تلنت‌شو حسینیه‌ی معلی؛ گذر از سنت مداحی به صنعت مداحی/ محسن‌ حسام‌مظاهری

تلنت‌شو «معلی» امتداد مسیری است که با ظهور سبک‌های جدید مداحی از میانه‌ی دهه‌ی ۱۳۷۰ و استقلال‌یابی و تثبیت مداحی پاپ (عامه‌پسند) در یک دهه‌ی بعد آغاز شده است. مسیر تبدیل مداحی از یک سنت فرهنگی آیینی مذهبی به یک کالای فرهنگی با تولید انبوه برای  مصرف مشتریان /مخاطبان انبوه.

به گزارش «مبلغ» – محسن‌حسام مظاهری در حساب تلگرامی خود نوشت: این شب‌ها سری سوم برنامه‌ی «معلی» از شبکه‌ی سه سیما پخش می‌شود. پیشتر یادداشت «گذر از سنت مداحی به صنعت مداحی» را در تحلیل سری نخست این برنامه نوشته بودم. به‌بهانه‌ی پخش سری جدید،‌ بازنشر آن یادداشت بی‌مناسبت نیست. با این توضیح که سری سوم برنامه‌ی معلی با دو سری قبل تفاوت‌هایی دارد: یکی اینکه محور آن نه‌ عزاداری بلکه جشن‌های مذهبی است و فضای برنامه هم شاد و مفرح است؛ دوم اینکه در بین اجراها علاوه بر مداحی و شعرخوانی فردی، آیین‌های جشن گروهی و نیز سخنرانی‌های طنز قرار گرفته؛ سوم اینکه در گروه داوران، در کنار سه مداح مشهور و سلبریتی یعنی احمد واعظی،‌ عبدالرضا هلالی و مهدی رسولی (تنها داور مشترک در هر سه سری برنامه)، یک منبری مشهور (مصطفی کرمی از منبریان تهران) هم قرار دارد؛ چهارم اینکه در اجراها سهم عمده به مداحان و اجراکنندگان مناطق و اقوام و حتی شیعیان کشورهای مجاور اختصاص یافته و برخلاف سری‌های قبل در بین اجراها زبان‌های غیرفارسی و گویش‌های متنوع بیشتر شنیده می‌شود. و بالاخره پنجم اینکه به نسبت دو سری قبل، این سری دوز شیعی غلیظ‌تری دارد و اجراها در مواردی سویه‌ی هویت‌گرایی شیعی پیدا کرده و در مرز خطرناک حساسیت‌زایی فرقه‌ای هستند.

اما از این تغییرات صوری و فرمی که بگذریم، سری سوم برنامه‌ی معلی از حیث سیاستگذاری فرهنگی، رویکرد رسانه‌ای و جهت‌گیری آیینی تکرار و استمرار همان سری‌های قبل است که پیشتر در یادداشت مذکور درباره‌اش نوشته بودم.

برش‌هایی از آن یادداشت:

🔻 تلنت‌شو «معلی» امتداد مسیری است که با ظهور سبک‌های جدید مداحی از میانه‌ی دهه‌ی ۱۳۷۰ و استقلال‌یابی و تثبیت مداحی پاپ (عامه‌پسند) در یک دهه‌ی بعد آغاز شده است. مسیر تبدیل مداحی از یک سنت فرهنگی آیینی مذهبی به یک کالای فرهنگی با تولید انبوه برای  مصرف مشتریان /مخاطبان انبوه. مسیری که از تبدیل منبر به سن، و تبدیل هیئت‌های خانگی و کوچک صنفی و مسجدی و محلی به هیئت‌های بزرگ و پرجمعیت شهری با تبلیغات وسیع و تجهیزات گسترده‌ی فیلمبرداری و صوت و نور، و کوچ مجالس از مساجد و منازل به ورزشگاه‌ها و پادگان‌ها و میادین و دیگر فضاهای وسیع عبور کرده است. مسیری که مداحان جوان سلبریتی و برندپوش و «ستاره» را بر جای پیرغلامان و ذاکران سنتیِ عبابردوش و فینه بر سر نشانده است. مسیر تبدیل هیئت به استودیو/کنسرت زنده و تبدیل مداحان به خوانندگان مذهبی استودیویی و بازیگران شوهای مداحی که طبیعی است امروز هم به عبور از «مجمع‌الذاکرین‌»ها به تلنت‌شوی مداحی بینجامد.

🔻همچنان‌که در این سال‌ها به دفعات نوشته‌ام، دو کلان‌روند به‌موازات هم در پدیدآمدن این وضعیت و گذر از «سنت مداحی» به «صنعت مداحی» مؤثر بود‌ه‌اند:

اول: اراده‌ی سیاسی حاکمیت در برکشیدن مداحان و ارتقای منزلتی آنان به‌عنوان «افسران جنگ نرم» و نیروهای وفادار سیستم و مسلح به ابزار تحریک عواطف مذهبی که قدرت بسیج‌کنندگی توده‌ی مردم را دارا هستند. طبعاً یک مداح سنتی که نهایتاً مخاطبانی چندده‌نفره آن‌هم در هیئت‌های کوچک و روضه‌های خانگی دارد از منظر انتظارات و نقش‌آفرینی مطلوب نظام سیاسی به‌هیچ‌وجه قابل مقایسه نیست با یک مداح سلبریتی بانفوذ و محبوبی که به‌کمک رانت‌ رسانه‌ای و پیوند با باندهای اقتصادی ـ سیاسی، شهرت کشوری و مخاطبانی میلیونی دارد. برای ابراز قدرت و نمایش و مانورهای توده‌ای در بزنگاه‌های سیاسی، آنکه به کار نظام سیاسی می‌آید مداح دوم است؛ نه اولی که معلوم نیست علقه‌ی ایدئولوژیک به نظام داشته باشد و در موقعیت‌های حساس وفادار بماند و هزینه کند.

دوم: روند تغییرات فرهنگی اجتماعی پرشتاب و گسترده‌ای که جامعه‌ی ایران پس از جنگ تجربه کرده است؛ از رشد شهرنشینی و توسعه‌ی طبقه‌ی متوسط تا تحولات سبک زندگی و گسترش رسانه‌های نوین، در کنار تغییرات جمعیتی و قدرت‌یافتن خرده‌فرهنگ جوانان که زمینه‌ساز ایجاد نیازهای تازه و تغییر ذایقه در حوزه‌ی زیست دینی و به‌تبع آن تحولاتی مهمی در فرهنگ مذهبی و مناسکی بوده است.

🔻درهرحال آنچه امروز با آن مواجه‌ایم محصول یک راه طی‌شده است و هرگونه خوانش و ارزیابی و فهم و تفسیر آن باید در بافت و زمینه‌ی خودش صورت گیرد. سنجش این پدیده با معیارهای نوستالژیک «مداحی سنتی» ماحصل خطای شناختی و عدم درک تغییرات رخ‌داده در فرهنگ و سبک زندگی مذهبی به‌ویژه در جوانان مذهبی شهری و پیامدها و لوازم سیاست‌گذاری‌ها و اقدامات نظام در عرصه‌ی تبلیغ دینی است. مسیر تبدیل سنت مداحی به صنعت مداحی که برنامه‌ی معلی و مداحی روی استیج مصداق آن است، مسیر بی‌بازگشتی است. خوب یا بد صنعت مداحی چنان‌که گفته شد نتیجه‌ی طبیعی روندهای اندیشیده و غیراندیشیده‌ای است که بسترساز پیدایش آن بوده‌اند. و این قطعاً پایان مسیر نیست.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.