وصیت مشهورترین مهندس ایرانی چه بود؟ | «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید»!
مبلغ/ «خواجه نصیرالدین طوسی» مشهورترین مهندس ایران است که روز تولدش در ایران روز «مهندس» است. او فقط یک مهندس نبود بلکه عالمی بی بدیل در علم و حکمت بود و او را «استادالبشر» لقب داده بودند. استاد بشر و استاد کلّ فی الکل در پیشگاه امام هفتم(ع) وصیت میکند این طور روی قبرش بنویسند: «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید».

به گزارش «مبلغ» – «خواجه نصیرالدین طوسی» قرن ششم شمسی به دنیا آمد و ۱۹۰ کتاب و مقاله در حوزه ریاضیات، هندسه، نجوم، فلسفه، عرفان، منطق، اخلاق، فقه،طب و تفسیر قرآن کریم نوشت. وی رصدخانه مراغه را ساخت که یک مرکز علمی بزرگ و معتبر بود و ابزار رصد و اندازهگیری دقیق نجومی را ابداع کرد و کتاب «زیج ایلخانی» را درباره ستارهشناسی نوشت که همانموقع که خودش زنده بود و تا قرنها بعد منجمان و اخترشناسان به آن رجوع میکردند. در اخلاق هم کتاب «اخلاق ناصری» را نوشت که جزو مهمترین کتب حکمت اسلامی است و مترجم این کتاب به زبان انگلیسی درباره خواجه نصیرالدین گفته است: «دارای روحی نیرومند و حساس بوده که گرفتار تحولات شدید سیاسی و معنوی گشته است و در عین این گرفتاریها بهگونهای سخن گفته که تو گویی با مردم این روزگار در نیمه دوم قرن بیستم سخن میگوید».
خواجه نصیرالدین شیعه بود و معارف شیعه را معرفی کرد و بسط داد و «ابن خلدون» دانشمند و مورخ عرب او را بزرگترین دانشمند ایران پس از اسلام دانسته است و شاگردانش که امثال علامه حلّی و ابن میثم بحرانی و قطبالدین شیرازی و ابن فوطی و مجدالدین مراقی و سید رکنالدین بودند او را «استادالبشر» لقب دادند و در عالم علم و حکمت در دنیای قدیم وقتی به تنهایی نام «خواجه» به معنای آقا و بزرگ را میگفتند، یعنی همان خواجه نصیرالدین.
کتابهای خواجه نصیرالدین تا قرنها در دانشگاهها و مراکز علمی مغربزمین تدریس میشد و در واقع اساس علم و مهندسی و نجوم را در اروپا همین خواجه نصیرالدین بنا نهاده است. ابتدا فرانسویها بودند که در قرن ۱۶ میلادی کتاب مثلثات وی را ترجمه کردند و پای درس استاد بزرگ ایرانی نشستند و قدری دانش و معرفت آموختند و بعد شاخههای دیگر دانش خواجه نصیرالدین به باقی اروپا معرفی شد و دربارهاش گفتهاند: «جداول بسیار دقیق از حرکت سیارهای ایجاد کرد که در آن روزگار یک مدل سیارهای به روز شده محسوب میشد» و گفتهاند: «مثلثات را وی بهعنوان یک شاخه ریاضی مطرح کرد» و گفتهاند: «شواهدی وجود دارد که نشان میدهد او بر نظریه خورشید مرکزی کوپرنیک تأثیر داشته است».
در دنیای علم امروز نیز قدر این نابغه دوران را میشناسند و نامش را ارج مینهند و یک دهانه برخوردی بزرگ در نیمکره جنوبی ماه را نصیرالدین (Nasireddin) نامیدهاند. حالا این نصیرالدین مهندس و دانشمند و نابغه را که همه عمرش از سلاطین و بزرگان و اهل معرفت قدر دید بهروایت علامه «حسنزاده آملی» بشناسیم که لطفی دیگر دارد:
حدود ۳۰ سال پیش صحبتی با یک ریاضیدان داشتم تا این که کلام کشید به این شکل هندسی قطاع. من از او… سوال کردم: عزیز من! از این شکل چند حکم هندسی میتوان استفاده کرد؟ گفت: شاید هفت تا ده تا حکم.
گفتم: مثلا بیست تا چطور.
گفت: شاید. ممکن است.
گفتم: دویست تا چطور؟
به من نگاه میکرد که آیا دویست حکم هندسی میتوان از آن استنباط کرد…
گفتم: دو هزار چطور؟ همینطور به من نگاه میکرد. گفتم: دویست هزار تا چطور؟
خیال میکرد که من سر مطایبه و شوخی دارم و به مَجاز حرف میزنم. بعد به او گفتم: آقا این خواجه نصیرالدین طوسی کتابی دارد به نام «کشف القناع عن اسرار شکل القطاع» و جناب خواجه از این یک شکل، چهارصد و نود و هفت هزار و ششصد و شصت و چهار حکم هندسی استنباط کرده، یعنی قریب نیم میلیون.
بعد به او گفتم: این خواجه نصیر طوسی که راجع به یک شکل هندسی، یک کتاب نوشته و قریب پانصد هزار حکم از آن استنباط کرده، شما آن کتاب و خود خواجه را میشناسی؟
گفت: نخیر.
بعد راجع به شخصیت خواجه مقداری صحبت کردیم و به او گفتم: این خواجه وقتی که در بغداد حالش دگرگون شد و دید دارد از این نشانه به جوار الهی ارتحال میکند، وصیت کرد: مرا از کنار امام هفتم، بابالحوائج الی الله، از این معقل و پناهگاه بیرون نبرید و در عتبه به خاک بسپارید و روی قبرم در پیشگاه امام هفتم؛ مثلا نوشته نشود آیتالله و علامه، این امام است، حجةالله، قرآن ناطق و امام ملک و ملکوت است؛ روی قبر من بنویسید: «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید» [بخشی از آیه ۱۸ سوره کهف به معنای: و سگشان (به حالت پاسبانی) دو دست خویش بر درگاه (غار) گشاده بود]
و این عالمی است صاحب این همه کتاب در حکمت، فلسفه، عرفان، ریاضیات، فقه و اصول، علوم غریبه، معماری و مهندسی… و استاد بشر و استاد کلّ فی الکل. اما در پیشگاه امام هفتم وصیت میکند این طور روی قبرش بنویسند.
منبع: فارس