چرا کتاب در زندگی ما غریب است؟

مبلغ/ کتاب، مهم ترین غذای روح انسان و یکی از بهترین ابزارهای کمال انسانی است ولی کتاب خواندن و تشویق دیگران به کتابخوانی در کشور ما غریب است و این درد بزرگی است که باید درمان شود.

به گزارش «مبلغ» به نقل از ایرنا – باید همه تلاش کنیم تا فرهنگ کتاب خوانی به عنوان یک سنت حسنه در بین آحاد مردم کشورمان رایج شود و صد برابر وضع موجود ، کتابخوانی رواج و گسترش یابد. مردم باید بدانند که امروز کتابخوانی، نه تنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی و یک تکلیف شرعی است. همه بدانیم، اگر انس با کتاب رواج یابد، کتابخوانی نه یک تکلیف، که یک کار شیرین و یک نیاز تعلل ناپذیر و یک وسیله برای آراستن شخصیت خویشتن تلقی خواهد شد و همه نسل ها و قشرها به دلخواه و شوق، بدان رو خواهند آورد.

باور کنیم، اگر انسان بخواهد در زمینه معنوی و فرهنگی، تر و تازه بماند، جز رابطه با کتاب و کتابخوانی چاره ای ندارد. چون هیچ چیز جای کتاب را پر نمی کند. باید کتاب خوب را ترویج کرد تا مردم به کتابخوانی عادت کنند و کتاب وارد زندگی آنان شود. دولت جمهوری اسلامی ایران و مسئولان فرهنگی کشور نیز باید صد برابر وضع موجود به کتاب اهمیت دهند.

در راستای فرمان امام خامنه ای برای ترویج صد برابری کتابخوانی، تشویق به خواندن کتاب، در راس همه کارها قرار بگیرد و برای اصلاح فرهنگ عمومی و رشد علمی و معنوی مردم، کتاب منتشر، توزیع و معرفی شود و همه افراد کتابخوان بشوند. مردم باور کنند، هرکسی که با این دنیای زیبا و زندگی بخش، با دنیای کتاب ارتباط ندارد، بی شک از مهم ترین دستاورد انسانی و نیز از بیشترین معارف الهی و بشری محروم است.

باید به این باور برسیم که امروز به یک نهضت بزرگ کتابخوانی نیاز داریم. یعنی کتاب خوب وارد خانه ها و زندگی مردم شود؛ کتاب در سبد اقتصادی خانوارها جای گیرد؛ کتاب و کتابخوانی در مدارس، دانشگاه ها، حوزه های علمیه، وزارتخانه ها و ادارات، سازمان ها و نهادها و در هر کوی و برزن مورد توجه جدی قرار گیرد؛ پدرها و مادرها در تربیت فرزندان خود، به کتاب و کتابخوانی توجه کنند و بدانیم عادت به خواندن کتاب، در بین مردم ایران جانیافتاده است که بروند کتابی را بخرند، آن را بخوانند و دیگران را نیز به خواندن آن کتاب تشویق و ترغیب کنند.

کتاب خریدن و کتاب خواندن و تشویق دیگران به کتابخوانی در کشور ما غریب است و این درد بزرگی است که باید درمان شود. باید مردم ایران به خواندن کتاب وادار بشوند و کتاب خریدن، جزو لوازم اصلی زندگی و یکی از مخارج اصلی خانواده ها محسوب شود و مردم بیش از خریدن وسایل تزئیناتی و تجملاتی مثل لوستر و میز و مبل و پرده، به کتاب اهمیت بدهند و اولویت اول آنان خرید کتاب باشد.

کتابخوانی باید مثل خوردن و خوابیدن و مثل کارهای روزانه، وارد زندگی مردم ایران شود و به عنوان یک سنت رایج درآید. همه در جمهوری اسلامی ایران “کتابخوان” شوند و شمارگان کتاب هایی که هر بار چاپ می شود، به دو میلیون و سه میلیون برسد؛ باید کتاب را ترویج کرد و به مسئله نشر و توزیع کتاب اهمیت داد و کاری کنیم که آثار خوب و ارزشمند، فضای جامعه و کشور را پر کند.

