پررنگ‌ترین و پرتوجه‌ترین در قشر مذهبی بوده است: نماهنگ عزیزم حسین ۲ و سلام فرمانده ۲

در نماهنگ عزیزم حسین ۲ با اجرای هلالی و اسداللهی(شاعر)، مهم‌ترین جمله این است: موندنی‌ترین رفیق من امام حسین…نماهنگ در فضایی استادیومی اجرا شده است؛ هلالی و اسداللهی وسط روی سکویی ایستاده و دختران و پسران دور تا دور آنان در حال همخوانی هستند.

حرکات و رفتارهای دانش‌آموزان در حین اجرای نماهنگ، تفاوتی با حرکات طرفداران حامد همایون و بهنام بانی در کنسرت‌هایشان ندارد(کافی است یکبار بی‌صدا اجرای نماهنگ را ببینید). سبک همان است. رفتارها به شدت شبیه هم هستند. توجهات همه به دو مداح/خواننده وسط سن معطوف است.

شعر به وضوح خالی از محتوا و معرفت است. اول تا آخر، همه در حال ابراز علاقه و دوستی به یک نفر(اینجا امام حسین) هستند. از مرام و منش امام حسین هیچ ردپا و اثری در این شعر نیست؛ گویی شاعر قلم را روی کاغذ گذاشته و بر مبنای یک وزن، سعی کرده شعری بسراید.

البته به نظر میرسد این تهی بودن و بی‌محتوایی با هدف سازندگان چنین نماهنگ‌هایی سازگار است: شوآف و نمایش. هدف بیشتر از اشاعه معرفت و راه امام حسین در جامعه، اظهار و ابراز وجود طرفداران امام حسین است؛ طرفدارانی که مدام در حال قربان صدقه رفتن و «دورت بگردم» برای امام حسین هستند، اما خالی و عاری از شناختِ مرام حسین(ع)…

بانیان ساخت این نماهنگ‌ها با صرف هزینه‌های میلیاردی متوجه تبعات چنین آثاری هستند؟ آثاری که مدام و مکرر از عشق کسی که مجهول است می‌گوید و مدام به کسی که شناسانده نشده است ابراز علاقه می‌کند‌. به انباشتگی قربان صدقه رفتن‌ها در این شعرها توجه کنید، آن کودک و نوجوان تا کی می‌تواند به کسی که نمیشناسد عشق بورزد؟ امثال او تا کجا استادیوم‌های شوآف‌های این‌چنینی را پر می‌کنند؟

امام حسین امروز چه نقشی در زندگی آن کودک و نوجوان دارد؟ نسبت نوجوانی که امروز عکس حرم می‌کشد با امام حسین چیست؟ بانیان ساخت این نماهنگ‌ها به این سوالات فکر می‌کنند؟ نوجوان مدام به امام حسین ابراز عشق می‌کند، اما نمیداند چرا؟ اصلا چرا نوجوانی که شناختی از امام حسین ندارد باید به او ابراز محبت کند؟ محبت مگر نتیجه معرفت نیست؟ ابراز محبت بدون معرفت در نهایت منجر به زدگی و سرخوردگی می‌شود، بلاشک…

فضای فرهنگی حاکم بر هیئات و سازمان‌های مذهبی امروز حول مدار «نمایش و شوآف» است. در مناسبت‌ها و میلادها، پای ثابت تمام برنامه‌ها، ایستگاه صلواتی و پیاده‌روی و شادپیمایی است‌. همه در حال ابراز و اظهارِعلاقه هستند. بازخورد جامعه از طرفداران دین در مناسبت‌ها این است: کسانی که مدام میخواهند بگویند ما دینداریم، ما بهتریم، ما خوشبختیم و ما سعادتمندیم…

نماهنگ‌هایی مانند عزیزم حسین هم خروجی استیلای همین نگاه فرهنگی در قسمتی از جامعه مذهبی است؛ جامعه‌ای مذهبی که بر گلوگاه‌های اقتصادی و تصمیم‌گیری هم حاکمند.

دلم برای بیت‌المالی که صرف ساخت این نماهنگ‌های تهی از معرفت می‌شود می‌سوزد؛ اما مهم‌تر از پول، برای کودکان و نوجوانانی که احساساتشان این وسط به بازی گرفته می‌شود، بیش از هر چیز ناراحت، دل‌نگران و خشمگینم. تبعات این نماهنگ‌های صرفا نمایشی را زدگی هر چه بیشتر و فراوان‌تر کودکان و نوجوانان از اسلامِ عزیز و غریب می‌دانم.

منبع : کانال تلگرامی اقلیت

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.