چگونه کودکان سایبری سالمی تربیت کنیم؟

مبلغ/ فاطمه طهرانی گفت: اگر می‌خواهیم کودک سایبری سالمی داشته باشیم، با وجود اینکه فضای مجازی بدون آسیب نیست اما حضور آگاهانه والدین می‌تواند به آن‌ها کمک کند.

به گزارش «مبلغ» – فاطمه طهرانی، پژوهشگر سواد رسانه‌ای در گفت‌وگو با ایکنا با اشاره به تعریف کودکان سایبری گفت: بهتر است به کودکان سایبری، کودکان و نوجوانان «نسل z» بگوییم. بچه‌هایی که در دوران رسانه‌های دیجیتال به دنیا می‌آیند و شروع فرآیند شناختشان به وجود و حضور مؤثر تکنولوژی‌های ارتباطی در زندگی‌شان پیوند خورده است. شاید قبل از اینکه بچه‌ها دنیای واقعی را بشناسند، با دنیای مجازی آشنا شوند. بسیاری از کودکان را دیده‌ایم که حتی روی صفحه کتاب می‌خواهند با انگشتشان با تاچ، تصویر را بزرگ کنند. چون آن‌ها تصویر مجازی و بزرگ کردن با انگشت را سریعتر از لمس واقعیت می‌شناسند.

وی افزود: اگر بخواهیم حضور کودکان سایبری در فضای مجازی را به عنوان یک آسیب تلقی کنیم، صحیح نیست. به این دلیل که این مسئله فقط یک آسیب نیست و سکه دو رویی است که به همان اندازه که آسیب دارد، می‌تواند نکات مثبت و فرصتی برای فرزندمان باشد. با توجه به اینکه فرزندان ما در این دوران و این فضا زندگی می‌کنند، حضور فضای مجازی و تکنولوژی‌های نوین ارتباطی در زندگی یکی از ویژگی‌های آنهاست و آنچه آن را تبدیل به آسیب می‌کند، عدم آگاهی یا آگاهی غلط درباره فضای مجازی و چگونگی حضور بچه‌ها در آن و چگونگی استفاده از آن از سوی والدین و مربیان است.

سن ورود به فضای مجازی

طهرانی ادامه داد: اینکه باید والدین چه کنند و فرزندان از چه سنی در این فضا حضور داشته باشند، مسئله‌ای است که اتفاق نظر چندانی روی آن وجود ندارد. زیرا گفته می‌شود حضور بچه‌ها در این فضا، از سن ۱۲ سالگی باشد، در حالی که با توجه به شرایط زندگی امروز، کودکان ۶ سال و حتی کوچکتر هم با این فضا آشنا هستند و در این فضا برنامه مورد نظر خود را می‌بینند و این یکی از ویژگی زندگی آن‌ها شده است و اگر این فضا را از آن‌ها بگیرید، بخشی از زندگی آن‌ها دچار آسیب خواهد شد. اگر حواسمان جمع نباشد و نپذیریم تا زمانی که به فضای مجازی و تکنولوژی‌های ارتباطی به عنوان یک آسیب و مشکل نگاه نکنیم، داستان ما همین است. اما اگر آن را به عنوان یک تکنولوژی و ابزار بپذیریم که می‌تواند خوب یا بد باشد و کاملاً بستگی به میزان آگاهی و شیوه استفاده ما دارد، آن وقت داستان متفاوت می‌شود.

این کارشناس سواد رسانه‌ای تصریح کرد: آنچه بسیار مهم است و ما در بیشتر موارد از آن غافل هستیم، این است که پدر و مادر‌هایی که خود الگوی فرزندانشان هستند، قبل از اینکه بخواهند مدیریت و کنترل فرزندانشان را آغاز کنند، باید خودشان به عنوان کاربر آگاه و فعال وارد این عرصه شوند.

حضور والدین در فضای مجازی

وی در ادامه با تأکید بر حضور والدین در فضای مجازی تصریح کرد: اگر والدین در این فضا نباشند و آگاهی نداشته باشند، پس چطور می‌خواهند فرزندان خود را در این فضا مدیریت کنند. اگر جایی را که نمی‌شناسید و به پیچ و خم‌هایش آگاه نیستید، چگونه می‌خواهید راهنمای فرزندتان باشید. بنابراین گام نخست این است که پدر و مادر‌ها باید به عنوان کاربر، آگاهانه وارد این عرصه شوند و به ذائقه رسانه‌ای فرزند خود توجه کنند که چه خوراکی به او می‌دهند تا آن‌ها همه چیزخوار رسانه‌ها نشوند و هر چه می‌بینند و می‌شنوند را استفاده نکنند. اگر آنها را به انتخابگر بودن عادت دهیم، این مسئله به ما کمک خواهد کرد. گام دوم این است که هر کس با توجه به جهان‌بینی که دارد، برخی مفاهیم اصلی زندگی را برای خود روشن کند؛ اینکه من چه کسی هستم و در این دنیا چه جایگاهی دارم، چه وظایفی در این دنیا و نسبت به دیگران دارم، چه حقوقی دارم و قرار است چه نقشی داشته باشم، وقت و حریم خصوصی برای من چه معنایی دارد. وقتی همه این‌ها را برای خودمان حل کنیم و سپس به شکل غیرمستقیم با توجه به همان الگو بودن آن را برای فرزندمان جا بیندازیم، آن وقت بسیاری از مشکلات را نخواهیم داشت و یا حل آن آسانتر خواهد بود.

