قرآن تناقضی با علم ندارد

مبلغ/ نفیسی گفت: آنچه برای این مفسران اهمیت داشته اثبات متناقض نبودن قرآن با علم است. در همین راستا در مسئله خلق انسان و تکامل تصریح می کند که تمام بشر از ذریه آدم باشند و همین قدر کافی است تا بگوییم که مطالب قرآن با علم در تعارض نیست.

به گزارش «مبلغ» به نقل از شبستان – شادی نفیسی، عضو هیات علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران در همایش «قرآن و عترت از منظر اسلام شناسان ایران و جهان» گفت: «عقل در قرآن و روایات با تاکید بر تفاسیر معاصر موضوع صحبت من است است. واژه عقل در قرآن ۴۹ بار به کار رفته است.

وی در ادامه افزود: در تمام موارد فقط در قالب فعلی (یعقلون، تعقلون، نعقلها و عقلوه) به کار رفته است. اندیشیدن مایه درک نشانه های الهی تلقی شده است. همچنان که در آیات بسیاری با پایانه «إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» آمده و نشان های الهی در ضمن آن آیات ذکر شده است. خردورزی و اندیشه در واقع عقل معیارهدف گذاری دراز مدت و ارزشیابی اعمال در آیات تلقی شده است. «وَ ما أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ زِينَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقى‌ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» بدترین موجودات نزد خداوند بی خردان معرفی شدند و راه یافتن به بهشت به واسطه اندیشیدن و خردورزی معرفی شده است و «لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ».» او افزود: «اگر بخواهیم فراتر از مواردی که گفته شده، حوزه معنایی خرد و اندیشه را در قرآن در نظر بگیریم، بسیار فراتر از کاربرد واژگانی است که با عقل در آنها به کار رفته است. با لحاظ آیات دیگری مانند آیه ۴۶ سوره حج، که در آن ذکر شده است؛ «أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتي فِي الصُّدُورِ» ارتباط عقل و قلب برقرار شده است و اگر بخواهیم با این ارتباطی که برقرار شده آیات مربوط به قلب و تفکر، تدبر و علم را هم در نظر بگیریم، شمار آیاتی که در آنها به خردورزی اشاره شده است بنا به قول علامه طباطبایی بیش از ۳۰۰ آیه خواهد بود. که ۳۰۰ آیه شمار بسیار زیادی از آیات است.

این عضو هیات علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران گفت: «عقل در روایات شیعه به لحاظ کمی و کیفی دامنه بسیار گسترده ای و جایگاه بلندی را دارد. به لحاظ کمی، این واژه و مشتقات آن در کتاب محاسن ۴۲ ، کافی ۱۴۳، تحف العقول ۹۴ و نهج البلاغه ۷۶ و در غرر ۳۲۳ بار بسامد و تکرار شده است. به لحاظ اهمیت آن در کتاب های حدیثی شاهد هستیم که کتاب کافی به عنوان معتبرترین کتاب حدیثی شیعه مطالب خود را با فصلی در خصوص عقل و جهل با ۳۶ روایت شروع می کند. همین شیوه در کتاب بحار علامه مجلسی هم پیگیر گرفته شده است و کتاب علامه مجلسی با کتاب عقل، علم و جهل با ۳۳۰ روایت، مجموعه گرانقدر خود را شروع کرده است. به لحاظ مفهومی در این روایات متعدد جایگاه بسیار بلندی برای عقل در نظر گرفته شده است.

عضو هیات علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران تاکید کرد: «پرداخت به بحث عقل در روایات چالش های بسیار زیادی دارد و از جهات مختلف قابل طرح و بررسی است. از دیدگاه مفسران المنارمعتقدند که اسلام اولین دینی است که عقل را با دین پیوند داده است. اگر کتابهای آسمانی پیشین را بررسی کنیم توجهی به عقل در کتاب ها نمی بینیم. قرآن کتابی است که در دعوت مخالفانش بر عقل تکیه کرده است و تصریح می کنند که قرآن نه تنها می آموزد چه چیزهایی را باید درباره خدا بدانیم، بلکه در اثبات آموزش هایش دلیل و برهان می آورد و هیچگاه نمی خواهد گفته های آن را به صرف آن که فرموده خداست بپذیریم. این مفسران در مطلع سوره بقره به ۳۳ قاعده کلی شرعی اشاره کرده و تاکید می کنند که پایه های سی و سوم که پایه های دین بر عقاید و حکمت است مبتنی بر عقل است و به همین دلیل آیات آفرینش با پایانه مبتنی بر عقل است. آیات آفرینش با «لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ» به پایان می رسد. در آیات مختلف بر نفی تقلید تاکید شده است و در آیات احکام در پی ذکر یکی از احکام مختلف آمده است: «كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ‌» همچنین در آیه سیزدهم همین مبحث اشاره می کنند که بر بطلان تقلید از آبا و اجداد و مشایخ تاکید دارد. مفسران المنار از این حرف فراتر رفته و در تفسیر آیه ۲۱ سوره آل عمران که می فرماید: «ان الذین یکفرون بایات الله و یقتلون النبیین بغیر حق و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب الیم» اشاره می کنند که مراد از این الذین یامورن بالقسط حکمایی هستند که در زمان آنها وحی نبوده اما به مدد عقل راه اعتدال را در اخلاق و رفتار دنبال کردند و از آنچه مضربوده پرهیز کرده اند ولو آن که خطاهایی سر زده باشد در تشخیص و مسیری که انتخاب کرده اند. با این حال قرآن آنها را ستوده است. یعنی قرآن اینقدر برای عقل جایگاه بلندی قائل است که حتی این افرادی که خارج از وحی اقدام کردند را ستایش کرده است. در این راستا این مفسران به علم به عنوان یکی از محصولات بشری تاکید می کنند و معتقدند که بشر در این زمینه توانایی رسیدن به علم را دارد به همین دلبل نیازی به تاییدی از نقل در این زمین ندارد.

