«حسینیه معلی» یعنی فتح یک مدیوم و استفاده متعالی از آن

روضه‌خوانی آینه جادو

به گزارش «مبلغ» به نقل از روزنامه رسالت، برنامه حسینیه معلی نه تنها یک ابتکار، که یک اتفاق است. ابتکار به معنای پدیده جدیدی است که مشابه آن پیشتر وجود نداشته است. اما وقتی یک پدیده خبر از یک راه و روش جدید می‌دهد که می‌تواند مولد پدیده‌های دیگری نیز باشد، یعنی پنجره جدیدی گشوده شده و ما با یک رخداد مواجه هستیم. چنانکه «سلام فرمانده» رسما یک رخداد بود. برنامه زندگی پس از زندگی یک واقعه بود. فیلم موقعیت مهدی هادی حجازی‌فر یک اتفاق بود. این‌ها صرفا یک ابتکار ساده نیستند؛ رخدادهایی‌اند که خبر از دورانی تازه می‌دهند. ابتکارات زیادند، اما پدیده‌های فرهنگی‌ای که تبدیل به اتفاق شوند، اندک‌اند. زندگی پس از زندگی یک اتفاق است چون محتوای دینی بی‌مانند و بی‌نظیری را با روشی علمی و دقیق در اختیار مخاطب قرار می‌دهد؛ چیزی که پیشتر مطلقا وجود نداشته است. موقعیت مهدی یک اتفاق است. چون با مدیوم سینما یک زندگی شدیدا روحانی و پر از حس و درخشندگی را روایت کرده و آن را با موفقیت بر مرکب چموش تصویر سوار می‌گرداند.

چرا حسینیه معلی یک اتفاق است؟ مگر تا پیش از این از قاب تلویزیون شاهد برنامه‌های مذهبی تأثیرگذار و موفق نبوده‌ایم؟ تلویزیون در ماه محرم و مناسبت‌های مذهبی یا به پخش سریال‌های مذهبی عمدتا تکراری می‌پردازد و یا هیئات و عزاداری‌ها را به طور مستقیم یا ضبط شده پخش می‌کند. در این حالت تلویزیون صرفا یک گیرنده است. یک صفحه ال‌سی‌دی که در اختیار مخاطب قرار دارد و او از طریق آن، عین مراسم عزاداری را مشاهده می‌کند. این یک استفاده سخت‌افزاری و حداقلی از تلویزیون است. استفاده از تلویزیون صرفا به عنوان یک گیرنده. در این حالت مخاطب ممکن است با مداحی و مرثیه‌سرایی اشک بریزد، اما تلویزیون در اینجا چیزی جز واسطه نیست. آیا می‌شود از نرم‌افزار تلویزیون در خدمت شعائر دینی و ذکر خداوند و اولیای او بهره برد؟ نرم‌افزار تلویزیون یعنی محتوای تصویری‌ای که تنها از قاب تلویزیون امکان پخش دارد؛ مثل انواع برنامه‌ها و شوهای تلویزیونی. تلویزیون مدیوم سریال، برنامه‌های گفت‌وگومحور و نمایش‌های سرگرم‌کننده است؛ این‌ها نرم‌افزار تلویزیون هستند. حسینیه معلی یک اتفاق است، از این جهت که برای نخستین بار تا این حد موفق از نرم‌افزار تلویزیون برای ذکر و تعظیم شعائر بهره برده است. حسینیه معلی نه تنها با سخت‌افزار تلویزیون، که موفق شده با نرم‌افزار، یعنی با یک برنامه تلویزیونی بر مخاطب تأثیر بگذارد، برای او ذکر باشد و مخاطب با تماشای آن، به ساحت مقدس حضرت اباعبداالله علیه‌السلام عرض ارادت کرده باشد.