طهرانی با اشاره به نقش کارگاه‌های آموزشی سواد رسانه‌ای در آموزش والدین تصریح کرد: ما نمی‌توانیم فرزندمان را از فضای مجازی جدا کنیم، گرچه این حضور هم سن و هم شرایطی دارد. اما اگر می‌خواهیم کودک سایبری سالمی داشته باشیم، با وجود اینکه فضای مجازی بدون آسیب نیست و در فضای واقعی نیز آسیب‌هایی می‌تواند فرزندانمان را تهدید کند، اما حضور آگاهانه ما می‌تواند به آن‌ها کمک کند. آنچه در کارگاه‌های سواد رسانه‌ای می‌بینیم و می‌شنویم مراحل بعدی است و ابتدا باید تکلیفمان با استفاده از ابزار برای یک زندگی هدفمند روشن شود و سپس از تکنیک‌های این کارگاه‌ها استفاده کنیم.

کنترلگری افراطی

وی در سؤالی مبنی بر اینکه والدین این آگاهی و آموزش‌ها را چگونه به دست بیاورند، بیان کرد: وقتی کودکان دهه ۶۰ به مدرسه می‌رفتند، یکسری دوره‌های آموزش خانواده در مدارس برای والدین برگزار می‌شد و راهکار‌هایی که به والدین می‌دادند، گونه‌ای کنترلگری افراطی را برای آن‌ها به ارمغان آورد که اثرگذاری چندانی نداشت، حتی گاهی اثرگذاری منفی هم داشت. در مورد دوره‌های سواد رسانه‌ای نیز، چون در این دوره‌ها با والدین زیادی مواجه بوده‌ام، همواره این سؤال را از آن‌ها می‌پرسم که آموزش‌هایی که تاکنون دیده‌اید چه اندازه مؤثر بوده است، پاسخ درصد بالایی از آن‌ها منفی است و اگر مثبت بوده، تنش میان والدین و فرزندان را بالا برده و بچه‌ها را به دور زدن قوانین سوق داده است.

این پژوهشگر سواد رسانه‌ای گفت: وقتی از والدین جویا می‌شویم، متوجه می‌شویم که آن‌ها محدودیتی حتی در زمان استفاده از این فضا ندارند، حتی در تماشای سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیون نیز سلیقه خاصی ندارند و هر آنچه پخش می‌شود را با تکرار و تکرار‌های مجدد می‌بیند، بنابراین نمی‌توانند درباره محدودیت زمان بازی با فرزند خود صحبت کنند و آنها این قوانین را نخواهند پذیرفت.

طهرانی افزود: سواد رسانه‌ای باید یک فرهنگ شود و همه نهاد‌ها و سازمان‌های دخیل در این زمینه باید کار هماهنگ و هم‌جهت انجام دهند. مثلاً ما کلیپی در تلویزیون به اسم سواد رسانه‌ای می‌بینیم که هیچ ربطی به سواد رسانه‌ای ندارد و یا دوره‌هایی که در مدارس برای والدین برگزار می‌شود، به جای استفاده صحیح از این فضا، فقط ایجاد محدودیت را به آن‌ها می‌آموزند، در حالی که برخورد سلبی با فرزندان جواب نخواهد داد. به نظرم پدر و مادر‌ها این نیاز را حس کرده‌اند که باید آموزش ببینند، چون اشتیاق زیادی برای دانستن در این باره را شاهد هستم، بنابراین باید آموزش‌های صحیح داشته باشند تا از فرزندان خود در این فضا مراقبت کنند.

وی با بیان اینکه ابتدا باید رویکرد آسیب‌محور بودن تغییر یابد و فرصت‌محور باشد، یادآور شد: وقتی استفاده درست از یک امکان را آموزش دهید، لازم نیست جلوی استفاده غلط را بگیرید؛ بنابراین مطالعه و گذراندن دوره‌های آموزشی، تولید برنامه‌های آموزشی در تلویزیون و … در این زمینه مؤثر است. البته نه ساخت برنامه‌های مونولوگ سخنرانی که پیام مستقیم به خانواده‌ها داده می‌شود، اتفاقاً این آموزش‌ها باعث دلزده شدن می‌شود.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.