وی گفت: خداوند دو کتاب دارد کتاب تشریع و تکوین. کتاب تشریح انسان ها را ترغیب به تفکر و تعمق در کتاب تکوین کرده است.» او به بازتاب روش عقلی کتاب المنار اشاره کرده و گفت: «اول: گشودن باب اجتهاد است که مفسران المنار فراتر از تعصب مذهبی و فقهی معتقدند که باید در مباحث احکام پیرو دلیل بود ولو این که این دلیل متعلق به مذهب فقهی دیگری باشد. دوم: گشودن باب فهم آیات قرآن و نه تقلید در تفسیر از دیگران. این روالی است که عبدو داشته و به همین دلیل هم به شدت پرهیز می کرد از این که گزارش بلندی از مفسران پیشین بدهد و بخواهد درباره چارچوب نظریه آنها سخن گوید. سوم: اهتمام به تشریح حکمت احکام الهی است که در موارد مختلف به تفصیل به آن پرداخته تا عقل پذیر و منطق احکام الهی را جا بیندازند. چهارم: پرهیز از تفسیر اتفاقات مربوط به امت های پیش به امور خارق العاده. مفسران المنار چند دیدگاه جنجال آفرین دارند. یکی این که در ماجرای اصحاب فیل این اهتمام را می پذیرند که این پرندگان طیرا ابابیل پشه یا مگس های حامل میکروب باشند.

عضو هیات علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران اظهار کرد: در تفسیر ملائکه این احتمال را می پذیرند که آنها قوای طبیعت هستند. در برخی روایات یا آیاتی که از جن گفته احتمال میکروب بودن آنها را مطرح می کند و این موجب شده که مفسران المنار به شدت مورد هجمه قرار بگیرند که آنها علم زده یا علم گرا هستند. هیچ کدام از این پدیده هایی که مفسران المنار به توجیه آن پرداختند، از معجزات پیامبران به عنوان معجزات اثبات نبوت نیست بلکه واقعی از نوع عذاب ها و امدادهاست که از نظر این مفسران لزومی ندارد که آنها را به امور خارق العاده تفسیر کنیم. رشید رضا دغدغه عبدو را توضیح می دهد: «عبدو برای عقل پذیر کردن امور دینی و کاستن از استبعاد آنها این موارد را مطرح کرده است.» در عین حال باید توجه کرد که مفسران المنار به هیچ وجه اصرار بر تحویل مطالب علمی بر آیات قرآن ندارند و نباید چند نمونه اندک را تعمیم داده و داوری غیردقیقی در خصوص آنها داشته باشیم. بررسی دیدگاه های آنها نشان می دهد که در مواردی مانند موارد چالش برانگیزی مثل هفت آسمان اصلا از تعیین مصداق ساکت هستند و بر گذشتگان خرده می گیرند که چرا با تکلف بر تطبیق این آیات بر هیبت قدیم پرداختند. آنچه برای این مفسران اهمیت داشته اثبات متناقض نبودن قرآن با علم است. در همین راستا در مسئله خلق انسان و تکامل تصریح می کند که تمام بشر از ذریه آدم باشند و همین قدر کافی است تا بگوییم که مطالب قرآن با علم در تعارض نیست که می گوید منشا انسان بیش از یک اصل است.»

نفیسی در ادامه گفت: همانطور که در اولین روایت کتاب کافی صحیفه ای از امام باقر (ع) است. امام باقر (ع) گزارش می کند که خداوند متعال عقل را آفرید، آن را آزمود و سوگند خورد که عقل برترین آفریده اوست که جز دوستانش از آن به کمال برخوردار نخواهد بود و این عقل است که مخاطب امر الهی و برخوردار از ثواب آن است. در روایات دیگری با موضوع عقل آمده کسانی از بهشت خداوند و رضایت الهی را کسانی برخوردار می شوند که از عقل هستند و برخورداری از عقل زمینه زندگی درست و معیشت شایسته در این دنیا تلقی شده است. در روایات دیگر تمام صفات خوب به عقل منتصب شده است. همانطور که حدیث بلند جمود عقل و جهل ۷۵ ویژگی در این راستا گزارش شده که تمام خوبی ها به عقل و تمام بدی ها به جهل منتصب شده است.» نفیسی با اشاره به بررسی عقل در روایات اهل سنت، بیان کرد: «عقل در روایات اهل سنت، این نوع روایت های ارزش گذارانه در خصوص عقل اصلا در روایات اهل سنت دیده نمی شود. مهم ترین کتابهای حدیثی اهل سنت را حالت جامع داشتند را بررسی کردم. کاربرد عقل در این کتاب ها به معنی دیگری است و نهایتا در جایی به کار رفته که به مبحث نواقص العقول بودن زنان در آن اشاره شده است. در شیوه جامع نگاران اهل سنت نیز شیوه ای که در حدیث پژوهان شیعی از زمان کلینی به بعد وجود داشته دیده نمی شود و در هیچ کدام از جوامع که برخی از آنها مقدم بر کلینی و برخی معاصر کلینی تلقی می شوند این ساختار ساماندهی کتاب حدیثی با آغازگری مبحث عقل وجود ندارد.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.