شهید آوینی در آینه جادو، بر مبنای نظریه «رسانه پیام است» دانشمند شهیر ارتباطات یعنی مارشال مک لوهان، به شدت با این تفکر غالب به مبارزه بر می‌خیزید که «رسانه و تکنولوژی یک ظرف است، ما می‌توانیم محتوای خودمان را در آن بریزیم.» شهید سیدمرتضی آوینی این برداشت از تکنولوژی را ساده‌انگارانه می‌داند و معتقد است تکنولوژی قطعا بر محتوا تأثیر می‌گذارد و اینگونه نیست که ما بتوانیم هر آنچه مد نظر داریم را در این قالب بریزیم. او راه برون‌رفت از اعمال تأثیر منفی بر محتوای رسانه‌ای را ایمان می‌داند. این سخن را دیگرانی غیر از آوینی هم گفته‌اند. چرا موقعیت مهدی می‌تواند وجود آسمانی و رقیق و روحانی مثل مهدی باکری را روایت کند؟ چون حجازی‌فر به راستی این شخصیت را دوست دارد، به او ایمان دارد و از ابزار هنر، در خدمت تصویر کردن او بهره می‌گیرد. این میل و جوشش درونی باعث غلبه روحی خالق اثر بر ابزار می‌گردد. پس نه باید تکنولوژی را نادیده گرفت و نه باید ساده‌انگارانه از آن پیروی کرد، بلکه باید در فکر غلبه بر آن بود. این غلبه جوشش و میل درونی می‌طلبد. سوز دل و عشق می‌طلبد. همان چیزهایی که در وجود آوینی بود و روایت فتح را خلق کرد و در وجود حاتمی‌کیا بود و مهاجر را خلق کرد.

سازندگان حسینیه معلی نیز کار خود را به دستان عشق امام حسین سپرده‌اند. آنچه در حسینیه معلی خودنمایی می‌کند، نیت و عشق حضرت اباعبدالله است. در این حالت مجری نه رئیس استودیو، که خادم است. داورها به یاور تبدیل می‌شوند. تماشاچی به مستمع تبدیل می‌شود. تماشاچی طلبکار است و منتظر لذت بردن، مستمع با ادب منتظر اجرای مناسک است. شرکت‌کننده‌ها نیز مداح‌اند و کارشان اجرا نیست، مداحی است و این دقت بزرگی طلب می‌کرده که مداحی جنبه سوری به خود نگیرد. داور هر نوحه‌ای خداست و مستمع هر روضه‌ای، فاطمه زهرا سلام الله علیها. پس هیچ مداحی ای‌ نباید صرفا برای مصرفی غیر از عرض ارادت به اهل بیت بر زبان جاری شود. لازم است مداح خود حس و حضور قلب لازم را داشته باشد و مستمعین هم حرمت آن را حفظ کنند، با آن اشک بریزند، تباکی کنند یا بر سینه بزنند. وقتی تماشاچی مستمع باشد، شرکت‌کننده مداح باشد، دارو، یاور و میان‌دار مداح باشد و مجری خادم، بی‌شک استودیو هم حسینیه می‌شود. لازم هم نیست این استودیو دکور عجیب و غریبی داشته باشد که سرتاسرش نشانه‌های مذهبی و هیئتی است، دکور می‌تواند یک دکور تلویزیونی ساده باشد با چند مؤلفه ساده و هنرمندانه؛ مثل کاشی‌هایی که طرح کاشی‌های گلدسته مطلای حرم امام حسین علیه‌السلام است در حسینیه معلا.

آنچه میان شیعیان شایع است و حتی اهل بیت به آن توصیه کرده‌اند، برگزاری گعده‌ها و حلقاتی است که در آن از اهل بیت سخن به میان می‌رود. داوران علاوه بر آنکه مادحین را راهنمایی کرده و برای آن‌ها میان‌داری می‌کنند، توانسته‌اند این گعده و حلقه معرفتی را هم ایجاد سازند و از آنچه شرکت‌کننده می‌خواند در جهت سخن گفتن از اهل بیت بهره ببرند. گویی در اصل این مادحین باسابقه گرد هم جمع شده و یک مهمانی تشکیل داده‌اند و از مادحین جوان‌تر و غیر مشهورتر پذیرایی می‌کنند.