باید یک قرارگاهی برای نشر به وجود آوریم و از جوان های بسیجی، حلقه های صالحین، جوان های خوب دانشگاه ها و دبیرستان ها و مراکز آموزشی و از طلاب و روحانیون انقلابی حوزه های علمیه برای توزیع کتاب استفاده کنیم. هر کتاب خوبی را در چاپ های متعدد و در شمارگان ۴۰ هزار و ۵۰ هزار نسخه چاپ کنیم و با توزیع و تبلیغ خوب و شایسته، در ظرف دو سه سال شمارگان را به دو میلیون و سه میلیون برسانیم.

مسابقه کتابخوانی در دانشگاه، مدرسه، شهر، حوزه های علمیه، وزارت خانه ها، نیروهای مسلح و در سطح کشور راه بیاندازیم و مراسم اهدای جوایز این مسابقات را در فضای مجازی و از تلویزیون پخش کنیم. یک مسابقه عمومی و سراسری در سطح کشور راه بیندازیم و بعد برای کسانی که در این مسابقه برنده می شوند، مراسمی در صدا و سیما برپا کنیم تا همه بیایند، از آنها سئوال شود، جایزه بگیرند و بروند. در کنار این مسابقات و برنامه های ترویج کتابخوانی، در دانشگاه ها و مدارس، ساعتی برای کتابخوانی گذاشته شود تا دانشجویان و دانش آموزان با کتاب خوب و فرهنگ کتابخوانی آشنا شوند.

باید هر انسان فهیم ایرانی، در هر روز یک ساعت درباره کتابخوانی حرف بزند. در هر جلسه و کلاس و در هر منبری، هر استاد و معلم و روحانی ای از کتاب و کتابخوانی بگوید تا همه مردم کتابخوان شوند و تمامی هموطنان از جوانان و سالمندان و کودکان تا مردان  و زنان شهری و روستایی با کتاب ارتباط برقرار کنند.

مردم کتاب را در جیب خود بگذارند و در هواپیما، قطار، اتوبوس، تاکسی، مطب پزشک، اداره و مغازه آن را مطالعه کنند و افرادی که کار روزانه دارند، بخشی از زمان خود را حتی ربع ساعت، برای کتاب خواندن بگذارند. آنقدر کتابخوانی ربع ساعتی را تکرار کنیم که به خواندن کتاب عادت کنیم و کتابخوان حرفه ای شویم.

باید کتاب خواندن یک سیره و سنت رایج بین پدرها و مادرها شود و آنان کتاب را بخوانند و به فرزندان خود نیز یاد بدهند که در خانه کتاب بخوانند. همه جوانان و پدران و مادران و به ویژه کودکان با کتاب انس پیدا کنند. به همین دلیل باید فرزندانمان را از همان کودکی به کتاب خواندن عادت دهیم. ساعتی در زندگی ما و فرزندانمان به کتابخوانی تعلق داشته باشد و به گونه ای عمل کنیم و به فرزندانمان یاد دهیم که وقتی می خواهند بخوابند، کتاب بخوانند و بعد بخوابند.

در تابستان که کودکان و نوجوانان تعطیل هستند، کتاب بخوانند؛ کتاب هایی را معین کنند و بخوانند و خلاصه کتاب ها را هم یادداشت کنند. جوانان دختر و پسر در دفتری، نام کتاب هایی را که خوانده اند، یادداشت کنند. پیر و جوان بهترین کتاب ها را به دوستان خود معرفی کنند و آن ها را به مطالعه کتاب های خوب و مفید ترغیب کنند.

هدیه دادن کتاب در زندگی شخصی و اجتماعی به یک عادت عمومی و همگانی تبدیل شود و برای خرید کتاب، بودجه و وقت بگذاریم. خلاصه این که باید کتاب سهمی در زندگی ما پیدا کند و در زندگی روزانه به کتاب اهمیت بدهیم و از کتابخوان ها تجلیل و تقدیر کنیم.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.