مفهوم نیت آنجا در برنامه حسینیه معلا خود را به رخ می‌کشد، که می‌بینیم شرکت‌کننده در تلاش برای نشان دادن خودش نیست. حالت چهره او و حال درون او، خالی از هیجان کسی است که می‌خواهد خودش را اثبات کند. او می‌خواهد حسین را بنمایاند و نه خود را. پس این برنامه ماهیتا و اساسا یک نمایش نیست. نه مخاطب به دنبال سرگرمی است و نه شرکت‌کننده و برنامه‌ساز، همه به دنبال ابراز محبت به سالار شهیدان‌اند. در این حالت ما دیگر از این بیان ساده‌‌انگارانه که «ما می‌توانیم یک تلنت ایرانی و اسلامی داشته باشیم» عبور کرده‌ایم. ما از مدیوم تلنت ایده می‌گیریم اما نتیجه، ماهیت تلنت را ندارد، به کلی پدیده دیگری است.

نمونه این تغییر ماهیت را در این می‌بینیم که داوران از اساس به دنبال نقطه قوتند، نه نقطه ضعف. کسی که بهتر بخواند لاجرم و طبیعتا بیشتر تشویق می‌شود اما هیچ کس از این دور خارج نمی‌شود؛ کار همه تحویل گرفته می‌شود. وقتی نیت امام حسین باشد، برخورد با شرکت‌کننده هم باید به مثابه برخورد با خادم سیدالشهدا علیه السلام باشد و همانگونه که شرکت‌کننده به دنبال اثبات خود نیست، داور هم نباید به دنبال ایراد گرفتن از او باشد. سعید ستودگان تهیه‌کننده برنامه به فرهیختگان می‌گوید، «کاری که این چهار بزرگوار می‌کنند مشارکت در احیای شعائر و تعظیم محفل اباعبدالله است. همه آدم‌ها با جوراب آمده‌اند و کفش در آورده‌اند. ما اینجا را حسینیه می‌دانیم. ما اینجا هر روز با روضه شروع و با روضه تمام کردیم. در این فضا این چهار بزرگوار فقط اشک می‌ریزند و پیرغلام که می‌آید پایین پای او می‌نشینند. کجای عالم داور دست شرکت‌کننده را می‌بوسد، اشک می‌ریزد و دختر سه‌ساله را بغل می‌کند. این آنجاست که چهارنفر که معمولا خواننده بودند و مردم هم کارهایشان را شنیدند الان می‌گویند ما در مجلس امام‌حسین علیه السلام شرکت کرده‌ایم. بنابر سنت آیینی مجمع‌الذاکرین داریم که در هیئت‌های مفصل ما در سنت هزارساله از بیش زمان آل‌بویه، قدمت دارد این است یک‌سری آدم که معروف‌تر و حرفه‌ای‌تر هستند، می‌نشینند. الان در بعضی حسینیه‌های دیگر همین است. آدم جدید و گمنام و از اینور و آنور که خیلی معروف نیست روضه گردانی می‌کنند. گاهی اگر نکته‌ای به ذهن آنها برسد تذکر می‌دهند و گاهی مواقع همراهی می‌کنند. یک بخش زیادی این‌چنین است، لذا اینجاست که می‌گوییم آداب و قاعده‌ای نداریم. ما اینجا حسینیه هستیم.»

حسینیه معلی به نوعی تحویل گرفتن دستگاه عزاداری حضرت حسین علیه‌السلام است. گویی برنامه‌ای است برای تقدیر از این نظام که انگار پشت صحنه هیئات را نشان می‌دهد و مداح را در حالتی غیر از منبر و مجلس هم نشان می‌دهد.

نیت امام حسین، انسجام آفرین است؛ از این رو داوران به طور طبیعی با یکدیگر پیوند می‌خورند و احساس رفاقت بین تمام عواملی که بر صحنه برنامه دیده می‌شوند، غیر طبیعی نیست. این انسجام، کمال هدفی است که یک برنامه نمایشی تلویزیونی به دنبال آن است.

مطالب مرتبط
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.